داشتن تحصیلات آکادمیک تنها راه داشتن ادبیات مناسب در گفتار و نوشتار نیست. چه بسیار انسانهایی که حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند اما بلدند درست و محترمانه صحبت و برخورد کنند و در کار خود موفق تر هستند. فوتبالیستها هم نه فقط از این قاعده مستثنی نیستند بلکه بخاطر شهرت و تاثیرگذاری در میان […]
داشتن تحصیلات آکادمیک تنها راه داشتن ادبیات مناسب در گفتار و نوشتار نیست. چه بسیار انسانهایی که حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند اما بلدند درست و محترمانه صحبت و برخورد کنند و در کار خود موفق تر هستند.
فوتبالیستها هم نه فقط از این قاعده مستثنی نیستند بلکه بخاطر شهرت و تاثیرگذاری در میان جامعه و جوانان بیشتر از سایر اقشار به این مهم نیاز دارند. اما ببینید در عمل ….
اواخر هفته پیش، دو بازیکن سابق استقلال و پرسپولیس در گفتار و نوشتار نشان دادند که دو روی یک سکه هستند و هیچ تفاوتی بین آبی و قرمز در این ضعف نیست.
شاید کمتر کسی به نحوه تشکر شیث رضایی از سردار آزمون بابت هدیه اش توجه کرده باشد. رضایی با یک پست و چند خط نوشته از مهاجم رم قدردانی کرد اما در متن خود چهار غلط املایی داشت که واقعاً برای یک فوتبالیست با سابقه شایسته نبود.
واژگانی همچون «آنه»، «خدتو»، «سرداره» و «دوستداشتنی» به طرز باورنکردنی و عجیبی، به غلط ترین شکل ممکن نوشته شده بودند! متاسفانه قضیه تنها به شیث رضایی هم ختم نمیشود و در میان فوتبالیستها این مشکل زیاد سابقه دارد. مشکلی که فقط به نوشتن هم محدود نشده و در کلام هم بر زبان آوردن کلماتی که به هیچ وجه در شأن افراد نیست، به وفور یافت میشود!
در کنفرانس مطبوعاتی قبل از دیدار استقلال و مس رفسنجان، مهدی هاشمینسب علت حضور نیافتن جواد نکونام را این گونه توضیح داد: «شاید او با شما حال نمیکند!»
این بیان اصلا در شان مربیان نیمکت تیم بزرگی مثل استقلال نیست و بدون هیچ شکی او میتوانست با عفت کلام بیشتر و ادبیات مناسب تری، پاسخ سوال خبرنگاران را بدهد!
دیدیم که پس از آن ماجرا اکثر رسانههای ورزشی و صاحبان قلم، به نحوه و طرز صحبت کردن هاشمینسب انتقاد کردند. میتوان یکی از دلایل ضعف این معضلات را در عدم مطالعه کتاب و عدم آشنایی جامعه با سنت کتابخوانی دانست و برشمرد. البته ناگفته نماند که قصه کتابخوانی و سرانه مطالعه، بسیار گسترده تر از آن چیزی است که فکرش را میکنید.
نه تنها جامعه ورزش بلکه در تمامیاقشار و اصناف با دغدغه ای به نام نخواندن کتاب مواجه ایم. هرچند که در این وانفسا و دورانی که فضای مجازی بر کتاب ارجحیت کامل و راسخی دارد، افرادی مثل مجتبی جباری هستند که چراغ فرهنگی کشور را به اندازه سهم خود روشن نگه دارند.
کم نداشته ایم فوتبالیستهایی که عاشق کتاب باشند و به قول معروف «کتاب باز»های قهاری به حساب بیایند اما متاسفانه نسل به نسل از تعداد این افراد کاسته و این زنگ خطر را باید جدی گرفت. بی جهت نیست که در اروپا فرانک لمپارد با در اختیار داشتن یک کتابخانه بسیار بزرگ در منزل شخصی و جای دادن بیش از چهار هزار کتاب در آن چهره فرهیخته ای از نظر همه دیده شود.
معین احمدوند|باشگاه خبرنگاران آزاد