روایت یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی از مواجه‌اش با راننده مسافرکش شخصی موجی از اندوه و تاثر در فضای مجازی به راه انداخت. در حالی این رانندگان از نداشتن بیمه و عدم ارائه امکانات و تسهیلات گلایه دارند که فقر و گرانی گریبان آنان را گرفته است. کاربری به نام «فاطمه» گفتگوی خود با این […]

روایت یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی از مواجه‌اش با راننده مسافرکش شخصی موجی از اندوه و تاثر در فضای مجازی به راه انداخت.

در حالی این رانندگان از نداشتن بیمه و عدم ارائه امکانات و تسهیلات گلایه دارند که فقر و گرانی گریبان آنان را گرفته است.

این راننده تاکسی، آتش به دل مسافرش انداخت

کاربری به نام «فاطمه» گفتگوی خود با این رانننده را اینگونه روایت می‌کند:

* ‌ای کاش از ماشین با راننده‌تون پیاده شین؛ یه کمی با اتوبوس و مترو و تاکسی تو این شهر تردد کنین. یه کمی تو خیابونا راه برین. مردم رو از نزدیک ببینید.

* سه راه جمهوری سوار ماشین شخصی شدیم، راننده پیرمردی بود که تازه مسافرکشی رو شروع کرده بود. حرف شد با اسنپ کار کن، سودش بیشتره؛ گفت: ‌سواد ندارم؛ بلد نیستم و گیج میشم. قشنگ سرگشته و کلافه بود. روش نمیشد و بلد نبود از مسافرا درست کرایه بگیره. از سر شب تصویر مغموم و کلافه‌اش از ذهنم بیرون نمیره.

  • ای کاش مردم رو از نزدیک ببینین؛ نه از پشت میزهای بلند و ماشین‌های شیشه دودی‌ و گعده‌های دستچین شده!
  • برترین ها

+