۴۸ درصد مدیران میانی کشور میل مهاجرت دارند
۴۸ درصد مدیران میانی کشور میل مهاجرت دارند

اطلاعات نوشت: شهروندان ایرانی  وطن خود را اغلب به مقصد کشورهایی ترک کرده‌اند که در آنها امکان آموزش، پیشرفت و زندگی آسوده‌تری در انتظارشان باشد. بر اساس آخرین پیمایش در سال ۱۴۰۱ انجام شده، تصمیم عدم بازگشت قطعی به ۶۲‌درصد رسیده و در مقابل تصمیم بازگشت قطعی تنها به ۱۴‌درصد مهاجران محدود بوده است. ۲۴ […]

- ۴۸ درصد مدیران میانی کشور میل مهاجرت دارند

اطلاعات نوشت: شهروندان ایرانی  وطن خود را اغلب به مقصد کشورهایی ترک کرده‌اند که در آنها امکان آموزش، پیشرفت و زندگی آسوده‌تری در انتظارشان باشد. بر اساس آخرین پیمایش در سال ۱۴۰۱ انجام شده، تصمیم عدم بازگشت قطعی به ۶۲‌درصد رسیده و در مقابل تصمیم بازگشت قطعی تنها به ۱۴‌درصد مهاجران محدود بوده است. ۲۴ درصد نیز تصمیم مشخصی نداشته‌اند.

 بررسی‌های انجام‌شده در سال ۱۴۰۱نشان می‌دهد که حدود ۴۴ درصد دانشجویان و فارغ‌التحصیلان در ایران «میل بسیار زیادی به مهاجرت دارند.» این تمایل در میان پزشکان و پرستاران نیز نسبتاً بالا است. ۴۲‌درصد از کارآفرینان و مدیران ارشد و همچنین ۴۸‌درصد از مدیران میانی  هم تمایل به مهاجرت را ابراز کرده‌‌اند.

دانشگاه استنفورد آمریکا در سال ۲۰۲۰، در پژوهشی در رابطه با نرخ مهاجرت ایرانیان و عوامل بنیادین آن بر اساس داده‌های جمع‌آوری شده از منابع دولتی و آژانس‌های بین‌المللی نشان داد که تعداد کل مهاجران ایرانی‌الاصل از حدود نیم میلیون نفر قبل از انقلاب ۱۳۵۷ به ۱/۳ میلیون نفر در سال ۲۰۱۹ افزایش یافت که این میزان مهاجرت به ترتیب معادل ۳/۱و ۸/۳ درصد جمعیت کشور بوده است. به طور کلی، کشورهای مقصد اصلی بیشترین مهاجران ایرانی شامل ایالات متحده، کانادا، آلمان و بریتانیا هستند.

 این پژوهش مدعی شده که در مجموع حدود ۷۰۰ هزار ایرانی‌الاصل در دانشگاه‌های خارجی تحصیل کرده‌اند. روند افزایشی تحصیل دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های خارجی سه مرحله داشته است: در سال‌های منتهی به انقلاب ۵۷، تعداد دانشجویان ایرانی که در خارج از کشور تحصیل کردند به صورت محسوسی افزایش یافت. در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب این روند کاهشی بود ولی بعد از آن، با دیگر صعودی شد.

در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۳۰ هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل می‌کردند. در سال‌های اخیر مهاجرت از مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا به مقطع کارشناسی و حتی دوران مدرسه هم رسیده است و بسیاری از دانش‌آموزانی که با خانواده‌های خود مهاجرت کرده‌اند، دوران مدرسه خود را در خارج از کشور می‌گذرانند.

این در حالی است که تمایل دانشجویان برای بازگشت به ایران از ۹۰ درصد در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) به کمتر از ۱۰ درصد در سال ۲۰۲۰ رسید. حدود ۱۱۰ هزار پژوهشگر ایرانی با دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی خارج از ایران کار می‌کنند که معادل یک سوم نیروی انسانی ایران در حوزه پژوهش است. به طور کلی از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۲۰ تعداد کل پژوهشگران ایرانی فعال که کشور را ترک کردند، ده برابر شد.

این تحقیق مدعی شده منشأ مهاجرت نخبگان از ایران، اثرات ترکیبی عوامل متعددی است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: حکمرانی ضعیف، فشار سیاسی، مسائل حقوق بشری، چشم‌انداز تیره اقتصادی، فساد و عوامل اجتماعی و جمعیتی.

البته به نظر می‌رسد عاملی که در چند سال اخیر به مهاجرت نخبگان ایرانی شدت بخشیده و پدیده مهاجرت مجازی (کار در داخل ایران برای خارج) را هم شکل داده، افت ارزش پول ملی است.

سیدسلیمان سیدافقهی قائم مقام بنیاد ملی نخبگان در گفتگو با ایلنا در مورد مهاجرت نخبگان و افرادی که تحصیلات عالیه دارند و تفاوت میزان مهاجرت در این دو دسته توضیح داد: به این موضوع از چند بعد می‌تواند پرداخت؛ اول اینکه اساساً می‌توان به کسی که از کشور می‌رود و در شرایط فعلی کشور نتوانسته برای خودش زندگی با امنیت شغلی بالا یا نقش‌آفرینی اقتصادی فراهم کند، «نخبه» گفت؟ نخبه به کسی گفته می‌شود که توانمندی‌هایی فراتر از میانگین افراد دارد. ما طیف‌های گوناگونی از مهاجرت‌کنندگان داریم. گاهی افرادی مهاجرت می‌کنند که از نظر دانش و سطح مهارت و توانمندی در لایه‌ای که به آن‌ها نخبه بگوییم قرار نمی‌گیرند ولی در آمار مهاجرت‌ها قرار می‌گیرند و در عین حال نخبه هم نیستند.

بخش دیگر از مهاجران افرادی هستند که ظرفیت نخبگی و استعداد و توانمندی دارند ولی صلاح نمی‌بینند که این توانمندی را با میزان بهره‌مندی که در کشور برای آن‌ها ایجاد شده‌اند، در ایران عرضه کنند و دنبال کشورهای دیگری هستند که توانمندی آن‌ها را با قیمت بالاتری خریداری کنند تا بهره‌مند شوند.

این طیف از افراد نخبه هستند و آمار مهاجرت آن‌ها به صورت گزارش‌های مختلف ارائه می‌شود و می‌گویند نخبگان در حال مهاجرت هستند. با این حال در ارتباطی که با جامعه نخبگانی داریم، می‌دانیم که مهاجرت نخبگان در کشور وضعیت بحرانی ندارد. بسیاری از نخبگان در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و… مشغول به کار در ایران هستند و دنبال مهاجرت هم نیستند و می‌خواهند به وطن خود خدمت کنند.

ما جمعی از نخبگان را هم داریم که از کشور رفته‌اند و همین حالا نیز این کار را می‌کنند اما این نیت ندارند که به کشور بازنگردند، بلکه تعداد زیادی از آن‌ها یا به کشور برگشته‌اند یا قرار است برگردند. در جلساتی که با آن‌ها داشته‌ام با نخبگانی برخورد داشتم که در خارج کشور شرایط سختی را برای کسب وضعیت خاصی پشت سر گذاشته بودند، با این حال به ایران برگشته بودند تا اینجا کار کنند.

این طیف بسیار گسترده هستند. تا زمانی که رصدخانه ملی نخبگان در بنیاد ملی نخبگان شکل نگیرد و به صورت دقیق و جزئی بحث نخبگان و مهاجرت آن‌ها را رصد کنیم، نمی‌توانیم بگوییم دقیقاً چه کسانی با چه شرح حال و انگیزه‌ای در حال مهاجرت هستند.

‌ به دلیل شرایط کشور و خیلی مسائل دیگر شاید افراد بخواهند مهاجرت کنند اما فراموش نکنیم که مهاجرت به کلی در دنیا زیاد شده است. یکی از علل آن نیز راحت‌تر شدن گردش نخبگان است که به کمک فضای مجازی، امکان ارتباطات از راه دور و یافتن شغل با سایر کشورهاست. طبق آمارها با افزایش نرخ ارز، کاهش درآمدها و… مهاجرت نسبت به گذشته بیشتر شده است.

 ما سعی می‌کنیم نظام انتفاع از کشور را در قالب نظام حل مسئله برای نخبگان مطرح کنیم. به این صورت که نخبه در فضای حل مسائل کشور خود نقش ایفا کند و از طریق بازار، درآمدی کسب کند که این درآمد برای آن‌ها قابل توجه خواهد بود. البته نمی‌خواهیم بودجه را افزایش دهیم و مستقیم به نخبه‌ها پول بدهیم و حمایت ما در قالب حمایت پولی صورت بگیرد، بلکه هدف این است که با واگذاری مسائل کشور به نخبگان از آن‌هاحمایت کنیم.

این راهکار می‌تواند برای اثربخش کردن نخبگان مؤثر واقع شود و به کمک این راهکار از چالش مهاجرت نخبگان خیال‌مان راحت می‌شود. در واقع نخبگان اگر مهاجرت هم کردند، هر جای دنیا باشند بازهم از ظرفیت آن‌ها استفاده می‌کنیم و حضور فیزیکی نخبگان تنها ملاک نیست بلکه حضور نخبه در میدان حل مسائل کشور ملاک است و برای ما نیز بسیار اهمیت و موضوعیت دارد.

آنچه در المپیادهای بین المللی مشاهده می‌کنیم نشان می‌دهد که هر سال نخبگان ایران چندین مدال طلا در رشته‌های خیلی مهم مانند ریاضیات، کامپیوتر، نجوم، فیزیک و شیمی به دست می‌آورند و همین نشان از هوش بالای ایرانیان است که نسبت به جمعیت، استعدادهای بالایی داریم. ایران در زمینه فناوری و دانش‌بنیان نیز به فناوری‌هایی دست پیدا کرده‌ که جزو فناوری‌های نادر در دنیاست. 

همین نکته نیز نشان از هوش بالای ایرانیان دارد و از قدیم نیز این خصوصیت ما برای همه ثابت شده است و می‌دانند که استعداد ایرانیان بالاست و سابقه تمدنی ما نیز چنین توانمندی خاصی که در ایران وجود دارد را ثابت می‌کند. ما برای کشف هوش‌بهرهای نادر در ایران آزمون خاصی نگرفتیم تا بر اساس آن هوش فرد را اندازه‌گیری کنیم، بلکه از نظر ما جامعه‌ای موفق خواهد بود که در مدیریت آن سطح نخبگانی خوب عمل کند.

در مخاطبان بنیاد ملی نخبگان، می‌توان گفت تقریباً وضعیت به لحاظ کمی بین دو جنس دختر و پسر هر کدام حدود ۵۰ درصد از آمار را تشکیل داده‌اند. حتی به دلیل اینکه برای مردان مسئله تأمین معاش زندگی مطرح است، انگیزه آن‌ها گاهی در مقایسه با خانم‌ها کمتر شده است و خانم‌ها به دنبال احساس استقلال‌طلبی و علاقه‌مندی به نقش‌آفرینی در جامعه همیشه دنبال این هستند تحصیلات عالیه داشته باشند و شاید همین موجب تغییراتی در ترکیب جنسیتی در فضای دانشگاهی شده باشد ولی در زمینه تعداد نخبگان خانم و آقا تفاوت خیلی زیادی به لحاظ کمی نداریم.

 ما همیشه فرصت‌های برابری در ظرفیت پذیرش هر دو جنس در دانشگاه‌ها داشته‌ایم و چیزی به عنوان تفکیک جنسیتی وجود نداشته و فرصت‌هایی که یک مرد برای بروز توانمندی خود داشته برای یک خانم نیز وجود داشته است.

منبع: اطلاعات انلاین