رموز واژگان باستانی؛ از نوچگی تا مهربانی
رموز واژگان باستانی؛ از نوچگی تا مهربانی

فرهنگ هر جامعه به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم ریشه در آبشخور اسطوره‌های آن جامعه دارد. فرهنگ ما ایرانیان نیز از این موضوع جدا افتاده نیست. اسطوره‌ها همواره در تاریخ ادبیات و گفت‌وگوی روزانه ما حضوری مؤثر داشته و دارند. بهره‌گیری از این عناصر به دو دسته تقسیم می‌شود: دسته اول اسطوره‌هایی هستند که از ریشه باستانی […]

- رموز واژگان باستانی؛ از نوچگی تا مهربانی

فرهنگ هر جامعه به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم ریشه در آبشخور اسطوره‌های آن جامعه دارد. فرهنگ ما ایرانیان نیز از این موضوع جدا افتاده نیست. اسطوره‌ها همواره در تاریخ ادبیات و گفت‌وگوی روزانه ما حضوری مؤثر داشته و دارند. بهره‌گیری از این عناصر به دو دسته تقسیم می‌شود: دسته اول اسطوره‌هایی هستند که از ریشه باستانی آن آگاهی داریم و دسته دوم اسطوره‌هایی که از بن و ریشه آن در پهنه تاریخ بی‌خبریم. این‌یک واقعیت است که اسطوره‌ها هرلحظه از تاریخ با ما همراه بوده‌اند و زندگی کرده‌اند حتی اگر ما با آن‌ها آشنا نباشیم. در ادامه چند نمونه از این اسطوره‌ها را با هم مرور می‌کنیم. 
 
 به چه کسی «نوچه» می‌گویند؟

در روزگار باستان مراحل سخت و طاقت‌فرسایی برای کسی که می‌خواست وارد مرحله مهرپرستی شود، قرار داده بودند. رهجویان تازه‌وارد این آیین، نوچه نامیده می‌شدند. برای ورود به آیین مهر، ابتدا از متقاضیان امتحان‌های سختی ازجمله تحمل گرسنگی، سختی، ریاضت‌های مختلف، گذر از آتش، گذراندن ۴۰ روز در انزوا و سکوت مطلق و صحبت نکردن، شنا کردن در آب سرد در مسافت طولانی می‌گرفتند. بعد از گذراندن این مراحل، فرد رهجو وارد مرحله نوچگی می‌شده است. امروز ما این کلمه را هنوز استفاده می‌کنیم و به افراد تازه‌وارد در هر عرصه‌ای نوچه می‌گوییم.
 
«پاگشا» یعنی چه؟
یکی دیگر از آیین‌های اسطوره‌ای ما «پاگشا» است. این رسم مهم نیز به آیین مهر برمی‌گردد. در گذشته‌های دور فردی را که وارد آیین مهر می‌شده بعد از مدت کوتاهی پاگشا می‌کردند و در اصل این آیین به معنی وارد شدن به مرحله جدیدی از زندگی است. امروز نیز بعدازاین که عروس جوانی به خانه خودش می‌رود و وارد مرحله جدیدی می‌شود، اقوام برای آشنا شدن با این عضو جدید او را به خانه‌هایشان دعوت می‌کنند. بسیاری از ما بدون این که ریشه این کلمه را بدانیم، این رسم را به‌جا می‌آوریم و به این مراسم مانند نیاکانمان پاگشا می‌گوییم.
 
ریشه کلمه باستانی «مهربان»

کلمه مهربان نیز ریشه در اسطوره مهر دارد و اسطوره مهر همان میترا یا «میثره» است. در تشریح ریشه کلمه مهربان باید بگوییم در تاریخ باستان ایرانیان افرادی وجود داشتند که وظیفه آن‌ها معرفی اسطوره مهر بود. این افراد که به‌صورت گروهی فعالیت می‌کردند به‌محض ورود به شهر‌ها و روستا‌ها سرود‌هایی می‌خواندند که به این سرود‌ها سرود‌های مهری گفته می‌شد، به خوانندگان این سرود‌ها نیز «مهربان» می‌گفتند. به این معنی که این افراد ترویج کننده و ترویج دهنده مهر هستند.
 
چرا می‌گوییم «صدو بیست ساله شوی»؟

بی تردید برای شما هم این سؤال پیش‌آمده که چرا ما به‌جای این که بگوییم صدوبیست ساله شوی، نمی‌گوییم صد و سی‌ساله یا صد وپنجاه ساله شوی؟ در پاسخ باید گفت، این دعا نیز در آبشخور آیین باستان ایرانیان ریشه دوانیده و از این آیین برآمده است. این دعا به این معنی نیست که عمر درازی داشته باشی، بلکه در تشریح آن باید بگوییم در گذشته‌های دور در ایران، همه ماه‌های سال، سی‌روزه بوده و هر چهار سال، یک روز به روز‌های سال اضافه می‌شده است. بعد از صدوبیست سال و ذخیره شدن تمامی روز‌های اضافه شده یک ماه، به ماه‌های سال اضافه می‌شده و آن سال به‌جای ۱۲ ماه، ۱۳ ماه داشته است. در نتیجه این ماه سیزدهم که بعد از ۱۲۰ سال فرامی‌رسیده، به‌عنوان ماه شادی مشهور بوده است. ماهی که تمام‌پرداخت هزینه‌های مردم به عهده پادشاه بوده و در رفاهی در حد زندگی پادشاه قرار داشته‌اند و تمام این ماه را جشن می‌گرفتند. برای این مردم این ماه، بهترین ماه عمرشان به شمار می‌آمده و به سالی که ۱۳ ماه داشته سال «بهترک» می‌گفتند.
 
فلسفه «دست دادن»

امروزه ما وقتی به همدیگر می‌رسیم با هم دست می‌دهیم. آیا می‌دانید ریشه این تمدن از کجاست؟ این عمل که شاید امروز به یک عادت تبدیل شده نیز به یکی از باور‌های قدیمی ایران برمی‌گردد. ماجرا از این قرار است که «ایزد مهر» که ایزد پیمان و دوستی است و قبل از زرتشتی‌ها هم حضور داشته است با خورشید با هم رودررو می‌شوند. بعدازاین رودررویی ایزد مهر و خورشید با هم کشتی می‌گیرند و ایزد مهر پشت خورشید را به زمین می‌زند، بعد بلافاصله ایزد مهر، دست خورشید را می‌گیرد و خورشید را بلند می‌کند و با هم پیمان دوستی می‌بندند. ما نیز بر اساس این اسطوره، هر وقت به هم می‌رسیم دست مهر، دوستی، خواهری و برادری می‌دهیم. پس حتی دست دادن ما آیینی باستانی به شمار می‌آید که از این اسطوره ریشه می‌گیرد.
 
الهی پیر شی!

اصطلاح دیگری که پرداختن به آن مهم به نظر می‌رسد، اصطلاح «الهی پیر شی» است که ما امروز، آن را به کار می‌بریم. در توضیح این که چرا وقتی می‌خواهیم کسی را دعا کنیم می‌گوییم پیر شی؟ برخی افراد گفته‌اند که این به معنی رسیدن به سن پیری و عمر طولانی است درصورتی‌که اصل ماجرا از این قرار نیست. در ایران باستان وقتی برای فردی، خردمندی و دانایی را آرزو داشته‌اند، دعا می‌کردند و از خداوند می‌خواستند این فرد به این مقام که همان پیری و فرزانگی است برسد. مقام پیری، مقامی است که در آیین مهر وجود داشته، فرد برای رسیدن به این مقام باید از هفت مرحله سخت و مهم می‌گذشته، این مقام در اصل بالاترین مقامی است که در آیین مهرپرستی بوده و بعد از انتقال این فرهنگ به یونان به میتراییسم تبدیل شده است. مقام و درجه پیری از ۵ هزار سال پیش در ایران باستان وجود داشته و مردم ایران از آن زمان تا امروز از این دعا در حق یکدیگر استفاده می‌کنند و رسیدن به درجه خردمندی را برای هم از خداوند خواهان اند.
 
«مرشد» کیست؟

امروزه مرشد به معنی فردی است که تعدادی از راهجویان را راهنمایی می‌کند. در گذشته وظیفه مرشد و منادی، تربیت نوچه بوده است. کلمه مرشد امروزه، بیشتر در زورخانه‌ها کاربرد دارد و بسیاری از علایم موجود در زورخانه‌ها ازجمله «محرابه ها» و… نیز نماد‌های باستانی ما و برگرفته از آیین مهرپرستی است.

انتشار این مطلب دلیل بر تایید محتوای آن نبوده و صرفا از روزنامه خراسان بازنشر شده است.

منبع: روزنامه خراسان

+