فلسفه قیام امام حسین (ع) را درک نکرده‌ایم
فلسفه قیام امام حسین (ع) را درک نکرده‌ایم

ما هنوز فلسفه قیام امام حسین (ع) را درک نکرده‌ایم. محرم و عاشورا فراتر از آنچه که ما برایش به سر و سینه می‌زنیم رقم خورده است، عاشورا صرف شهادت یک عده و اسارت گروهی دیگر نبوده و نیست یا اینکه سنگدلی یزیدیان و تشنگی کاروانیان باشد یا بدعهدی و ریاکاری کوفیان را ترسیم کند.

زیرنویس-گروه جامعه: محرم به نیمه نرسیده تمام شد. واقعیتی غالب بر جامعه‌ی ما که هر ساله تکرار می‌شود. ده شب بر سر و سینه‌زدن، ماتم، خون گریستن، رئوف بودن و… به شماره افتاد. از کوفیان نالیدیم، بر شامیان غریدیم، از خواص رنجیدیم، اما…

از حسین (ع) چه؟ از او دست کشیدیم؟

  • تا به حال از خود پرسیده‌ایم در این سال‌ها که از کربلا و عاشورا نالیدیم، آیا از مکتبش چیزی هم درو کرده‌ایم؟
  • بی‌تعارف با خودمان خلوت کرده‌ایم که در ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری، در کدام سپاه می‌ایستادیم؟
  • آیا تنها بر کربلای ۱۴۰۰ سال قبل غم‌زده‌ایم اما در علت و غایت آن سهل انگاریم و به شعور آن نرسیده‌ایم؟

مگر نه این است که عاشورا خلوص دل‌ها و غربال جان‌ها بود. شبِ آن به پس‌زدن یاران گذشت تا هر که اما و اگر دارد نماند و برود. آنان که ماندند تا ابد بمانند و روزش همراه با هَل مَن ناصِر ینصُرنی به شب کشیده شد تا آنکه به دل ذره‌ای حب خدا دارد استوار شود، بر جای نماند تا خاسر دنیا و عقبی نگردد. ولی آنان که ماندند تا ابدالدهر در لعن و نفرین شدند و این‌چنین حسین (ع) عشق‌بازی و نجات انسان را در عاشورا به حدّ کمال خود رسانید.

ما هنوز فلسفه قیام امام حسین (ع) را درک نکرده‌ایم. محرم و عاشورا فراتر از آنچه که ما برایش به سر و سینه می‌زنیم رقم خورده است، عاشورا صرف شهادت یک عده و اسارت گروهی دیگر نبوده و نیست یا اینکه سنگدلی یزیدیان و تشنگی کاروانیان باشد یا بدعهدی و ریاکاری کوفیان را ترسیم کند. این تبدیل و تفسیر و شرح‌حال و برداشت ماست از اتفاقات پیش‌آمده. حیف که حق مطلب را نتوانسته‌ایم ادا کنیم.

اگر عاشورا شدنِ عاشورا فقط برای ذکر مصائب و ماتم و عزایش باشد، تاکنون چندین عاشورا داشته‌ایم. چرا که تقریباً همه معصومین – چه قبل و چه بعد از عاشورا – با شرایط مشابه همراه بوده‌اند. عاشورا نیامد که فقط یادواره و سال‌گشت را به یادها بیاورد. عاشورا سفره اطعام نیست، عاشورا فخر و مباهات حسینیه‌ها نیست، عاشورا به گوشه‌ای خزیدن و برای امام و خاندانش (ع) گریستن و به خود زخم زدن و … نیست.

به گزارش پایگاه خبری زیرنویس، امام حسین (ع) طلایه‌دار زندگی و حیات و عیار آن است. امام حسین (ع) مبارز رکود و خمودی دین‌پرستان است. امام حسین (ع) تظاهر را، تعصبات قبیله‌ای و مماشات را به تحدی کشاند. امام حسین (ع) هیمنه نفاق را در هم پیچید. امام حسین(ع) به عزلت‌نشینان فهماند هم خود باید در میدان بود هم‌ظرفیت‌های موجود همچون زن و فرزند را به میدان خواند. امام حسین(ع) با عاشورا تمام فضایل انسانی را جلوه‌ای دیگر داد و مکتب عاشورا را بنا نهاد.

اکنون امام حسین (ع) مرد میدان می‌خواهد نه نوحه‌خوان. طالب حق‌الناس می‌خواهد نه حامل عَلَم عباس (ع). قائم به شعائر دین خاتم می‌خواهد نه برپاکننده‌ی پرچمِ ماتم. امام حسین (ع) با مردم و کنار مردم بودن می‌خواهد نه چپیدن در حسینیه‌ها و عقده گشودن. مسلمانِ ملزم می‌خواهد نه سینه‌چاکِ صفر و محرم. امام حسین (ع) طراوت می‌خواهد. شور با شعور می‌خواهد. دائم الحضور می‌خواهد.

حسینی هستیم؟!

امام حسین (ع) و مکتبش تمام‌شدنی نیست. نه زمان می‌شناسد نه مکان. خواستند نینوا پایان راهش باشد اما نتوانستند. اگر بر سر و سینه‌ زدن‌هایمان از حسرت باشد هیهات… هیات. بلکه غبطه‌ای است از عدم حضور. غصه‌ای است از تنهایی امام (ع) و بیعتی است بر امام غایب (عج).
امام حسین (ع) هل من ناصر ینصرنی برای همراهی با امام‌زمان (عج) می‌خواند… بگوییم ای همه گذشته زجان و تن؛ یا مهدی لبیک.

  • نویسنده : گروه اجتماعی زیرنویس
  • منبع خبر : زیرنویس نیوز