کاپیتولاسیون رسانه‌های روشنفکرنما علیه ایرانیان به نفع اتباع غیرمجاز
کاپیتولاسیون رسانه‌های روشنفکرنما علیه ایرانیان به نفع اتباع غیرمجاز

اطلاعات آنلاین: در سال اخیر متاسفانه چندین مورد قتل برخی از اتباع به دست هموطنانشان در خاک ایران رقم خورد. اما در تیتر بسیاری از رسانه‌های رسمی و غیر رسمی به تبعه بودن مقتول اشاره شد، ولی تابعیت قاتل را از قلم انداختند تا این شبهه به غلط ایجاد شود که شاید قاتل ایرانی بوده […]

- کاپیتولاسیون رسانه‌های روشنفکرنما علیه ایرانیان به نفع اتباع غیرمجاز

اطلاعات آنلاین: در سال اخیر متاسفانه چندین مورد قتل برخی از اتباع به دست هموطنانشان در خاک ایران رقم خورد. اما در تیتر بسیاری از رسانه‌های رسمی و غیر رسمی به تبعه بودن مقتول اشاره شد، ولی تابعیت قاتل را از قلم انداختند تا این شبهه به غلط ایجاد شود که شاید قاتل ایرانی بوده باشد.

از سویی دیگر اگر برخی از هموطنان‌مان به دست اتباع غیرمجاز به قتل برسند، برخی از خبرنگاران مجدانه تلاش می‌کنند تا تابعیت قاتلین را پنهان کنند. به عنوان مثال می‌توان به ماجرای تجاوز به ۶ زن مقابل چشم همسرانشان اشاره کرد که در اخبار اولیه هیچ اشاره‌ای به تبعه غیرمجاز بودن متخلفین نشده بود؛ تا این موضوع توسط یکی از خبرنگاران افشا شد.

حتی یکی از ژورنالیست‌های باسابقه کشورمان تا پیش از افشای این مساله در پاسخ به سوال مردم در رابطه با تابعیت متخلفین به دورغ آن‌ها را ایرانی معرفی کرده بود. یا در همین راستا می‌توان به ماجرای قتل یک مرد جوان مقابل چشم نامزدش در بوستان نهج البلاغه پونک در ساعت ۶ عصر اشاره کرد که در این ماجرا اکثر رسانه‌ها و خبرنگاران به جز تعدادی کمتر از انگشتان یک دست تلاش داشتند اشاره‌ای به هویت قاتلان نشود؛ حتی برخی از خبرنگاران آشکارا برای ایرانی جلوه دادن قاتلین نوجوان، نهایت تلاش خود را مبذول داشتند.

نقطه مقابل این جریان، شرایطی است که یک شهروند ایرانی الاصل در خارج از کشور تخلفی را مرتکب شود، آن وقت تمامی رسانه‌های داخلی و خارجی کمر همتشان را برای رسوایی فرد خاطی خواهند بست. حتی برخی از رسانه‌های خارج از کشور نیز در این میان تلاش می‌کنند تا علت تخلف آن فرد را بیش از هر چیز دیگری به ایرانی بودن وی ربط بدهند؛ حتی اگر آن فرد در خارج از کشور به دنیا آمده و رشد یافته باشد.

در این زمینه می‌توان مثال‌های بی شماری را آورد که از جمله آن‌ها می‌توان به دزدیده شدن کارت اعتباری یک راننده تاکسی آمریکایی توسط یک شهروند ایرانی‌الاصل اشاره کرد که خبرش در تمامی رسانه‌ها با تاکید بر ایرانی بودن اصالت آن دختر منتشر شد.

البته قضیه فقط به این موضوع ختم نمی‌شود. بسیاری از رسانه‌های داخلی و خارجی بار‌ها و بار‌ها به اتباع مجاز و غیرمجاز افغان ساکن ایران تریبون داده‌اند تا مردم و کشور ایران را مورد حملات تند انتقادی قرار دهند و نارضایتی‌هایشان را بدون در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران و شیوه ورودشان به کشور بیان کنند و چشم‌شان را روی تعداد بسیار بالای هموطنانشان که در این کشور حضور دارند ببندند و به‌شدت بدگویی ملت ایران را کنند.

اما تاکنون هیچ‌کدام از این رسانه‌ها هرگز به هیچ ایرانی آسیب‌دیده از جریان موج میلیونی ورود اتباع غیرمجاز تریبون نداده‌اند تا مشکلات و سختی‌هایشان را بیان کنند. روز گذشته نگارنده این یادداشت درددل یک راننده تاکسی را که زندگی‌اش را از طریق ماشین اشتراکی با یکی از دوستانش می‌گذراند و خرج مادر بیمار و برادر نوجوانش را می‌دهد شنید. او می‌گفت چندی قبل قرار بوده منزلی بسیار کوچک در جنوب شهر را با پول پیش بیست میلیون تومان و اجاره بهای ماهانه دو و نیم میلیون کرایه کند. اما این خانه درست روز قرارداد به یک خانواده از اتباع با پول پیش ۵۰ میلیون تومان و اجاره بهای ماهانه سه و نیم میلیون تومان رسیده است.

او می‌گفت به محض اعتراض با واژه‌های از قبیل فاشیست و نژادپرست رو به رو شده است. البته که افرادی مانند او بسیار زیاد هستند. افرادی به علت هجوم میلیونی اتباع غیرمجاز در سال اخیر با مشکل افزایش ناگهانی اجاره خانه آن هم در شرایط تورمی کشور مواجه شده و زندگی‌شان برای سخت‌تر شدن دلایل بیشتری پیدا کرده است.

یا دختران بسیاری که به عنوان آشپز یا باریستا در رستوران‌ها و کافه‌ها به کار مشغول هستند، اما شب‌های بسیاری از ترس برخی از همکارانشان که از اتباع غیرمجاز بودند و عقاید ضدشیعی بسیار داشته‌اند تا صبح از ترس نخوابیده و در نهایت مجبور به ترک شغلشان شده‌اند. البته برخی از دختران و زنان نیز از جانب عده قلیلی از همین اتباع غیرمجاز که همکارشان بودند و چندان مرز عفت و اخلاق را در بیان برخی از افکار و تمایلاتشان رعایت نمی‌کردند نیز به تنگ آمده بودند.

اما هیچ کدام از رسانه‌هایی که به انتقادات تند از اخلاق ایرانیان پرداخته‌اند و با بسیاری از اتباع افغان در این راستا مصاحبه کرده‌اند هیچ‌گاه برای شنیدن و انتشار حرف‌های آن‌ها وقت نگذاشته‌ یا اگر هم چیزی به گوششان رسیده باشد بدون تفکر و تعمق در صحبت‌هایشان همه چیز را با بی انصافی و کورکورانه به نژادپرستی ربط داده و با بی رحمی هر چه تمام‌تر به آن‌ها برچسب فاشسیت زده‌اند؛ بدون اینکه لحظه‌ای فکر کنند در حالی که پایه حقوق وزارت کار برای کارگران کفاف زندگی‌شان را نمی‌دهد عده‌ای با هر نژادی به دلیل غیرمجاز بودن باعث شده‌اند تا استخدام کارگری که با حقوق کمتر از همین حد ناکافی کار کند و درخواست بیمه نداشته باشد در اولویت قرار بگیرد.

آیا این افراد که اعتراض به چنین وضعی را به نژادپرستی ربط می‌دهند خبر از قوانین مهاجرتی کشور‌های دیگر دارند؟ می‌دانند که مثلا در کشوری مانند استرالیا برای اعطای ویزای کاری برای تصدی هر شغلی ابتدا آگهی می‌دهند و در صورتی که به مدت سه ماه پس از انتشار آگهی هیچ شهروندی از شهروندان مجاز آن کشور به دنبال پذیرش آن شغل نباشد ویزای کاری را صادر می‌کنند؟

یا واژه‌ای شنیده و برای مدرن و روشنفکر جلوه دادن خود چشمشان را به روی قشر کم درآمد و کارگر هم‌وطنشان بسته و مردمان کشور‌های دیگر را لایق توجه و احترام بیشتری می‌بینند؟

این افراد آیا از وضعیت اقتصادی کشور و تلاش‌های بسیاری از گروه‌ها برای بهبود زندگی مردمان افعانستان خبر دارند یا توقع دارند که ایران و مردمان ایران یک تنه تمامی این مشکلات مردمان کشور افغانستان را فداکارانه رفع نمایند؟!

چرا این افراد از مردمان و کشور‌هایی که دارای قدرت اقتصادی بالاترند و با کمبود نیروی کار مواجه هستند کمک نمی‌خواهند؟

چرا زمانی که آلمان، پناهجویان افغان را اخراج می‌کند با آن سابقه نازیسم به آن‌ها نژادپرست نمی‌گویند؟

در اینجا نیز باید به خشم و انزجاری که این روز‌ها در فضای مجازی از سوی افغان‌ها شاهد هستیم اشاره کنم. خشم آن‌ها علیه مردم کشوری است که سخاوتمندانه سال‌هاست میزبان حجم عظیمی از پناهجویانی بوده‌اند که هیچ‌گاه از سوی کشور‌های دیگر اینگونه پذیرفته نشده‌اند.

در کجای دنیا تاکنون این حجم از پناهجویانی که غیرمجاز با هویت ناشناخته از مرز‌ها عبور کرده‌اند پذیرفته شده است. آن‌ها به رایگان و بدون پرداخت مالیات از امکانات کشورمان استفاده می‌کنند و حتی برای دریافت خدمات پزشکی برای زایمان از خیریه‌های ایرانی کمک می‌گیرند و درنهایت به جای تشکر برخی از آنان زبان دشنام و اعتراض را به روی ایرانیان در فضای مجازی می‌گشایند.

این یادداشت را با یک پرسش از رسانه‌هایی که هر اعتراضی به این وضعیت فعلی کشور در پذیرش پناهجو را نشانه نژادپرستی می‌دانند به پایان می‌رسانم:

آیا ایران جزء ده اقتصاد برتر جهان است که ظرفیت پذیرش این حجم از پناهجو را داشته باشد؟

منبع: اطلاعات انلاین