ترور سران مقاومت زیر سر آمریکا است؟
ترور سران مقاومت زیر سر آمریکا است؟

روزنامه آرمان ملی نوشت: سخت است پذیرفتن این واقعیت که ایالات متحده آمریکا در پس هزاران میلیارد دلار هزینه در منطقه برای دستبرد به منافع کشورها کرده اکنون زیر بار موشک‌های مقاومت در منطقه، قصد خروج از عراق و سوریه را داشته باشد.  به نظر می‌رسد گرگ‌هایی که این روزها در وزارت خارجه آمریکا در […]

- ترور سران مقاومت زیر سر آمریکا است؟

روزنامه آرمان ملی نوشت: سخت است پذیرفتن این واقعیت که ایالات متحده آمریکا در پس هزاران میلیارد دلار هزینه در منطقه برای دستبرد به منافع کشورها کرده اکنون زیر بار موشک‌های مقاومت در منطقه، قصد خروج از عراق و سوریه را داشته باشد.

 به نظر می‌رسد گرگ‌هایی که این روزها در وزارت خارجه آمریکا در حال چانه‌زنی روی مسائل مختلف در حوزه غرب آسیا هستند را باید درنده‌ترین گرگ‌های تاریخ سیاست خارجی در واشنگتن دانست. ترور سران مقاومت در منطقه اساسا نه طرح دولت حاکم بر تل‌آویو بلکه طرح محافل سیاست خارجی آمریکاست. اگر با این دید به مسائل مربوط به ساختار سیاست خارجی در آمریکا و خصوصا بخش مربوط به غرب آسیا نگاه کنیم، احتمالا تئوری‌های دیگری هم در ذهن ما نقش خواهد بست که ساختار‌ها درآمریکا برنامه هایی را برای کشورهای مستقل در منطقه از جمله ایران در نظر دارد.

برای بررسی آنچه از منظرآمریکایی ها در منطقه درحال اجراست حشمت ا… فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم  معتقد است. آمریکا از ۷ اکتبر برداشتی یازده سپتامیری داشته است.

* آیا آمریکا و اسرائیل در ارتباط با مقاومت در منطقه و حتی نقشه‌های امنیتی منطقه با هم اختلافاتی دارند؟

اینکه تل‌آویو و واشنگتن نوعی اختلاف نظر را به رسانه‌ها بروز می‌دهند که آخرین آن مواضع بایدن در مورد غزه بود که وی اعلام کرد که اسرائیل در غزه زیاده از حد واکنش نشان می‌دهد احتمالا تا حدودی وجود دارد اما در معنای تفاوت دیدگاه کلی در بین دو طرف در مورد منطقه نیست.

*ممکن است آمریکا و اسرائیل چنین اختلافاتی در مورد ایران هم داشته باشند؟

آمریکا و رژیم صهیونیستی و حتی اعضای ناتو روی خنثی کردن مثلث ایران تمرکز دارند. به نظر این دو با هم به نقشه‌هایی هم رسیده‌اند.

* بیشتر در مورد مثلث قدرت ایران توضیح می‌دهید.

بله. ایران دارای مثلثی از قدرت است که این مثلث باعث شده راهبردهای غرب در منطقه به نتیجه دلخواه آنها نرسد. یک ضلع این مثلث برنامه موشکی، ضلع دیگر توان هسته‌ای و ضلع سوم عمق استراتژیک تهران در منطقه است.

*یعنی معتقدید که حوادث اخیر در منطقه باعث فشار آمریکا و اسرائیل برای شکستن این مثلث خواهد شد؟

آمریکا و اسرائیل ۷ اکتبر را به بهانه‌ای برای ایجاد ۱۱ سپتامبر جدید تبدیل کردند. در این معنا که از

۷ اکتبر به گونه‌ای استفاده کردند تا بتوانند مشکلات منطقه‌ای خود را حل کنند. به همین علت آمریکا در عرصه عملیاتی بیشترین کمک را به اسرائیل کرد. تجهیزات رزهی زیادی را به اسرائیل سپرد اما در لفظ اینطور نیست و تلاش دارد در دیپلماسی تفاوت‌هایی با اسرائیل را دنبال کند.

*اما به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها به نوعی به تفاهم با تهران در پرونده هسته‌ای روی آورده بودند. البته منظور قبل از حوادث ۷ اکتبر است.

در موضوع هسته‌ای آمریکایی‌ها عملا مذاکرات هسته‌ای با ایران را بعد از حوادث ۷ اکتبر قطع کرده‌اند و خط قرمزی را تعریف کردند و اطمینان دارند که حتی روسیه و چین هم به ایران فشار خواهند آورد که تهران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای حرکت نکند. لذا حاضر نشدند در موضوع هسته‌ای امتیاز تازه‌ای به ایران دهند و میز مذاکرات را ترک کردند.

* حرف شما این است که بعد از ۷ اکتبر آمریکایی‌ها عملا دیگر به تفاهم هسته‌ای با ایران فکر نمی‌کنند. در موضوع موشکی چه این مورد را شما از مولفه های قدرت در مورد ایران دانستید. در این مورد آمریکایی‌ها بعد از موشک پراکنی‌ها در منطقه چه تغییراتی در راهبردهای خود ایجاد کردند؟

در موضوع موشکی نیز شاهدیم که آمریکایی ها بی سابقه ترین سیستم‌های دفاع هوایی را به منطقه آورده‌اند. یعنی اگر در گذشته بخشی از اماکن نظامی و دیپلماتیک آمریکا در منطقه فاقد پوشش پدافندی کامل بود اکنون این پوشش پدافندی را در منطقه کامل کرده و به متحدان آمریکا در منطقه در این ارتباط کمک کردند تا مانع آن شوند که گروه‌های مقاومت از توان موشکی خود در شرایط حساس استفاده کنند. به همین علت هم هست که بخش عمده‌ای از موشک‌هایی که به سمت پایگاه‌های آمریکا و سرزمین های اشغالی ارسال می‌شود، منهدم می‌گردد.

* البته آمریکایی‌ها به شدت هم در معرض آسیب هستند نمونه آن پایگاه آنها در اردن است که در آن ۳ آمریکایی کشته شدند.

البته آمریکایی‌ها نقاط ضعفی هم دارند اما سعی دارند با قراردادهای جدید پدافندی این ضعف‌ها را جبران کنند.

* پس معتقد هستید آمریکا برنامه‌ای برای خروج از منطقه ندارد؟

اگر درگذشته سیاست خروج آمریکا باعث می‌شد روسای جمهور آمریکا نتوانند بودجه نظامی جدیدی را تحت عنوان بودجه پدافندی در خاورمیانه را به تصویب برسانند اما اکنون با توجه به تحولات اخیر و موشک پراکنی‌ها در منطقه مقامات آمریکایی دست بازی را پیدا کردند تا بودجه نظامی بیشتری را تصویب کنند.

*یک ضلع مثلث قدرت ایران در منطقه را بحث عمق استراتژیک اعلام کردید. کاهش این عمق هم در دستورکار است؟

حملاتی که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در سوریه، لبنان و عراق و به ویژه شاهراه موجود به مرکزیت ابوکمال انجام دادند، نشان می‌دهد که سیاست آمریکا و اسرائیل قطع زنجیزه لجستیک و فرماندهی گروه‌های مقاومت در منطقه است. به همین علت است که احتمالا در بازهای خاص عملیات‌هایی علیه مقاومت، در دستور کار قرار می گیرد. به ویژه اینکه به روایت عراق ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی آمریکایی ها و اسرائیل این حملات را به برنامه‌ای روزانه و روتین تبدیل کرده‌اند کما اینکه کمتر روزی می‌گذرد که در یکی از این مناطق یعنی یمن، عراق، سوریه و لبنان اقدام نظامی صورت نگیرد و یا یکی از فرماندهان مقاومت مورد ترور نشود.

* هدف از این ترورها چیست؟

هدف اول ضربه زدن به لجستیک و پشتیبانی نیروهای مقاومت در منطقه است هدف دوم آنکه آنها به دنبال آن هستند که گروه‌های شیعی در منطقه را دچار شکست و کسیختگی کنند و با ترور سازماندهی شده رهبران مقاومت در منطقه تلاش می‌کنند رهبران با تجربه که در گذشته چنین کانال های ارتباطی را ایجاد کرده‌اند را از میان بردارند.

* آسیب به مثلث قدرت ایران توسط آمریکا و اسرائیل را چگونه ارزیابی می کنید؟

ضربه به این مثلث تحت عنوان کند کردند توان راهبردی ایران پیش بینی شده است. آمریکایی ها امیدوار هستند که در این مورد جلو روند به طوری که اوکراین را تحت شعاع مساله فلسطین و منطقه قرار داده‌اند. در مساله چین هم امتیازات تجاری به پکن داده شد تا یک بار برای همیشه به چالش‌های خاور میانه‌ای خود پایان دهند.

*آیا با توجه به پیچیدگی تحولات منطقه که آمریکایی‌ها هم خود بخشی از این پیچیدگی هستند، آنها می‌توانند این مثلث قدرت در ایران را مدیریت کنند؟

این سیاست درحال اجراست. اینکه این سیاست آمریکایی ها تا چه میزان به نتیجه برسد بستگی به دفاع و پدافند طرف مقابل آمریکا و صهیونیست‌ها دارد.

*البته با تمام این تحولات و فشارها هنوز مقاومت عملیات‌هایی علیه پایگاه‌های آمریکا در منطقه انجام می‌دهد.

امروز برخی از حملات آمریکا به مقاومت در منطقه بدون پاسخ می‌ماند. من معتقدم آمریکا و رژیم صهیونیستی یعنی نتانیاهو و بایدن در حوزه عملیاتی اختلافی ندارند و اختلاف آنها در حوزه دیپلماسی عمومی است و آمریکایی‌ها سعی می‌کنند از آن استفاده کنند.

*به نظر شما جنگ غزه و تنش در منطقه به انتخابات آمریکا گره می‌خورد؟

هر مقدار به ایام انتخابات در آمریکا یعنی در پاییز سال آینده نزدیک می‌شویم رژیم صهیونیستی سعی می‌کند بیشتر سیاست‌های خود را با تحکم دنبال کند چرا که اطمینان دارد هر مقدار تنش‌ها در منطقه به موضوع انتخابات در آمریکا تبدیل شود امکان اینکه کمک بیشتری از سوی آمریکا به اسرائیل سرازیر شود وجود دارد به ویژه اینکه سراشیبی دولت بایدن و امکان روی کار آمدن ترامپ هم رویدادی است که نتانیاهو روی آن حساب ویژه‌ای کرده است.

معتقدم طرح موضوع دوکشور در شرایطی حتی توسط آمریکایی ها عنوان می‌شود که کل منطقه بیش از همیشه از طرح دوکشوری دور شده است. از ۷ اکتبر تا به امروز که نتانیاهو سیاست سرزمین سوخته را در غزه پیش گرفته همه چیز در راستای ضربه زدن به سیاست دو کشوری شکل گرفته است. با این وجود آمریکایی‌ها سعی می کنند که روندی دیپلماتیک را در دستور کار قرار دهند و کشورهای عرب منطقه دلخوش کنند که در تحولات سمت جریان مقاومت را نگیرند و این موضوع به نظر در دستور کار قرار گرفته است

*آنچه تحت عنوان به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین توسط آمریکا در حال عنوان شدن است آن هم در برابر عادی‌سازی روابط تل‌آویو و کشورهای اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

معتقدم طرح موضوع دوکشور در شرایطی حتی توسط آمریکایی ها عنوان می‌شود که کل منطقه بیش از همیشه از طرح دوکشوری دور شده است. از ۷ اکتبر تا به امروز که نتانیاهو سیاست سرزمین سوخته را در غزه پیش گرفته همه چیز در راستای ضربه زدن به سیاست دو کشوری شکل گرفته است. با این وجود آمریکایی‌ها سعی می کنند که روندی دیپلماتیک را در دستور کار قرار دهند و کشورهای عرب منطقه دلخوش کنند که در تحولات سمت جریان مقاومت را نگیرند و این موضوع به نظر در دستور کار قرار گرفته است.

*یعنی شانسی برای تشکیل کشور فلسطین نیست؟

اندک پل های باقی مانده برای تشکیل کشور فلسطین و به طور کلی طرح دو دولتی از دست رفته است. خون هایی که ریخته شده و تهدیدهای امنیتی به درون خانه دو طرف کشیده شده است. این موارد اصل همزیستی مسالمت آمیز را تا چند دهه به تاخیر انداخته است.

* پس هدف آمریکایی ها با طرح این موضوع که آماده است که کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد چیست؟

هدف آمریکایی ها با طرح این موضوع که مورد استقبال کشورهای محافظه‌کار عرب هم قرار گرفته است، اصل به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین نبود. کشورهای محافظه‌کار عرب از سوی برخی جریان‌های رسانه‌ای و روشنفکری و حتی برخی جریان‌های ملی‌‌گرا و حتی از سوی جریان‌های اخوانی تحت فشار هستند. این طرح فراتر از لفظ دیپلماتیک است و کشورهای پشت این طرح عملا پنهان شده اند.

* آنچه تحت عنوان حذف حماس از غزه در دستور کار است تا چه اندازه ممکن است به حاکمیتی جدید بر این باریکه از سوی کشورهای عرب تبدیل شود؟

هیچ کشوری مسئولیت غزه در آینده را برعهده نخواهد گرفت چون حتی کشورهای منطقه درصد قابل ملاحظه‌ای از بودجه عمرانی خود را به غزه اختصاص دهند باز هم نمی‌توانند این باریکه را بازسازی کنند. ضمن اینکه اسرائیل یک غزه شهرک‌نشین را می‌خواهد به طوری که غزه به شهرکی تبدیل شود که بخشی از اتباع این رژیم و بخشی از فلسطینی‌ها در آن ساکن باشند که در غالب مقتضیات اسرائیل عمل کنند لذا درکوتاه مدت نمی توان بر روی زمین سوخته غزه یک ساختار سیاسی واحد ایجاد کرد.

منبع: اطلاعات انلاین