مینا حیدری خبرنگار اطلاعات نوشت: مالیات پنهان نوعی از مالیات غیرمستقیم است که در بسیاری کشورها رواج دارد. قیمت کالاها بر اثر اعمال این مالیات افزایش مییابند و بسیاری از خریداران از میزان مالیاتی که روی هر کالا پرداخت میکنند بیخبرند. از دیگر مالیاتهایی که رفتاری شبیه به مالیات پنهان دارند، میتوان به مالیات بر درآمد […]
مینا حیدری خبرنگار اطلاعات نوشت: مالیات پنهان نوعی از مالیات غیرمستقیم است که در بسیاری کشورها رواج دارد. قیمت کالاها بر اثر اعمال این مالیات افزایش مییابند و بسیاری از خریداران از میزان مالیاتی که روی هر کالا پرداخت میکنند بیخبرند.
از دیگر مالیاتهایی که رفتاری شبیه به مالیات پنهان دارند، میتوان به مالیات بر درآمد شرکتها، مالیات بر واردات، مالیات بر اقلام اعتیادآور، عوارض خروج از کشور، مالیات اقلام ضروری، مالیات ناشی از تورم، اقدامات دولتی و سود شرکتهای دولتی اشاره کرد که مالیات تورمی مهمترین شکل آن است.
اگر انواع دیگر مالیات به نحوی قابل رویت باشند، این مالیات از دید جامعه کاملا پنهان است. ازآنجاییکه درآمد کسبشده توسط دولت بهوسیله چاپ پول، با کاهش ارزش پول و قدرت خرید دارندگان با یک فرآیند تورمی همراه میشود، این موضوع بهعنوان مالیات تورمی معروف شده، زیرا درآمدی که دولت به دست میآورد مانند مالیاتی است که بیسروصدا بر صاحبان پول تحمیل میشود.
پیمان مولوی، اقتصاددان، درباره مالیات پنهان و تأثیر آن بر قدرت خرید مردم میگوید: مالیات پنهان، مبالغی است که مردم به صورت نقد و خیلی روشن در زندگیشان پرداخت میکنند اما در هیچ جایی بهعنوان پرداختی مردم محاسبه نمیشود.
یکی از مهمترین موارد مالیات پنهان، مالیات بر تورم است، یعنی حقوق و درآمد افراد افزایش پیدا نمیکند ولی بهای کالا و خدمات به صورت پیوسته در حال تغییر و بالا رفتن است و دولت مسبب بروز این شرایط است، زیرا با خلق نقدینگی، عدم رشد اقتصادی، ایجاد ریسکهای سیاسی، اقتصادی و بینالمللی باعث میشود مردم گرفتار این شرایط شوند و هر روز کالا و خدمات را گرانتر دریافت کنند اما درآمد آنها افزایش نداشته باشد.
تعرفههایی که روی کالا و خدمات وجود دارد نیز یکی از مصادیق مالیات پنهان است، مثلا من بهعنوان یک ایرانی باید سه برابر بیشتر برای یک خودروی چینی بیکیفیت هزینه کنم که در حقیقت در حال پرداخت مالیات آن هستم اما این مبلغ را بهعنوان تعرفه میپردازم و همین مسأله در مورد لوازم خانگی نیز صادق است.
مالیات بر تورم
آقای مولوی میگوید: شهروندان چند برابر مالیات مستقیم، مالیات بر تورم میپردازند. جالب اینجاست که در شرایطی زندگی میکنیم که دولتها از تورمی که خودشان ایجاد کردهاند مالیات اخذ میکنند.
در اقتصادی مانند اقتصاد ایران، من و شما تورم را ایجاد نمیکنیم و مسبب افزایش قیمت داراییها نیستیم. تقصیر ما نیست که ماشین ۶۰ میلیونی حالا تبدیل به سه میلیارد شده است و دولت قرار است از همین اتفاق هم مالیات دریافت کند.
این اقتصاددان میافزاید: نوع دیگری از مالیات پنهان، سرکوب مالی است. مثلا وقتی میگوییم قیمت دلار را در بازار سرکوب کردهایم، شاید در ابتدا به نظر برسد که در حال رسیدگی به وضعیت اقتصادیم اما وقتی سرکوب مالی، پایه و اساس درستی نداشته باشد کشور را دچار مشکلات اقتصادی خواهد کرد و نوسان نرخ دلار طی این سالها و افزایش آن تا بالای ۵۵ هزارتومان در بازار آزاد گویای کاهش ارزش پول ملی و ایجاد تورم است.
در این شرایط، مردم با مالیاتی که پرداخت میکنند زیر چرخ تورم له خواهند شد. سرکوب ارزی سبب میشود افرادی که دسترسی به ارزهای ارزانقیمت دارند ثروتمندتر شوند و قربانی این سرکوب مالی، مردم عادی هستند که بهای آن را در قالب مالیات پنهان بر تورم میپردازند.
یارانه پنهان، مغالطه است
آقای مولوی میگوید: برخی در مقابل مالیات پنهان از یارانه پنهان سخن میگویند. این لفاظیها بیشتر به مغالطه شبیه است. در ایران، چیزی بهعنوان یارانه پنهان وجود ندارد، زیرا در اقتصاد ایران دقیقا روشن و مشخص است که چرا و چقدر در چه حوزههایی یارانه پرداخت میشود.
در زمینه پرداخت یارانه، دو نگاه وجود دارد، اول این که پرداخت یارانه به نفع چه کسی است و به چه کسانی پرداخت خواهد شد. نگاه دوم به زاویه دید مردم عادی بازمیگردد که در زمینه یارانه چه میاندیشند.
اگر دولت بابت مالیاتی که دریافت میکند به فعالان اقتصادی و کارآفرینان، امنیت اقتصادی بدهد، تورم را کنترل کند، کشور را به سوی توسعه سوق دهد و فعالان اقتصادی، نتیجه این اقدامات را در زندگی مردم مشاهده کنند قطعا مشکلی با پرداخت مالیات نخواهند داشت اما وقتی این اتفاقات رخ نمیدهد شرکتهای کوچک، متوسط و بزرگ ترجیح میدهند به کشورهایی مانند دوبی مهاجرت کنند تا میزان مالیات کمتری بپردازند.
شرکتها وقتی تحت فشار مالیاتی هستند طبعا سود کمتری خواهند داشت، در نتیجه دستمزد کمتری هم پرداخت میکنند.
فشار مالیاتی سبب میشود شرکتها آنچه را که باید در چرخ سرمایهگذاری و زیرساخت بیاورند از دست بدهند.
این اقتصاددان میافزاید: در فضای مجازی مطرح میشود که مردم کشورهایی مانند اتریش، دانمارک و… مالیاتهای گزاف میپردازند اما باید دقت کرد که در این کشورها مالیات روی درآمد نیست و روی سود شماست.
انواع گوناگون مالیات مانند مالیات بر ثروت، ارث، عایدی و درآمد وجود دارد اما نکته مهم اینجاست که قرار است با درآمد حاصل از مالیات چه اقداماتی صورت گیرد و چه خدماتی بابت پرداخت مالیات دریافت میکنیم.
نباید زندگی در سطح شعب ابیطالب، یمن و سودان باشد اما مالیات را مانند دانمارک، سوئد و اتریش در نظر بگیریم. اگر قرار است در سطح کشورهایی که از نظر رتبه آزادی اقتصادی در شمار ۳۰ یا ۴۰ کشور اول جهان هستند مالیات بگیریم باید به آن مرتبه نیز دست پیدا کنیم.
کشوری که منابع عظیم نفت و گاز دارد، با جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی میتواند از این منابع بهره ببرد و در کنار آن برای شهروندان رفاه ایجاد کند. پس از انجام این امور میتواند در حدی که خدمات میدهد مالیات اخذ کند.
ایده بوروکراتهای دولت
آقای مولوی میگوید: مقایسه عددی رتبه ما با سایر کشورها زمانی صحیح است که در همه موارد، مقایسه صورت گیرد. در حال حاضر عددی به عنوان «نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی» مقایسه میشود، درحالی که نمیتوان آنچه را که به سود دولت است مقایسه کرد اما آنچه را که به نفع دولت نیست مسکوت گذاشت.
مثلا رتبه آزادی اقتصادی ایران در حال حاضر ۱۶۰ است و با درآمد سرانه چهار هزار دلار میخواهیم خودمان را با کشورهایی که درآمد سرانهشان ۳۰ تا ۴۰ هزار دلار است مقایسه کنیم! این قبیل مقایسه کردن فقط مغالطه و برگرفته از تز بروکراتهای دولتی است که وقتی در موقعیتی قرار میگیرند با ایدههای عجیب و غریب سعی دارند فشار را بر مردم وارد کنند.
او میافزاید: آزادی اقتصادی دارای پنج مؤلفه است، حجم و اندازه دولت، ساختار قانونی امنیت حقوق مالکیت، دسترسی به نقدینگی سالم، آزادی تجارت خارجی، قوانین مالی، بازار کار و تجارت آزادی اقتصاد یکی از اصول مهم در ارزیابی توسعه یافتگی اقتصاد کشورهاست.
در حال حاضر ما در کنار کشورهایی مانند ونزوئلا، سوریه، یمن، آرژانتین و لیبی قرار داریم و مقایسه ایران با کشورهایی مانند کشورهای اسکاندیناوی و اروپایی کاملا اشتباه است، زیرا ابتدا باید رفاه ایجاد شود، سپس درآمد سرانه افزایش یابد و بعد مالیات اخذ شود.
در زمینه مالیات، سؤال مهم اینجاست که عموم مردم به سادگی مالیاتشان را پرداخت میکنند و دولت به راحتی مالیات را از حقوق و درآمد آنها اخذ میکند. آیا از صاحبان قدرت و ثروت هم مالیات به این سادگی اخذ میشود؟
وارونه جلوه دادن وقایع
آقای مولوی اعتقاد دارد: برخی آمارهایی که به ایرانیان نسبت میدهند مغطله است، مثلا عنوان میشود که ایرانیها بیش از سایر مردم جهان بنزین مصرف میکنند اما آمار به نحوه مصرف مردم برنمیگردد.
علت اصلی این مسأله، خودروهای مستهلکی است که مردم ناچارند از آنها استفاده کنند. بارها مسئولان سایپا و رئیس شرکت ملی پالایش اعلام کردهاند که در ایران سه تا پنج برابر حد استاندارد جهانی بنزین مصرف میشود، زیرا خودروهای قدیمی میزان مصرف سوخت بالاتری دارند.
دولت موظف است خودروهای قدیمی را جایگزین کرده و خودروهای فرسوده را اسقاط کند. با انجام این اقدامات، مصرف بنزین از ۱۲۰ میلیون لیتر به ۶۰ میلیون خواهد رسید و میزان مصرف نصف خواهد شد. منابع این کاهش مصرف میتواند صرفهجویی شود و کسری بودجه را جبران کند. اگر کسری بودجه نداشته باشیم در نتیجه تورم نیز وجود نخواهد داشت.