زیرنویس _ گروه فرهنگ و ادب؛ طاهره تهرانی: سعدی را به حق شیخ اجل گویند، جامی در روضه هفتم بهارستان می‌نویسد: «شیخ سعدی شیرازی (رحمه‌الله‌تعالی) نام وی مصلح الدین است و همانا که سعدی نسبت به نام ممدوح است؛ وی قدوه متغزلان است هیچ کس پیش از وی بیش از وی طریق غزل نورزیده و […]

زیرنویس _ گروه فرهنگ و ادب؛ طاهره تهرانی: سعدی را به حق شیخ اجل گویند، جامی در روضه هفتم بهارستان می‌نویسد: «شیخ سعدی شیرازی (رحمه‌الله‌تعالی) نام وی مصلح الدین است و همانا که سعدی نسبت به نام ممدوح است؛ وی قدوه متغزلان است هیچ کس پیش از وی بیش از وی طریق غزل نورزیده و سخنان وی همه طوایف را مقبول افتاده. یکی از شعرا گفته است و الحق گوهر انصاف سفته:

در شعر سه‌کس پیمبرانند

هر چند که لانَبیُّ بَعدی

اوصاف و قصیده و غزل را

فردوسی و انوری و سعدی»

همین دو بیت نشان می‌دهد که شعرا سعدی را به خاطر غزلیاتش که الحق لطیف و شگفت انگیز است می‌ستایند، اما قصاید سعدی ویژگی ای دارد که در میان شعرای قبل و بعد منحصر به فرد است.

پند و اندرز پیچیده در شعر

یکی از این ویژگی‌ها این است که غرض سعدی از قصیده (بر خلاف روال رایج زمانه و این قالب شعری) مدح هیچ سلطان و شاه و حاکمی نیست، حتی در قصایدی که مستقیماً برای آن فرد نوشته شده است. قصیده برای سعدی محملی است برای بیان مفصل آنچه مناسب مخاطب می‌داند، و البته که ذاتاً معلم است و به عنوان شیخی واعظ، نمی‌تواند از نصیحت و تعلیم دور بماند.

نیایش به شیوه شاعرانه

ویژگی دیگر این است که قصیده برای او محلی است برای نیایش و بیان صفات خداوند و مهر و قهر توأمان او؛ غالب قصاید سعدی که به عنوان مواعظ طبقه بندی شده اند، پس از بیان شیرین پند و اندرز در نهایت با ابیاتی نیایش‌گونه و دعایی به پایان میرسند.

تسلط به عربی و آمیختگی مفاهیم دینی

از سوی دیگر سعدی در نظامیه بغداد درس خوانده و زبان عربی را به خوبی می‌داند، دسترسی به منابع عربی دارد و به حکم شاعری، از شیوه‌های بیان و بلاغت ادبیات عرب نیز بهره‌مند است. در عین حال هم روایات و احادیث را به خوبی خوانده و هم قرآن را، و با توجه به مضامین مشترک هیچ بعید نیست که آنچه امروز به عنوان صحیفه سجادیه در دست ماست -یا دعاهایی که بعدها توسط شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان گردآوری شده- را نیز خوانده باشد.

وداع با رمضان و حکایت سعدی

قصیده‌ای که سعدی در وداع ماه مبارک رمضان سروده، نشان‌دهنده اشراف او به متون و نوع نگاه و ویژگی‌های شاعرانه اوست:

برگِ تحویل می‌کند رمضان

بار تودیع بر دل اخوان

یار نادیده سیر، زود برفت

دیر ننشست نازنین مهمان

غادر الحب صحبه الاحباب (محبوب از همنشینی با دوستان خود روی گرداند)

فارق الخل عشره الخلان (دوست از عشرت دوستان جدا شد)

ماه فرخنده، روی برپیچید

و علیک السلام یا رمضان

الوداع ای زمان طاعت و خیر

مجلس ذکر و محفل قرآن

مُهر فرمانِ ایزدی بر لب

نفس در بند و دیو در زندان

تا دگر روزه با جهان آید

بس بگردد به گونه گونه جهان

بلبلی زار زار می‌نالید

بر فراق بهار وقت خزان

گفتم انده مبر که بازآید

روز نوروز و لاله و ریحان

گفت ترسم بقا وفا نکند

ورنه هر سال گل دمد بستان

روز بسیار و عید خواهد بود

تیر ماه و بهار و تابستان

تا که در منزل حیات بود

سال دیگر که در غریبستان

خاک چندان از آدمی بخورد

که شود خاک و آدمی یکسان

هردم از روزگار ما جزویست

که گذر می‌کند چو برق یمان

کوه اگر جزو جزو برگیرند

متلاشی شود به دور زمان

تاقیامت که دیگر آب حیات

بازگردد به جوی رفته روان

یارب آن دم که دم فرو بندد

ملک الموت واقف شیطان

کار جان پیش اهل دل سهلست

تو نگه دار جوهر ایمان

از بیت آغازین قصیده می‌بینیم که سعدی زمینه خداحافظی از این ماه را فراهم می‌کند و با بیان استعاری ماه رمضان را محبوبی که از دوستان روی گردانده می‌نامد و با او وداع می‌کند؛ از بیت هفتم به بعد ذاتِ حکایت‌پرداز و نصیحتگرش موقعیتی را تصویر می‌کند که با بلبلی بر شاخسار درباره کوتاهی عمر انسان و زودگذر بودن روزگار دنیا گفتگو می‌کند. نهایتاً در دو بیت آخر دعای اصلی خود را به درگاه باری‌تعالی به زبان شعر بیان می‌کند.

الوداع ای زمان طاعت و خیر/خداحافظی شیخ اجل با ماه رمضان
قصیده وداع با رمضان در نسخه خطی کلیات سعدی

وداع امام سجاد علیه السلام با رمضان

در دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه که علی بن حسین علیه السلام در آن با ماه رمضان به عنوان وجودی گرانقدر و زمانی مبارک وداع می‌کند، بندهایی هست بعد از نیایش به درگاه خدا، از فراز ۲۴ تا ۴۲ دعا خود ماه رمضان مخاطب قرار می‌گیرد:

السَّلَامُ عَلَیک یا أَکرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ یا خَیرَ شَهْرٍ فِی الْأَیامِ وَ السَّاعَاتِ.

سلام بر تو ای کریم‌ترین همنشین از میان اوقات، و ای بهترین ماه در روزها و ساعات.

السَّلَامُ عَلَیک مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ.

سلام بر تو ای ماهی که در طی تو برآورده شدن آمال نزدیک گشته، و اعمال در آن پخش و فراوان است.

السَّلَامُ عَلَیک مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ.

سلام بر توای همنفسی که قدر و منزلتت بزرگ، و فقدانت بسیار دردناک است، و ای مایه امیدی که دوریت رنج آور است.

السَّلَامُ عَلَیک مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَّ.

سلام بر توای همدمی که چون رو کنی ما را مونس شاد کننده‌ای، و چون سپری شوی وحشت آور و دردناکی.

السَّلَامُ عَلَیک مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ، وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ.

بر تو ای همسایه‌ای که دل‌ها نزد تو نرم شد، و گناهان در تو نقصان گرفت.

السَّلَامُ عَلَیک مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَی الشَّیطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ.

سلام بر تو ای یاوری که ما را در مبارزه با شیطان یاری دادی، وای مصاحبی که راه‌های احسان را هموار و آسان ساختی.

السَّلَامُ عَلَیک مَا أَکثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیک، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَی حُرْمَتَک بِک!

سلام بر تو که چه بسیارند آزاد شدگان حضرت حق در تو، و چه سعادتمند است کسی که حرمتت را به واسطه خودت رعایت نمود!

السَّلَامُ عَلَیک مَا کانَ أَمْحَاک لِلذُّنُوبِ، وَ أَسْتَرَک لِأَنْوَاعِ الْعُیوبِ!

سلام بر تو که چه بسیار گناهان را از پرونده ما زدودی، و چه عیب‌ها که بر ما پوشاندی!

السَّلَامُ عَلَیک مَا کانَ أَطْوَلَک عَلَی الْمُجْرِمِینَ، وَ أَهْیبَک فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ!

سلام بر تو که زمانت بر گنهکاران چه طولانی بود، و در دل مؤمنان چه هیبتی داشتی!

السَّلَامُ عَلَیک مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَیامُ.

سلام بر تو ای ماهی که هیچ زمانی با تو پهلو نزند.

السَّلَامُ عَلَیک مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ.

سلام بر تو ای ماهی که از هر نظر مایه سلامتی.

السَّلَامُ عَلَیک غَیرَ کرِیهِ الْمُصَاحَبَهِ، وَ لَا ذَمِیمِ الْمُلَابَسَهِ.

سلام بر تو که مصاحبتت ناپسند و معاشرتت نکوهیده نیست.

السَّلَامُ عَلَیک کمَا وَفَدْتَ عَلَینَا بِالْبَرَکاتِ، وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ.

سلام بر تو همچنان که با برکات بر ما وارد شدی، و ناپاکی معاصی را از پرونده ما شستی.

السَّلَامُ عَلَیک غَیرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوک صِیامُهُ سَأَماً.

سلام بر تو که وداع با تو نه از باب خستگی، و فراغت از روزه‌ات نه به خاطر ملالت است.

السَّلَامُ عَلَیک مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ، وَ مَحْزُونٍ عَلَیهِ قَبْلَ فَوْتِهِ.

سلام بر تو که قبل از آمدنت در آرزویت بسر می‌بردیم، و پیش از رفتنت بر هجرانت محزونیم.

السَّلَامُ عَلَیک کمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِک عَنَّا، وَ کمْ مِنْ خَیرٍ أُفِیضَ بِک عَلَینَا.

سلام بر تو که چه بدی‌ها که به سبب تو از جانب ما گشته، و چه خوبی‌ها که از برکت تو به سوی ما سرازیر شده!

السَّلَامُ عَلَیک وَ عَلَی لَیلَهِ الْقَدْرِ الَّتِی هِی خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ.

سلام بر تو و بر شب قدری که از هزار ماه بهتر است.

السَّلَامُ عَلَیک مَا کانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَیک، وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَیک.

سلام بر تو که دیروز چه سخت بر تو دل بسته بودیم، و فردا چه بسیار شائق تو می‌شویم!

السَّلَامُ عَلَیک وَ عَلَی فَضْلِک الَّذِی حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَی مَاضٍ مِنْ بَرَکاتِک سُلِبْنَاهُ.

سلام بر تو و بر فضیلت تو که از آن محروم گشتیم، و بر برکات گذشته‌ات که از دست ما گرفته شد…

الوداع ای زمان طاعت و خیر/خداحافظی شیخ اجل با ماه رمضان
دعای وداع با ماه رمضان در نسخه خطی صحیفه سجادیه

قند شیرین پارسی

تشابه مضامین مهرآمیز این دعا با قصیده مختصر و پندآمیز سعدی آشکار است، و خواننده را به فروتنی و خشوع در برابر عظمت باری‌تعالی فرامی‌خواند. شیرینی کلام سعدی و تخصص او در سرایش ابیاتی سهل و ممتنع و گنجاندن مفاهیم بلند دینی در قالب کلمات ساده و اوزان روان، این فرصت را به فارسی زبانان می‌دهد تا معانی لطیف دعاهای اهل بیت را به زبان مادری خویش درک کنند.

منبع: مـهر