اعتماد نوشت: ماشاءالله شمسالواعظین، فعال حوزه منطقهای معتقد است، گستره سرزمینی و عمق استراتژیک ایران به هیچ عنوان تشابهی با اسراییل ندارد که ایران بخواهد از تهدیدات اسراییل نگرانی به خود راه دهد. وی در گفتوگویی ضمن ارزیابی ماهیت حمله ایران به اسراییل تلاش میکند تمام احتمالات ممکن در دوران پسا حمله را تصویرسازی کند. […]
اعتماد نوشت: ماشاءالله شمسالواعظین، فعال حوزه منطقهای معتقد است، گستره سرزمینی و عمق استراتژیک ایران به هیچ عنوان تشابهی با اسراییل ندارد که ایران بخواهد از تهدیدات اسراییل نگرانی به خود راه دهد. وی در گفتوگویی ضمن ارزیابی ماهیت حمله ایران به اسراییل تلاش میکند تمام احتمالات ممکن در دوران پسا حمله را تصویرسازی کند. او در تشریح راهبردهای ایران پس از حمله به اسراییل میگوید: «ایران باید دوباره موضوع را به نوار غزه و مظلومیت فلسطینیها بکشاند. جنگ اسراییل با ایران امکان وسعت یافتن را ندارد و آنچه نهایتا باقی میماند مناقشه اعراب و فلسطینیها با اسراییل است.» به اعتقاد شمسالواعظین نبرد ایران و اسراییل باید در قلمروی سایهها باقی بماند نه بیشتر.
وی تصریح کرد: ایران قطعا باید واکنش مناسب به اسراییل نشان میداد؛ اینکه حجم، گستره و چگونگی این پاسخ به چه صورت باشد در حیطه تخصص و اختیار نظامیان کشور است. به طور کلی ایران با واکنشی که نشان داد، سطح تازهای از بازدارندگی را تثبیت کرد. اما با توجه به اینکه امریکا، فرانسه، انگلیس و در سطوح بعدی امارات، عربستان سعودی، اردن و حتی بر اساس گزارشهای منتشره، عراق همگی در زمینه مقابله با موشکها و پهپادهای ایرانی به اسراییل کمک کردهاند، روشن است که حجم انبوهی از کشورها در این مقابله حضور داشتهاند. در ظاهر اسراییل هم وارد فاز واکنش علیه ایران شده است. اگر اسراییل به حمله ایران واکنش نشان بدهد، این معنا را به ذهن متبادر میکند که اسراییل نمیتواند و نمیخواهد سطح جدید بازدارندگی ایران را بپذیرد.
وی ادامه داد: اگر اسراییل علیه ایران تجاوز سرزمینی و مستقیم داشته باشد، نشان میدهد که مخالف این سطح جدید بازدارندگی تثبیت شده، ایران است. در این صورت حجم، چگونگی و مکان حمله اسراییل از دید تلآویو در واقع موقعیت جدید بازدارندگی اسراییل را شکل میدهد. ایران هم در واکنش به تهدیدات احتمالی اسراییل اعلام کرده در کمترین دقایق ممکن، پاسخی سریع، شدید و تاثیرگذار به اسراییل میدهد. در نتیجه این فعل و انفعالات هر دو کشور وارد یک منطقه خاکستری میشوند. در منطقه خاکستری مشخص نیست، کدام طرف قصد دارد، موقعیت جدید بازدارندگی را ایجاد کند. فضا مبهم است؛ هر کس دست برتر را داشته باشد، میزند و ارزش افزوده بیشتری به نفع خود ایجاد میکند. باید توجه داشت، کنشها و واکنشها هر کدام سقفی از بازدارندگی را ایجاد میکنند. به طور مثال اگر اسراییل چند پایگاه فرعی ایران را هدف قرار بدهد، ایران ناچار است حجم بیشتری از اهداف را در اسراییل هدف قرار بدهد و ۴ پایگاه اسراییل را بزند. در مرحله بعد، اسراییل ۵ هدف در داخل خاک ایران را میزند و این روند مانند گلوله برفی که از بالای کوه غلت میخورد، حرکت کرده و نهایتا یک کوه برفی و مخرب را شکل میدهد، ادامه خواهد داشت. با این توضیحات این خطر وجود دارد که ایران و اسراییل به سمت نوعی از کنشها و واکنشها حرکت کنند که یک دور بسته و کلیشهای را ایجاد کند. این روند گسترش جنگ در خاورمیانه را باعث شده و زد و خوردی مستمر را به وجود میآورد. ایران هم ناچار است بازوان منطقهای خود را به کار بگیرد تا ضربات محکمتری به اسراییل بزند. شخصا بعید میدانم اسراییل دست به یک چنین اقدام غیرمعقولی بزند.
وی با تاکیر بر اینکه اسراییل واکنش مستقیم نشان نمیدهد، گفت: مگر اینکه به این نتیجه رسیده باشد که جنگ غزه را کاملا باخته و نتوانسته بازدارندگی لازم ایجاد کند. سپس تلاش کند بازدارندگی برباد رفته خود را در یک جنگ جایگزین احیا کند. جنگ جایگزین هم نبردی کلاسیک است که هم ایران و هم اسراییل در آن تخصص دارند. اسراییل در جنگ نامتقارن با حماس در نوار غزه (هم در ابعاد نظامی، هم در بخش رسانهای و تبلیغاتی و هم از منظر سیاسی) شکست خورده است. ممکن است بخواهد اوضاع خراب خود را از طریق مواجهه دیگری (حمله به ایران) جبران کند. البته این شرایط برای طرفهای مختلف مثبت نخواهد بود. چون اسراییل یک کابوس به نام ۷ اکتبر داشت که در آن کلیت بازدارندگی، اقتدار و ابهت نظامی این رژیم توسط گروه کوچکی به نام حماس در هم تنیده شد. ۱۹۰ روز جنگ در باریکه غزه جریان دارد اما هیچ کدام از اهداف اعلام شده اسراییل محقق نشده است. در نتیجه اسراییل به دنبال آن است که ائتلاف شکل گرفته با حضور امریکا، اروپا و… را مستحکم کند.
وی افزود: البته امریکا صراحتا اعلام کرده در حمله اسراییل به ایران مشارکت نمیکند اما در دفاع از اسراییل هنگام حمله واکنشی ایران همراهی خواهد داشت. البته اروپا و امریکا و… دروغ میگویند چرا که ستاد مشترک نظامی احداث کردهاند. رییس ستاد مشترک ارتش اسراییل در روز دوشنبه در پایگاه هوایی که توسط ایران نابود شد، گفت اسراییل باید از ائتلاف شکل گرفته استقبال کرده، از آن محافظت کند و آن را ارج نهد. معنای این عبارات آن است که ممکن است کشورهای غربی از اسراییل بخواهند حمله خود علیه ایران را انجام بدهد تا ایران در معرض فرسایش نیروهایش قرار بگیرد. فراموش نکنید ما و اسراییل با هم خطوط تماس سرزمینی ندارند در نتیجه جنگهای دو طرف به صورت حملات موشکی، هوایی، سایبری و پهپادی ادامه خواهد داشت. باید دوطرف همدیگر را به اندازهای مورد تهاجم قرار بدهند که یک طرف بگوید: آخ…! سپس تلاش برای توقف درگیریها آغاز شود.
وی خاطرنشان کرد: ایران نباید در زمین اسراییل و نتانیاهو بازی کند. چرا که ممکن است نتانیاهو تلاش کند، ایران را وارد ماجرایی کند که نهایتا به زیان ایران و مساله فلسطین در افکار عمومی بینالمللی تمام شود. نباید فراموش کرد که مساله فلسطین و جنایات اسراییل در نوار غزه در جهان به یک مساله بنیادین بدل شده و جهانیان اسراییل را به خاطر جنایاتشان، مینوازند. این روند طی روزهای اخیر با تحولاتی همراه شده است. ایران باید دوباره موضوع را به نوار غزه و مظلومیت فلسطینیها بکشاند. جنگ اسراییل به ایران امکان وسعت یافتن را ندارد و آنچه نهایتا باقی میماند مناقشه اعراب و فلسطینیها با اسراییل است. نبرد ایران و اسراییل باید در قلمروی سایهها باقی بماند نه بیشتر.