اما شاید مهمترین افتخار او، تسخیر قلبهای مردم تا سالها و دههها بود. آمد ولی چه غریبانه، غزل هجرت خود را سرود! شاید کسی باورش نمیشد که روزی روزگاری، این پسر کرمانی، بتواند تمام عاشقان فوتبال را مجنون و شیفته خود کند. بسیاری از اهالی فوتبال، علیالخصوص مربیان و مدیران ایرانی، دائماً با او در […]
اما شاید مهمترین افتخار او، تسخیر قلبهای مردم تا سالها و دههها بود. آمد ولی چه غریبانه، غزل هجرت خود را سرود!
شاید کسی باورش نمیشد که روزی روزگاری، این پسر کرمانی، بتواند تمام عاشقان فوتبال را مجنون و شیفته خود کند. بسیاری از اهالی فوتبال، علیالخصوص مربیان و مدیران ایرانی، دائماً با او در جنگ و جدال بودند و میخواستند که اصلاً او را در قاب تلویزیون نبینند!
اما عادل با وجود مشکلات و مشقتهای فراوان، به اصول درست و صحیح کاری خود، پایبند ماند و از هیچ چیز و هیچ شخصی هم در این راه، واهمهای نداشت!
عادل و نود، برای سالیان متمادی به عشق یک ملت تبدیل شدند؛ حتی آنهایی هم که اصلاً فوتبال را دوست نداشتند، منتظر شبهای دوشنبه بودند تا عادل بیاید و از ناگفتههای فوتبال، صحبت کند!
«راستگویی» عادل را از بقیه مجریان تلویزیونی، متمایز و متفاوت میکرد و به قول معروف «حرف دل مردم» را میزد! مستی و راستی او در زندگی، با فوتبال گره خورده بود و در نهایت، تاوان عشق ابدیاش را داد!
چقدر با «چه میکنه»ها و «چقدر خوبیم ما» خاطره داریم! صدای عادل، به ساده ترین و کم اهمیت ترین دیدارهای فوتبال، روح تازه ای میبخشید! شش جام جهانی را با صدای لذت بخش او، نگاه کردیم؛ لیگ قهرمانان اروپا، جام ملتهای اروپا، الکلاسیکوها، دربیها و هزاران بازی و لیگ و تورنمنت را برایمان پیش تر از قبل، جذاب و تماشایی کرد!
حیف و صد حیف که دیگر از دوشنبههای نود، خبری نیست و صدا و سیمایت، برای این مردمان رنج دیده، پخش نمیشود!
تو برای سومین بار، در جشن حافظ، جایزه بهترین چهره تلویزیونی را به خود اختصاص دادی و آن را از مردم گرفتی نشان دادی محبوبیت و کار حرفه ای تو با نبودن در صداوسیما از بین نمیرود.
الحق و الانصاف که اسم «عادل» تنها برازنده خود عادل است و جایگاه او، هر روز دست نیافتنی تر از قبل میشود!
معین احمدوند| باشگاه خبرنگاران آزاد