این وزارت خانه میدان آزمون و خطا شده است
این وزارت خانه میدان آزمون و خطا شده است

محمدعلی فیاض بخش: اگر تاریخچه‌ی فراز و فرود استیضاح‌ها در سالیان اخیر را از نظر بگذرانیم؛ یک‌تنه سهم آموزش‌وپرورش، چشمگیر است! تو گویی این میدان همچنان عرصه‌ای است برای آزمون و خطای این و آن؛ نیز زورآزمایی هرازچندگاه مجلسیان و دولتیان. وزن و روند انتصابات در این وزارتخانه‌ی بنیادین، از صدر تا میانه، از یک‌سو […]

- این وزارت خانه میدان آزمون و خطا شده است

محمدعلی فیاض بخش: اگر تاریخچه‌ی فراز و فرود استیضاح‌ها در سالیان اخیر را از نظر بگذرانیم؛ یک‌تنه سهم آموزش‌وپرورش، چشمگیر است!

تو گویی این میدان همچنان عرصه‌ای است برای آزمون و خطای این و آن؛ نیز زورآزمایی هرازچندگاه مجلسیان و دولتیان. وزن و روند انتصابات در این وزارتخانه‌ی بنیادین، از صدر تا میانه، از یک‌سو این استیضاح‌ها را به ظاهر موجه می‌نماید و از دگرسو آزموده‌ها را در بوته‌ی آزمون‌های چندباره می‌نشاند.

پیش‌تر در این ستون نوشته‌بودم، که عزل و‌ نصب‌های وزارتی در این نهاد پرعائله، چندان کارساز نیست؛ تا زمانی که دو عامل تعیین‌کننده، به عنوان مداخله‌گرهای مزاحم(اصطلاح آماری)، خطاهای شناختی ایجاد می‌کنند؛ این دو فاکتور عبارتند از:
۱- بودجه‌ای که هیچ‌گونه موازنه‌ای با حجم کار ندارد؛
۲-نهادهای موازی‌ای که تمرکز برنامه‌ریزی را از مغز این وزارتخانه می‌ستانند و گردش خون را در قلب او مختل می‌کنند.
این‌گونه است که هر وزیر، میراث‌دار دولت مستعجلی می‌شود، که آش نیم‌پخته را باید به سرآشپز بعدی وانهد؛ با ذائقه‌ی دیگری و دست‌ورزی(!) دیگری. 

در این روند، طبیعی است اگر ببینیم، وقت زیادی از وزرای محترم، صرف سخنرانی و تأکید و تأیید بر چیزهایی شود؛ که همچنان پس از چهاردهه باید بشوند!

اگر به کارنامه‌ی درصحنه‌ی وزیر محترم فعلی نگاهی بیندازیم، همین روند است( پشت صحنه را بی‌خبرم):
-تغییر بیست‌هزار مدیر مدرسه در آستانه‌ی سال تحصیلی؛
-درخواست از والدین برای تدریس نوبتی در کلاس‌ها جهت پوشش کمبود معلم؛
-طبق معمول، فرافکنی بار کاستی‌ها به دوش دولت و دولت‌های پیشین
-… و مسائلی در همین مزاج.

اکنون اگر شما جای وزیر محترم بودید و از توان سخنوری خوبی هم برخوردار می‌بودید، آیا به تهدید اروپا و آمریکا برنمی‌آمدید.خب! وقتی دستمان از هزارجا بسته‌است در مدیریتِ «جوهرِ» آموزش‌وپرورش، باید با «عوارض»، وقت را پر کنیم؛ که:
زانک دل جوهر بوَد، گفتن عَرَض
پس طُفیل آمد عَرَض، جوهر غَرَض
تا مبدل گشت جوهر زین عر‌َض
چون ز پرهیزی که زایل شد مرض
(مثنوی؛ دفتر دوم)

منبع: اطلاعات انلاین