بازخوانی بی‌حرمتی محمدرضا شاه به ساحت مقدس امام رضا (ع)
بازخوانی بی‌حرمتی محمدرضا شاه به ساحت مقدس امام رضا (ع)

هتک حرمت امام هشتم شیعیان از جمله نقاط سیاه کارنامه پادشاهان غزنوی، سلجوقی، مغول و ازبک است، اما جنس این هتک حرمت با جنس هتک حرمت سلسله قاجار و پهلوی از زمین تا آسمان تفاوت داشت. کارگزاران غزنوی، سلجوقی، مغلول و ازبک برای تامین مخارج و مواجب دربار به شمش‌ها و گنجینه‌های طلا، سنگ‌های قیمتی […]

- بازخوانی بی‌حرمتی محمدرضا شاه به ساحت مقدس امام رضا (ع)

هتک حرمت امام هشتم شیعیان از جمله نقاط سیاه کارنامه پادشاهان غزنوی، سلجوقی، مغول و ازبک است، اما جنس این هتک حرمت با جنس هتک حرمت سلسله قاجار و پهلوی از زمین تا آسمان تفاوت داشت. کارگزاران غزنوی، سلجوقی، مغلول و ازبک برای تامین مخارج و مواجب دربار به شمش‌ها و گنجینه‌های طلا، سنگ‌های قیمتی و فرش‌های نفیس حرم مطهر دست‌درازی کردند، اما کینه و هراس کارگزاران قجری و پهلوی از بست‌نشینی و پناهنده شدن مردم و مخالفان‌شان به ثامن‌الحجج، موجب حمله آنان به حرم رضوی و قتل‌عام و مجروح کردن مردم بی‌پناه شد. امروز ۲۹ آبان چهل و پنجمین سالروز هتک حرمت حرم رضوی توسط ساواک و شهربانی مشهد در سال ۱۳۵۷ است.

حرم مطهر امام رضا (ع) در طول سال‌های استقرار نظام پادشاهی در ایران بار‌ها و بار‌ها مورد هتک حرمت قرار گرفت. بخش‌های وسیعی از حرم، گنبد و رواق‌های رضوی در دوران پادشاهی غزنویان، سلجوقیان، مغلولان و ازبکیان از بین رفتند، اما توسط خیران و شاهان بعدی مرمت و بازسازی شد.

هتک حرمت به حرم امام هشتم سه بار دیگر در اواخر قرن سیزدهم و قرن چهاردهم هجری شمسی در دوره سلطنت احمد شاه قاجار، رضا شاه پهلوی و محمدرضا شاه پهلوی اتفاق افتاد.

این هتک حرمت‌ها بر خلاف هتک حرمت‌های شاهان گذشته که نوعا حول تاراج شمش‌ها و گنجینه‌های طلا، سنگ‌های قیمتی و فرش‌های نفیس حرم مطهر اتفاق می‌افتاد، از ترس پناه بردن مخالفان حکومت و دست‌نشان‌گان روس به امام هشتم رقم خورد.

هتک حرمت‌ها در تاریخ‌های دهم فروردین ۱۲۹۱ توسط قوای روس، بیست و یکم تیر ۱۳۱۴ به دست قشون رضا شاه و ۲۸ آبان ۱۳۵۷ توسط ساواک و شهربانی مشهد اتفاق افتاد.

سهم شاه از بی‌حرمتی‌ها

عصر روز شنبه ۲۹ آبان ۱۳۵۷ مجلس یادبودی برای شهید طلبه‌ای به نام محمدنبی مبارز از اهالی کشور افغانستان که در شهر مشهد سکونت داشت توسط دوستانش در مدرسه علمیه عباسقلی خان مشهد برگزار شد. در پایان مراسم جمع زیادی از طلاب و مراجع تقلید و مردم حاضر در این مدرسه از طریق صحن عتیق (انقلاب) به سمت حرم رضوی و روضه منوره به راه افتادند. هم‌زمان با آنان جمع دیگری از علما و طلاب مشهدی در صحن عتیق اجتماع کردند و به سخنرانی سخنرانان که به صورت مرتب انجام می‌شد، گوش دهند. سخنرانان گاه در اعتراض به رفتار‌های ضد دینی رژیم شاه، سخنان اعتراضی بیان می‌کردند.

مردم و روحانیون در چنین حال و هوای معنوی – سیاسی بودند که توجه برخی از زائران و مجاوران رضوی به فردی که در گوشه‌ای از صحن عتیق به صورت مشکوک در حال براندازی جمعیت و ارزیابی فضای صحن بود، جلب شد. برخی زائران در اعتراض به این رفتار با وی درگیری لفظی پیدا کردند و به دلیل توهین‌های او، بین زائران و مامور ساواک درگیری فیزیکی به وجود آمد.

زائران بومی مشهد فرد گستاخ را شناسایی کردند، او از مأموران شناخته شده رژیم در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) بود. در پی بالا گرفتن درگیری، مامور ساواک با بیسیم به سایر همکارانش آنان را از سایر طبقات و بخش‌های حرم به کمک فراخواند و آنان نیز همزمان ماموران شهربانی مستقر در سایر صحن‌ها و رواق‌های حرم رضوی را از طریق بیسیم به کمک فرا خواندند و برای پراکنده کردن جمعیت متراکم داخل صحن شروع به تیراندازی هوایی و هدف قرار دادن مردم حاضر کرده و جمعی از آنان را شهید و مجروح کردند.

نیرو‌های امنیتی و نظامی رژیم پهلوی با حرکت به بست پایین صحن عتیق، وارد این صحن شدند و زائران امام هشتم را به رگبار بستند. منابع مختلف تعداد شهدا را بین دو تا ۱۱ نفر و تعداد مجروحان را بالغ بر صد‌ها نفر اعلام کردند.

ماموران و نیرو‌های تحت امر بی‌شرمی را با هجوم به داخل رواق‌ها و روضه منوره به اوج رساندند. آنان زائران حضرت را با شلیک گاز اشک‌آور بیشتر مسموم و مصدوم کردند. در این غائله حداقل دو کودک سه و پنج ساله خفه شدند و آثار گلوله‌باران صحن‌ها و رواق‌ها بر در و دیوار حرم به جا ماند.

با متشنج شدن فضای صحن عتیق، نیرو‌های شهربانی و ساواک به سرعت درخواست استقرار تانک و نفربر در صحن‌های مجاور کردند تا از این طریق بتوانند جمعیت خشمگین را متفرق کنند.

رفتار‌های وحشیانه و غیرانسانی ماموران رژیم هیچ‌گاه از ذهن خدام قدیمی‌تر کفشداری بست شیخ بهایی که از نزدیک شاهد صحنه‌های جنایت بودند، پاک نمی‌شود.

چند روز بعد از فرو نشستن جنایت، خدام رضوی آثار گلوله‌ها بر آیینه‌ها و سنگ‌های مرمر کف و دیوار‌های صحن‌ها و رواق‌ها را پاک کردند و فرش‌ها و کتاب‌های ادعیه و قرآنِ سوخته شده را جایگزین کردند.

پس از هتک حرمت حرم رضوی و کشته و مجروح شدن تعدادی از زائران امام رضا سید عبدالله شیرازی مرجع تقلید مشهور آن روزگار فردای وقوع جنایت (جمعه ۳۰ آبان) را عزای عمومی اعلام کرد کرد و علما، دانشگاهیان، بازاریان و فرهنگیان مشهد به نشانه اعتراض به خیابان‌های منتهی به حرم رضوی آمدند.

بلافاصله بعد از این جنایت خونین استاندار خراسان و نایب تولیت آستان قدس رضوی برای جلوگیری از خشم انقلابیون و بی‌گناه جلوه دادن خود با صدور اعلامیه‌های جداگانه‌ای که از رادیو مشهد پخش شد، واقعه حرم را محکوم و از مردم معذرت خواهی کردند و این فاجعه را اشتباه چند درجه‌دار جا زدند و قول مجازات آنان را دادند.

بازتاب هتک حرمت رضوی

فاجعه هتک حرمت رضوی تاثیر منفی گسترده‌ای در افکار عمومی کشور گذاشت. عُمال محمدرضا شاه با شکستن قداست یکی از مقدس‌ترین مکان‌های شیعیان اعتقادات عمومی را به شدت جریحه‌دار کردند.

مراجع عظام تقلید و بزرگان حوزه‌های علمیه مشهد و قم نیز به صورت جداگانه یا مشترک اعلامیه‌هایی در محکومیت این فاجعه غیرانسانی و ضد دینی صادر کردند.

چهار روز بعد از نیلگون شدن بارگاه ملکوتی ثامن‌الحجج توسط عمال رژیم پهلوی و رسیدن خبر این جنایت به امام خمینی که ۱۵ روز (۱۴ تا ۲۹ آبان ۱۳۵۷) از تبعیدشان از عراق به فرانسه می‌گذشت، ایشان در دیدار عمومی با دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور در نوفل‌لوشاتو به تندی علیه رژیم پهلوی موضع‌گیری کردند و پنجم آذر ۱۳۵۷ را عزای عمومی اعلام کردند.

امام خمینی در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور، گفتند: «در دو سه روز پیش از این در مشهد، مشهد مقدس، در معبد مسلمین، در حرم حضرت رضا ـ سلام الله علیه ـ با تانک رفتند تا تویِ ـ اینطور که [گزارش]شده است گفته‌اند ـ با تانک رفتند تا توی صحن؛ و به دیوار‌های صحن و به دیوار‌های ایوان می‌گویند که آثار گلوله هست. این چندمین بار است که این سلسلۀ پهلوی به معابد ما اینطور می‌کند. به همان معبد حضرت رضا. این ثبات! الآن مملکت ما ثبات دارد؟! خوب شاه هست الآن؛ الآن یک مملکت ثابتی است؟! الآن مملکتی است که هیچ تزلزلی در آن نیست یا می‌خواهی یک چیزی برای خودت بگویی همین طوری؟

یکی نیست آنجا که جلویش بایستد بگوید آقا این‌ها چیست تو داری می‌گویی؟ خب این مردم دارند کشته می‌شوند، این مردم دارند چه می‌شوند، سر تا ته ایران الآن مثل زلزله آمده به هم ریخته، یک دسته می‌گویند ما نمی‌خواهیم شاه را، یک دسته اراذل و اوباش هم به جان مردم ریختند که نخیر حتما باید ملت بخواهد شاه را! با زور باید مردم دوست داشته باشند شاه را! این ثباتی است که دارد که ایشان می‌فرمایند ثبات دارد ایران و این ثبات را ما نمی‌توانیم ببینیم که متزلزل بشود.

اعلامیه بعد از سخنرانی

رهبرِ در تبعید کشورمان در اطلاعیه تندی که همان روز از نوفل لوشاتو منتشر کردند، نوشتند: «جنایات رژیم منحط شاه روز به روز پر اوج‌تر می‌گردد. افزایش حجم جنایات به قدری است که قدرت بیان را سلب می‌نماید. ضایعات این چند هفتۀ اخیر، سرتاسر ایران را به سوگ نشانده است و قدرت تفکر را از شاه سلب کرده است.

دولت یاغی نظامی، به امر شاه،‌تر و خشک را به آتش کشیده و یکی از بزرگترین ضربه‌های این جنایتکار به اسلام، به مسلسل بستن بارگاه قدس حضرت علی بن موسی الرضا ـ صلوات الله علیه ـ است. این بارگاه مقدس در زمان رضاخان به مسلسل بسته شد و قتل عام مسجد گوهرشاد به وجود آمد و در زمان محمدرضاخان آن جنایت تجدید و دژخیمان شاه در صحن و حریم آن حضرت ریخته و کشتار کردند.

ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغی غاصب تبرّی کنند و مخالفت با آن لازم است. تمام اقشار ملت، خصوصا اهالی قرا و قصبات، باید بدانند که شاه غاصب و دولت یاغی او کمر به هَدْم مقدسات اسلام بسته اند، و اگر مهلت پیدا کنند به محو آثار شریعت برمی خیزند. بر تمام طبقات ملت لازم است، با هر وسیلۀ ممکن، به سقوط این دستگاه جبار قیام کنند. اطاعتِ این دستگاه، اطاعت طاغوت و حرام است. خداوند مسلمین را از شرّ آنان حفظ فرماید. در این عزای بزرگ و جسارت به مقام امام امت، روز یکشنبه ۲۵ ذی الحجه – پنجم اذر ۱۳۵۷ – عزای عمومی اعلام می‌شود. انّالله و انّا الیه راجعون.»

واکنش مراجع

آیات عظام مرعشی، گلپایگانی و شریعتمداری نیز با صدور اعلامیه‌ای مشترک در سوم آذر ۱۳۵۷ با یادآوری فجایع متعدد رژیم پهلوی در شهر‌های مختلف کشور، نوشتند: «با کمال تأسف و تأثر حرم حریم مقدس حضرت ثامن الائمه امام رضا (ع) در مشهد مقدس نیز از آسیب رژیم محفوظ نماند و مورد هتک حرمت و بی احترامی واقع شد و در صحن مقدس تیراندازی و کشتار شد و حرم مطهر نیز مورد بی احترامی و آسیب قرار گرفت.»

همچنین آیات عظام گلپایگانی و سیدعبدالله شیرازی نیز به تاسی از پیام امام خمینی، با صدور اطلاعیه‌های جداگانه‌ای پنجم آذر ماه را عزای عمومی اعلام کردند.

موج اعتراض‌ها و تعطیلی ۳۰ آبان ۱۳۵۷ برای همیشه خاطره سیاه این جنایت غیرانسانی و غیردینی را در حافظه تاریخی مردم مشهد ثبت کرد.

منبع: فارس

+