گشودن صفحه جدید در برابر اشغالگران؛ تاکتیک‌های طوفان‌الاقصی
گشودن صفحه جدید در برابر اشغالگران؛ تاکتیک‌های طوفان‌الاقصی

در نیمه دوم قرن بیستم و در زمانی که نزدیک به سه دهه از جنگ جهانی دوم گذشته بود، شرایطی بر منطقه حاکم بود که در نتیجه آن ملت فلسطین به همراه برخی کشور‌های عربی از اشغالگری رژیم صهیونیستی سرخورده بودند. از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین حامی اسرائیل در حال حرکت […]

- گشودن صفحه جدید در برابر اشغالگران؛ تاکتیک‌های طوفان‌الاقصی

در نیمه دوم قرن بیستم و در زمانی که نزدیک به سه دهه از جنگ جهانی دوم گذشته بود، شرایطی بر منطقه حاکم بود که در نتیجه آن ملت فلسطین به همراه برخی کشور‌های عربی از اشغالگری رژیم صهیونیستی سرخورده بودند.

از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین حامی اسرائیل در حال حرکت به سمت رأس هرمی بود که تسلط واشنگتن بر اقتصاد و سیاست جهان را روزبه‌روز تثبیت می‌کرد. خیلی ساده باید گفت تقریباً راه‌ها برای خلاصی از شر اشغالگری رژیم صهیونیستی ناچیز و ناممکن بود. بلوک رقیب به رهبری شوروی نیز مدام در روش‌ها و محاسبات خود دچار اشتباه می‌شد و در عمل نمی‌توانست کمک‌کننده خوبی برای کشور‌های عربی باشد. در این وضعیت چند کشور عربی تصمیم گرفتند دوباره عملیاتی را علیه رژیم‌صهیونیستی ترتیب دهند که نتیجه آن همان یوم کیپور (۱۹۷۳) شد.

عملیات ۱۹۷۳ با ضدحمله شدید رژیم‌صهیونیستی همراه بود و نیرو‌های اشغالگر توانستند در عمق خاک‌های سوریه و مصر نفوذ کنند و قاهره را برای همیشه از جناح بلوک شرق خارج سازند. هرچند که ضربه اولیه کشور‌های عربی اتفاق مهمی برای ترمیم روحیه شکست‌خورده آن‌ها بود.

رژیم‌صهیونیستی با ضدحمله خود موفقیت‌های تاکتیکی مختلفی را به‌دست آورد، اما غافلگیری اولیه این رژیم مساله «برتری نظامی دائمی رژیم‌صهیونیستی بر کشور‌های عربی» را پیش کشید. در واقع این گزاره به وجود آمد که در هر صورت برتری نظامی بر نیرو‌های عربی همیشگی و تضمین‌شده نخواهد بود؛ به‌ویژه‌آنکه چند سال بعد با پیروزی انقلاب اسلامی‌ایران این گزاره نیز تقویت شد.

با گذشت دهه ۸۰ میلادی، کشور‌های عربی نتوانستند اقدامی در سطح عملیات ۱۹۷۳ علیه رژیم‌صهیونیستی انجام دهند. با این حال مبارزات در درون سرزمین‌های اشغالی در قالب قیام‌ها و اعتراض‌های مختلف مردم فلسطین علیه رژیم‌صهیونیستی مانند انتفاضه سنگ و انتفاضه اقصی ادامه داشت.

انتفاضه‌ها، پیمان‌های اسلو، کمپ دیوید و … تصویری از پیروزی‌ها و شکست‌های جنبش ضداشغالگری را نمایش‌می‌دهد که البته از دل آن‌ها رگه‌های مقاومت فلسطین به شاهراهی تبدیل می‌شودانتفاضه‌ها، پیمان‌های اسلو، کمپ دیوید و … تصویری از پیروزی‌ها و شکست‌های جنبش ضداشغالگری را نمایش‌می‌دهد که البته از دل همین اتفاقات، رگه‌های مقاومت فلسطین به شاهراهی تبدیل می‌شود و حماس یکی از نتایج آن است. اما به‌سختی می‌توان به آن‌ها نام «عملیات» را اطلاق کرد. تا اینکه شاخه نظامی حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر) یک عملیات غافلگیرانه و سریعی علیه رژیم‌صهیونیستی انجام داد و بعد از سال‌ها یک رویداد جدید را در تاریخ مقاومت فلسطین رقم زد.

«طوفان‌الاقصی» از جنبه‌های گوناگون با سایر مبارزه‌ها و درگیری‌های گروه‌های مقاومت فلسطینی تفاوت دارد و در این مطلب تحلیلی قرار است چهار ویژگی مهم عملیات طوفان‌الاقصی بررسی شود.

طوفان‌الاقصی و یک عملیات

پس از خروج اسرائیل از غزه در سال ۲۰۰۵ و کنترل غزه توسط حماس از سال ۲۰۰۷، حملات مختلفی از سوی رژیم‌صهیونیستی علیه غزه صورت گرفت که به درگیری‌های ۲۰۰۹-۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱ منجر می‌شود. در این درگیری‌ها عملیات‌های حماس بیشتر یک نوع «واکنش» به حملات اسرائیل و برخی وقایع مانند وحشی‌گری صهیونیست‌ها نسبت به نمازگزاران مسجدالاقصی در قالب‌های «اقدام متقابل» و «انتقام» بوده است؛ هرچندکه حماس در این مبارزات از تسلیحات مختلفی مانند راکت‌ها، موشک‌ها و برخی تسلیحات سبک استفاده‌می‌کند، اما همه درگیری‌های مقطعی یا مستمر حماس در سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۲ را نمی‌توان عملیات نامید.

یک عملیات نظامی همیشه با دو خصلت شامل برنامه‌ریزی دقیق و کنشی‌بودن (براساس اهداف از پیش تعیین‌شده) همراه است و دیگر موارد جزو ملزومات یک عملیات است تا خصلت آن. به‌همین دلیل «طوفان‌الاقصی» کاملاً در سطح یک عملیات بوده است که در آن از مدت‌ها پیش ملزومات مربوط به برنامه‌ریزی شامل آموزش متمرکز، هماهنگی بین نیرو‌ها در سطوح مختلف و کنشی‌بودن مانند مشخص‌بودن محیط عملیات، معین بودن اهداف و … کاملاً واضح است.

طوفان‌الاقصی و تاکتیک ترکیبی

همان‌گونه که گفته شد، عملیات‌ها اهداف از پیش‌تعیین‌شده دارند و برای دستیابی به اهداف نیز تاکتیک‌های مختلفی طراحی می‌شود. از سوی دیگر این تاکتیک‌ها نیز مقیاس تأثیرگذاری متفاوتی در سطوح محلی، کشوری، منطقه‌ای و جهانی دارند. از این نظر عملیات‌های حماس علیه رژیم‌صهیونیستی براساس اهداف و تاکتیک‌ها به سه دسته تقسیم‌بندی می‌شوند:

دسته اول: با هدف «ایجاد ناامنی در رژیم‌صهیونیستی» از طریق تاکتیک عملیات‌های استشهادی، بمب‌گذاری و کشتن نظامیان صهیونیستی با سلاح‌های سرد و گرم.

مقیاس تأثیر این نوع تاکتیک‌ها از این نظر که نوعی شکنندگی و آسیب‌پذیری امنیتی در شهرک‌های صهیونیستی ایجادمی‌کند، در مقیاس محلی است.

دسته دوم: با هدف «گرفتن اسیر» با تاکتیک‌های مختلف در عملیات‌های چریکی، بهره‌گیری از روش‌هایی مانند حفر تونل و استفاده از نیرو‌های آموزش‌دیده (چریک).

در این نوع تاکتیک، میزان تعامل برای آزادسازی اسیر به طور مستقیم به رابطه حماس با رژیم اشغالگر مربوط است و مقیاس تأثیر در سطح کشوری قرار می‌گیرد.

دسته سوم: با هدف «ضربه گسترده به امنیت تضمین‌شده رژیم صهیونیستی» و «گرفتن اسیر» از طریق تاکتیک ترکیبی.

مقیاس تأثیر این تاکتیک در سطح منطقه‌ای و جهانی است و می‌تواند موجب تعلیق برخی اقدامات منطقه‌ای و واکنش‌های شدید جهانی شود.

در عملیات طوفان‌الاقصی میزان نفوذ به سرزمین‌های اشغالی و تعداد کشته‌ها و اسراء بی‌سابقه بود که به نوعی از ترکیب تاکتیک‌های دسته اول و دوم استفاده شده است. تعداد اسراء چند روز بعد از عملیات بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر اعلام شد. از سوی دیگر این عملیات، شکست بزرگی از نظر میزان بازدارندگی نیرو‌های اسرائیلی و تسلط بر گذرگاه‌ها، شبکه دریافت داده‌ها و تفسیر اطلاعاتی محسوب می‌شود؛ به‌گونه‌ای که از همان ابتدا اسرائیلِ شکست‌ناپذیر، به کمک‌های واشنگتن نیاز شدید پیدا کرد.

این عملیات وضعیت عادی‌سازی روابط برخی کشور‌های عربی با اسرائیل را به تعویق کشاند؛ بنابراین مقیاس تأثیر عملیات طوفان‌الاقصی در سطح منطقه‌ای و جهانی بوده است.

عملیات حماس، شکست بزرگی از نظر میزان بازدارندگی نیرو‌های اسرائیلی و تسلط بر گذرگاه‌ها، شبکه دریافت داده‌ها و تفسیر اطلاعاتی محسوب می‌شود؛ به‌گونه‌ای که از همان ابتدا اسرائیلِ شکست‌ناپذیر، به کمک‌های واشنگتن نیاز شدید پیدا کردطوفان‌الاقصی و تنوع حوزه‌های عملیاتی

طوفان‌الاقصی از نظر جغرافیایی نیز در سه حوزه زمینی (روی زمین و تونل‌ها)، هوایی (موشک‌ها، راکت‌ها، پهپادها، گلایدرها) و دریایی انجام شده است. این وضعیت میزان آمادگی حماس برای انجام عملیات‌های مختلف را نشان‌می‌دهد.

حملات سایبری نیز بخش دیگری از این عملیات را تشکیل می‌داد که البته تا پیش از آن حملات این‌چینی انجام شده بود. در این عملیات تونل‌های حماس بازتاب گسترده‌ای در تحلیل‌ها و خبر‌های مختلف داشت که بهره‌گیری مناسب نیرو‌های مقاومت فلسطینی از آن را نشان می‌دهد.

در سال ۲۰۲۱ حماس ادعا کرد نزدیک به ۵۰۰کیلومتر (۳۱۱مایل) از این تونل‌ها را ساخته و همین ادعا مبنای تحلیل بیشتر رسانه‌ها قرار گرفته است. براساس گزارش‌ها، اسرائیل میلیارد‌ها دلار برای «حسگر‌هایی برای شناسایی حرکات زیرزمینی و ساختن سدی برای جلوگیری از رسیدن تونل‌ها به اسرائیل» هزینه کرده است.

کنگره آمریکا نیز از سال مالی ۲۰۱۶ تا سال مالی ۲۰۲۳، ۳۲۰ میلیون دلار بودجه وزارت دفاع را به همکاری ایالات متحده و اسرائیل برای شناسایی، نقشه‌برداری و خنثی‌سازی تونل‌های زیرزمینی تهدیدکننده اختصاص داده است [۱].

طوفان‌الاقصی و نمایش اوج یک رویکرد عملیاتی

عملیات طوفان‌الاقصی به اندازه‌ای غافلگیرانه بود که برخی تحلیلگران به این تردید افتادند که رژیم‌صهیونیستی در رابطه با این عملیات «غفلت ظاهری و عمدی» داشته است؛ این تحلیل تاکنون اثبات نشده، اما شواهد بیانگر غفلت واقعی صهیونیست‌ها از این عملیات است. به‌ویژه آنکه «غافلگیرانه بودن» عنصر اصلی در تاکتیک‌های مختلف حماس بوده است.

شاخه نظامی حماس یعنی عزالدین القسام گروه کوچکی از چریک‌ها هستند که اکنون به سازمانی پیچیده‌تر تبدیل شده‌اند، اما در هر صورت نمی‌توان تاکتیک این گروه را از جنگ‌های چریکی جدا دانست. درباره چریک‌ها و تاکتیک جنگ‌های چریکی نظر‌های مختلفی وجود دارد. تسلط بر جغرافیا و نقشه‌خوانی، جرأت و جسارت بالا و استفاده راحت و سریع از سلاح، از ویژگی‌های اصلی یک چریک است.

از سوی دیگر در تاکتیک جنگ‌های چریکی، مکان با زمان معاوضه می‌شود و از دیدگاه استراتژیک معمولاً حالت دفاعی دارد. در جنگ‌های چریکی، فرمانده چریک نوعی استراتژی را ارائه می‌دهد که در آن تصمیمی گرفته می‌شود و در پی آن اقدامی نظامی صورت می‌گیرد، بی‌آنکه درگیری مستقیمی رخ دهد [۲]؛ بنابراین در جنگ‌های چریکی باید نوعی از غافلگیری برای دشمن وجود داشته باشد، هرچند که در میدان همیشه اینگونه نبوده است. در عملیات طوفان‌الاقصی، غافلگیری به یک راز بزرگ برای صهیونیست‌ها تبدیل شده است که برخی کارشناسان مواردی مانند تمرکز اسرائیل بر درگیری‌های مرزی، اختلاف درون رژیم‌صهیونیستی، درگیری‌ها در کرانه باختری و بیت‌المقدس را دلایل این غافلگیری بیان می‌کنند، اما این موارد در نهایت یک توجیه برای شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است.

عملیات طوفان‌الاقصی به اندازه‌ای غافلگیرانه بود که برخی تحلیلگران به این تردید افتادند که رژیم‌صهیونیستی در رابطه با این عملیات «غفلت ظاهری و عمدی» داشته است؛ هرچند این تحلیل تاکنون اثبات نشدهبرخی دیگر، راز این غافلگیری را در درگیری‌های مکرر حماس و استفاده از آن برای تطبیق‌سازی امکانات و توانمندی‌ها با نقاط ضعف دشمن بیان می‌کنند که از این نظر نوعی تاکتیک سنجش و انطباق محسوب می‌شود. البته عنصر غافلگیرانه بودن فقط مربوط به زمان آماده‌سازی و انجام عملیات نیست؛ بلکه حماس از این عنصر نیز در رونمایی از تسلیحات مختلف خود استفاده می‌کند. به‌گفته «ایهود اولمرت» نخست‌وزیر سابق رژیم‌صهیونیستی «شبه‌نظامیان (القسام) می‌توانند سربازان اسرائیلی را با انواع جدید از تسلیحات غافلگیر کنند».

این غافلگیری، خودش را در استفاده حماس از راکت‌های ضدتانک یاسین۱۰۵ نشان داد. رژیم‌صهیونیستی برای انجام عملیات زمینی حساب ویژه‌ای روی کارایی تانک‌های مرکاوا در عملیات‌های پیشرفته به‌منظور پاکسازی و اجتناب از کمین باز کرده بود که راکت‌های یاسین۱۰۵ همین تانک‌ها را به‌راحتی تارومار کرد.

در یک جمع‌بندی باید گفت که طوفان‌الاقصی صفحه‌ای جدیدی را در تاریخ مقاومت فلسطین گشوده است که با توجه به سطح و مقیاس آن می‌توان حجم تسلیحات و توان نیرو‌ها در سال‌های آینده را حدس زد؛ هر چند که ممکن است از بیشتر تسلیحات مختلف بومی‌سازی‌شده در غزه هم‌چنان رونمایی نشده باشد.

منبع: ایرنا

+