پیاده‌روی بهتر است یا ماشین؟
پیاده‌روی بهتر است یا ماشین؟

کبری بابایی در ضمیمه آفتاب مهتاب امروز روزنامه اطلاعات نوشت:  سلام! سلام! سلام!۱ سلام اول برای تو! تو دوست خوبم که همین حالا داری نوشته‌ام را می‌خوانی. راستش را بخواهی این روزها کمی با خودم درگیرم. هزار جور فکر می‌آید توی ذهنم و خیال‌هایم را در هم و برهم می‌کند. این‌بار دارم به دوتا عبارت فکر […]

پیاده‌روی بهتر است یا ماشین؟

کبری بابایی در ضمیمه آفتاب مهتاب امروز روزنامه اطلاعات نوشت: 

سلام! سلام! سلام!
۱
 سلام اول برای تو! تو دوست خوبم که همین حالا داری نوشته‌ام را می‌خوانی. راستش را بخواهی این روزها کمی با خودم درگیرم. هزار جور فکر می‌آید توی ذهنم و خیال‌هایم را در هم و برهم می‌کند. این‌بار دارم به دوتا عبارت فکر می‌کنم. دوتا عبارت خیلی مهم و تکراری. عبارت هایی که این روزها زیاد می‌شنویم: آلودگی هوا و هوای پاک!

 اگر توی شهری بزرگ زندگی می‌کنی اولین عبارت برایت حسابی آشناست: آلودگی هوا! و خیلی راحت می‌توانی چشم بچرخانی و هاله تاریک بالای سرت را توی آسمان یا پشت پنجره ببینی. این دقیقاً همان چیزی است که شهر را تعطیل می‌کند… مدارس را می‌بندد و آدم‌ها را توی خانه می‌نشاند!

 اما اگر خانه‌ات توی یک شهر کوچک یا روستا است عبارت دوم سهم تو می‌شود: هوای پاک! و بازهم خیلی راحت می‌توانی یک نفس عمیق بکشی و هوای تازه را توی ریه‌هایت بفرستی.

 تا این‌جای ماجرا برای همه مشخص و معلوم است. اما چیزی که فکر من را خیلی خیلی قلقلک می‌دهد دانسته‌ها و سؤال‌هایم است. این‌که می‌دانم آلودگی هوا فقط مشکل ما نیست و خیلی از شهرهای صنعتی دنیا با آن سروکله می‌زنند.

این‌که می‌دانم در یک کلام پیشرفت تکنولوژی و صنعت باعث آلودگی شده. ماشین‌هایی که توی یک چشم برهم زدن ما را به مقصد می‌رسانند، این غول بی‌شاخ و دم را به دنیا آورده‌اند. کارخانه‌هایی که دارند برای ما لوازم زندگی می‌سازند، هوای نفس کشیدن‌مان را سیاه کرده‌اند و بعد از خودم می‌پرسم کدامشان مهم‌ترند؟

 هوایی یا صنعت؟ و اینجاست که گیر می‌کنم! صادقانه بگویم! نه دلم می‌خواهد روزگار سیاه آسمان را ببینم، نه راضی می‌شوم برگردم به قرن‌ها پیش و دور از عصر تکنولوژی زندگی کنم. خوب سفر با پای پیاده یا اسب و شتر الان دیگر اصلا توی ذهن من جا نمی‌شود.

مگر می‌شود توی قرن بیست و یکم لباس های کثیف را با دست شست؟ لابد انتظار دارید اینترنت را هم بی‌خیال شوم. نه! این یکی دیگر هیچ جوری امکان پذیر نیست.

 پس همین‌طور با خودم کلنجار می‌روم و مثل سوال بی‌جواب:« علم بهتر است یا ثروت؟» از خودم می‌پرسم: تکنولوژی بهتر است یا هوای پاک؟ دود بهتر است یا اکسیژن؟ پیاده‌روی بهتر است یا ماشین؟
 کاش این سوال‌ها هم کلید جواب داشتند. من که روزهاست دارم این در و آن در می‌زنم برای پیدا کردن جواب. 

۲
 سلام دوم برای خودم! بگذار همین اول کار کمی خودم رو تحویل بگیرم و یک آفرین کوچک به خودم بگویم. چرا؟ چون دارم به جمع آدم‌های دغدغه‌مند و محیط‌زیستی اضافه می‌شوم. یعنی دیگر فقط خودم، کارهایم و زندگی روزمذه‌ام برایم مهم نیست. حالا دارم یاد می‌گیرم که زباله نریختن توی طبیعت فقط برای قشنگی اطراف نیست.

یک دلیل مهم‌تر دارد. دارم به زندگی موجودات اطرافم دقت می کنم و منظورم از موجودات اطراف فقط گربه‌های توی خیابان نیستند. پرنده‌ها، گیاهان و حتی حشرات هم دیگر وسط دنیای من خودشان را نشان می‌دهند و می‌گویند وجودشان برای دنیا چقدر لازم است. 
 همین است که به‌جای دنبال کردن خبر تعطیلی مدارس مدارس، افتاده‌ام به جان اینترنت!

 دنبال پیدا کردن سهم خودم هستم. سهمم از چی؟ از رد پای زیستی! شاید تو هم اسمش را شنیده باشی! ردپای زیستی ردپای ما آدم‌ها توی طبیعت است. وقتی از طبیعت تغذیه می‌کنیم. وقتی تویش خانه و جاده می‌سازیم. وقتی کارخانه درست می‌کنیم. ماشین راه می‌اندازیم …
 دارم ردپای زیسته‌ام را می‌کشم. کشیدنش کار سختی نیست! اما وقتی آن را مرسم می‌کنی می‌فهمی طبیعت برای حفظ خودش و برای اینکه از دست ما آدم‌ها زنده بماند، چه‌کار سختی دارد!

۳
 سلام سومم به دنیا! به زمین و آسمان با همه ستاره‌هایش! با همه‌ی درخت‌ها و گل‌ها و خاک و رودخانه و دریا، به سنگ‌ها و صخره‌ها، به پرنده‌های شهری و روستایی، به حشرات و هرچیز دیگری که مال خود خود خود دنیاست و ما آدم‌ها اختراعش نکرده‌ایم. البته من طرف‌دار اختراعات بشری هستم اما وقتی حرف از محیط زیست و ردپای زیستی می‌شود این سلام فقط و فقط مال طبیعت است. 

سلام می‌کنم به زمین که با همه ورجه وورجه های آدمیزاد کنار می‌آید و همچنان مادر مهربان ماست. سلام می‌کنم چون ردپای زیستی‌ام را خوب بررسی کرده‌ام و حالا می‌دانم حتی کم‌تر خریدن خوراکی‌های بسته‌بندی شده، خاموش کردن لامپ‌های بی‌استفاده و هدر ندادن مواد غذایی چقدر می‌تواند ردپای زیستی‌ام را کوچک‌تر کند.

 من دارم روی ردپای خودم کار می‌کنم. تو چطور؟ تو هم اگر این فکرها و دغدغه‌ها را داری با من همراه شو!

منبع: اطلاعات انلاین