ظهر شنبه مرد میانسالی قدم در کلانتری غیاثی گذاشت و گفت: من دخترم را کشته ام، جسد خونینش در خانه خودش است. مرد میانسال وقتی این جمله را به زبان آورد، افسر پلیس با بازپرس جنایی تهران تماس گرفت که با دستور وی، گروهی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران راهی آدرس خانه دختر […]

ظهر شنبه مرد میانسالی قدم در کلانتری غیاثی گذاشت و گفت: من دخترم را کشته ام، جسد خونینش در خانه خودش است.

مرد میانسال وقتی این جمله را به زبان آورد، افسر پلیس با بازپرس جنایی تهران تماس گرفت که با دستور وی، گروهی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران راهی آدرس خانه دختر جوان شدند. تیم جنایی به محض ورود با پیکر خونین دختر خانواده مواجه شدند که در آشپزخانه افتاده بود. او حدودا ۲۱ سال سن داشت و با ضربات چاقو به قتل رسیده بود که به دستور بازپرس جنایی جسد وی به پزشکی قانونی انتقال یافت. در ادامه ماموران به تحقیق از پدر ۵۱ ساله این دختر پرداختند تا انگیزه او از جنایت مشخص شود.

تصمیم مرگبار

پدر وقتی مقابل افسر پلیس قرار گرفت، گفت: دخترم مدتی قبل با مردی عقد کرد اما چون اختلاف میان آنها به وجود آمد از یکدیگر جدا شدند. حدود ۸ ماه قبل بود که جدا شدند و پس از آن دخترم ساز زندگی مجردی کوک کرد. او می خواست خانه ای اجاره کند و تنها زندگی کند اما من به شدت مخالف بودم چون از آبروریزی و حرف و حدیث مردم می ترسیدم. وی ادامه داد: دخترم به تازگی با پسری در فضای مجازی آشنا شده بود و می خواست با او زندگی کند. من اما مخالف این وصلت بودم و همه اینها موجب شده بود تا اختلاف شدید میان من و دخترم شکل بگیرد.

این مرد میانسال ادامه داد: یک روز که من و همسرم سرکار بودیم، دخترم کامیونی گرفته و تمام وسایل خانه را به سرقت برده بود. آنطور که حدس می زدم دخترم خانه ای اجاره کرده بود تا تنها زندگی کند و به همین دلیل وسیله های خانه را با خودش برده بود. در آن زمان که فکر می کنم اواسط آبان ماه بود گزارش مفقود شدن او را به پلیس اعلام کردم و با کمک ماموران و سرنخ های موجود توانستم آدرس خانه جدید او را به دست آورم. وقتی او را پیدا کردم نزد وی رفتم. با او صحبت کردم تا به خانه برگردد اما او حاضر به برگشت نبود. روز حادثه به او اصرار کردم تا برگردد. می گفتم از آبروریزی می ترسم و وقتی مطمئن شدم که او می خواهد خانه مجردی داشته باشد عصبانی شدم و زمانیکه دخترم در آشپزخانه در حال شستن ظرف بود با ضربات چاقو جانش را گرفتم. سپس به خانه رفتم و موضوع را با همسرم درمیان گذاشت و بعد با او راهی کلانتری شدم تا اسرار قتل را فاش کنم.

این مرد پس از اعتراف به قتل بازداشت شد و تحقیقات از او ادامه دارد.

همشهری آنلاین

+