گمشده‌ای به نام آرامش
گمشده‌ای به نام آرامش

ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: چند وقت پیش داشتم به نمادهای «کندی» و «آهستگی» در فرهنگمان فکر می‌کردم. موسیقی سنتیمان را در نظر بگیرید. یک ساعت طول می‎کشد تا پیش‌درآمد تمام شود و خواننده شروع به خواندن کند. کسی عجله ندارد تا زودتر برود سر اصل مطلب! غذاهای […]

- گمشده‌ای به نام آرامش

ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: چند وقت پیش داشتم به نمادهای «کندی» و «آهستگی» در فرهنگمان فکر می‌کردم. موسیقی سنتیمان را در نظر بگیرید. یک ساعت طول می‎کشد تا پیش‌درآمد تمام شود و خواننده شروع به خواندن کند. کسی عجله ندارد تا زودتر برود سر اصل مطلب!

غذاهای سنتیمان را در نظر بگیرید! عموما باید ساعت‌ها بجوشند و بپزند و جا بیفتند. جا افتادن قورمه‎سبزی، پیچیدن دلمه برگ مو، پختن کوفته و کباب و آبگوشت، ساعت‎ها وقت می‎برد و صبر و حوصله می‌خواهد. درواقع «فست فود» دقیقا نقطه مقابل سبک غذایی ماست که «آرام فود» است!

در حوزه کار و صنعت هم که چندان عجله‌ای نداریم. کارمند اداره سر ساعت باید صبحانه و ناهارش را بخورد و در ساعت نماز استراحت کند، بدون توجه به ارباب رجوعی که مثلا اسم ارباب هم دارد! به طور کلی میزان کار مفید و مطالعه و خیلی از شاخص‌های دیگرمان پایین است.

اما نکته عجیب این‌جاست: ملتی که چنین رخوتی در تاروپود فرهنگش رسوخ کرده و دوست دارد به جای «برو کار می‌کن مگو چیست کار»، «بنشیند بر لب جوی و گذر عمر ببیند»، چرا در یک بگومگوی ساده بر سر حق تقدم یا سبقت گرفتن از کوره در می‌رود و خشمش به جوش می‌آید و زنجیر چرخ یا قفل فرمان را برمی‌دارد و از ماشین پیاده می‎شود و یقه هموطنش را می‌گیرد و کارهایی می‌کند که کلی پشیمانی به بار بیاورد؟

این همه عجله در ایستگاه‎‎های اتوبوس و مترو برای چیست؟ با رسیدن هر قطار به ایستگاه، مردم جوری می‌دوند که انگار در مسابقه دو شرکت کرده‌اند. آیا کارمندها به سمت اداره می‌دوند تا آن‌جا صبحانه بخورند و با همکارشان گپ بزنند و رسیدگی به کار ارباب رجوع را عقب بیندازند؟! خانه‌دارها به سمت خانه می‌دوند تا گوشت و لوبیا و سبزی را در قابلمه بریزند و پنج ساعت بنشینند تا خورشتشان جا بیفتد؟! آیا مردم پای همدیگر را لگد می‌کنند و دیگران را هل می‌دهند تا زودتر به محل کار برسند و چرت بزنند؟!

چرا جاهایی که باید سریع عمل کنیم کندیم و جاهایی که باید کند عمل کنیم، سریعیم؟ ظریفی می‌گفت ما در تعطیلات به کارمان فکر می‌کنیم و در محل کار در خیال تعطیلات به سر می‌بریم. شاید برای همین باشد که از هیچ کدام لذت نمی‌بریم و بهره‌وری لازم را نداریم. 

شاید وقت آن رسیده باشد که چند دقیقه در ایستگاه بایستیم و فکر کنیم که به کجا داریم می‌رویم و چرا می‌رویم.

منبع: اطلاعات انلاین