قبل از دربی با هر کس از اهالی فوتبال که صحبت می‌کردیم از مساوی در این مسابقه خبر می‌داد! قبل دربی جای گفتن این حرف‌ها نبود تا خللی در شور و اشتیاق برگزاری این مسابقه ایجاد نشود و باید به فوتبالی‌ها حق داد که نظرشان را رسانه‌ای نگفتند. بعد از مسابقه هم که تا ۴۸ […]

- هیاهوی بسیار برای هیچ؛ ستاره‌های فوتبال در لباس گلادیاتورهای روم باستان/ این بازی شروع‌نشده تمام شده بود!

قبل از دربی با هر کس از اهالی فوتبال که صحبت می‌کردیم از مساوی در این مسابقه خبر می‌داد! قبل دربی جای گفتن این حرف‌ها نبود تا خللی در شور و اشتیاق برگزاری این مسابقه ایجاد نشود و باید به فوتبالی‌ها حق داد که نظرشان را رسانه‌ای نگفتند. بعد از مسابقه هم که تا ۴۸ ساعت همه به دنبال حواشی هستند و کسی حوصله شنیدن حرف فنی ندارد. اصلاً انگار این ویترین درست شده تا ستاره‌های فوتبال مثل گلادیاتورهای روم باستان از خجالت هم درآیند و مردم سرگرم شوند. بزرگ و کوچک هم ندارد، گمنام و مشهور هم همینطور! اما حالا که جو احساسی خوابیده نگاه کنید به آنچه در دربی پایتخت گذشت، به قول قدیمی‌ها «آفتاب لگن هفت دست شام و ناهار هیچی!» هیاهوی بسیار برای هیچ، انگار نه انگار که فوتبال یک مسابقه است و دو تیم باید برای پیروزی تلاش کنند!

 از همان شروع مسابقه معلوم بود که هر دو مربی برای مساوی به میدان آمدند و در چنین مسابقاتی اگر بازیکنی اشتباه فردی نکند، گلی به ثمر نخواهد رسید چون دو تیم برنامه‌ای برای گل زنی ندارند. در حقیقت این بازی شروع نشده تمام شده بود. حیف از آن همه تماشاگر، وقت و انرژی که صرف برگزاری این مسابقه شد. حتی خود مربیان و دست اندرکاران تیم دو تیم صحبتی از نظر فنی ندارند چون چیزی نبود که در موردش حرف بزنیم. به حرف‌های بعد از بازی نگاه کنید، فقط و فقط حاشیه!

استقلال با سیستم ۱-۵-۴ به میدان آمد و فقط یک مهرداد محمدی را آن جلو داشت که اصلاً در حول و حوش محوطه جریمه پرسپولیس رویت نشد! گل محمدی هم که در فوتبال ایران خدای بازی برای مساوی است، با سیستم ۰-۶-۴ فوتبال ایران را شوکه و قبلاً ۸ دربی را مساوی گرفته بود. نگاه به دو پیروزی بهار امسال پرسپولیس نکنید. شاید در آن دو نتیجه عوامل دیگر تاثیر بیشتری در در پیروزی قرمزها داشتند؛ از رفتار و روحیات عجیب ریکاردو ساپینتو مربی پرتغالی استقلال و اشتباهاتش تا انگیزه بسیار ستاره‌های ملی‌پوش پرسپولیس برای پیروزی وگرنه ارنج گل محمدی در آن دو مسابقه هم برای مساوی چیده شده بود!

به یاد بیاورید هنر «عیسی آل کثیر» را با آن سر توپ پای مخالف که عارف غلامی تاکسی خالی از فوتبال بیرون رفت و امسال اصلاً تیم ندارد! یا آن ارسال «امید عالیشاه» که هنوز هم بین استقلالی‌ها دعواست که تقصیر سید حسین بود یا مدافعان! در این بازی هیچ کدام از دو مربی برنامه‌ای برای گل زنی نداشتند. استقلالی‌ها از هر کجای زمین فقط توپ را به آسمان دروازه پرسپولیس می‌فرستادند که یک علیرضا بیرانوند بلند قامت آنجا حی و حاضر بود. وقتی هم که گل خوردند نکونام هرچه مهاجم داشت به میدان فرستاد و رسماً تعارف را کنار گذاشت، حالا آرمان رمضانی درون زمین بود. گل محمدی هم که از ابتدا عالیشاه و عمری را برای ۲۰ دقیقه آخر گذاشته بود، بلافاصله بعد از گل که روی اشتباه مسلم سهرابیان، حسینی و چشمی تقدیم حریف شد فرجی و باهویی را به زمین فرستاد تا قدرت دوندگی دفاعی تیمش را بیشتر کند اما جو ورزشگاه به گل حریف منتهی شد و بادآورده را باد برد!

و این داستانی است که در فوتبال حرفه‌ای ما همیشه تکرار می‌شود. وقتی ارقام غیر واقعی و خیلی بیشتر از توانمندی رد و بدل می‌شود، شاید باید به مربیان و بازیکنان حق داد که دست و دلشان برای انجام بازی فوتبال بلرزد و نگران از دست دادن صندلی خود باشند…

منبع: خبـر ورزشی