ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: زمانی «فرانسیس بیکن» گفته بود: زندگی زناشویی مانند تئاتر است، مردم صحنه آراسته و زیبای آن را میبینند، درحالی که زن و شوهر با پشت صحنه درهم ریخته و پرماجرای آن سروکار دارند. به نظر میرسد عمر این حرف هم مثل خیلی از […]
ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: زمانی «فرانسیس بیکن» گفته بود: زندگی زناشویی مانند تئاتر است، مردم صحنه آراسته و زیبای آن را میبینند، درحالی که زن و شوهر با پشت صحنه درهم ریخته و پرماجرای آن سروکار دارند.
به نظر میرسد عمر این حرف هم مثل خیلی از نظرات دیگر، به پایان آمده باشد. در گذشته برای زن و شوهرها اهمیت داشت دیگران درباره ازدواجشان چه فکری میکنند. هر مشکلی پیدا میشد، سعی میکردند در خفا و بین خودشان حلش کنند تا کسی بو نبرد: صحنه باید آراسته و زیبا باقی میماند.
این روزها برای خیلیها نهتنها مهم نیست که زندگی مشترکشان از بیرون چطور به نظر میرسد، بلکه حتی به طور نمایشی آن را آشفته و پریشان نشان میدهند.
در سالهای اخیر دیدیم که چطور بعضیها به شکل صوری طلاق میگیرند تا زن بتواند از حقوق بازنشستگی پدرش برخوردار شود، بعضیها به شکل صوری طلاق میگیرند تا پسرشان به سربازی نرود.
اخیرا مدل جدیدی از جدایی دیده شده که در آن، بعضی از «بلاگر»ها و «اینفلوئنسر»ها به شکل صوری یا حتی واقعی، جروبحث و دعوا راه میاندازند و خبر طلاقشان را منتشر میکنند تا لایک و فالوئر بیشتری بگیرند!
بیچاره انسان معاصر که حتی عمیقترین احساسات انسانیاش در هزارتوی منافع به بیراهه میرود و عزت و اعتبارش را از دست میدهد! تا وقتی مردم سایتهای زرد را به دنبال اخبار روابط و ازدواج و طلاق سلبریتیها بالا و پایین میکنند و برایشان مهم است که «سام اصغری»، زن آمریکاییاش را طلاق داده و فلان زن بازیگر ایرانی از همسرش جدا شده یا نه، آش همین آش است و کاسه همین کاسه.
این که چنین اخباری جذابیت دارد، نشان میدهد که آراستگی صحنه دیگر مهم نیست و چهبسا خستهکننده شده، درنتیجه صحنههای آشفته و بههمریخته، طرفداران بیشتری پیدا کرده و حتی درآمدزا شده است!
در این میان، آنچه فراموش میشود کرامت آدمی و حرمت احساسات اوست، تا جایی که خوشترین و مهمترین اتفاق زندگیاش که ازدواج است، بدل میشود به سطل زباله ای که میخواهد از آن هم پول دربیاورد.