جان و نفس این شهروندان بر دوش باد است
جان و نفس این شهروندان بر دوش باد است

مرصاد جعفری: در هفته ای که گذشت شهروندان دیدند که رخت سیاه آلودگی سایه از پایتخت برداشت و تصویری که سالها کمتر تجربه تماشایش را داشتند ،  نمایان شد و   توانستند کوه های شمال تهران و چهره نیمه زمستانی البرز به همراه آسمانی پاک و لاجوردی رنگ را تماشا کنند. رخدادی نادر، دست نیافتنی […]

- جان و نفس این شهروندان بر دوش باد است

مرصاد جعفری: در هفته ای که گذشت شهروندان دیدند که رخت سیاه آلودگی سایه از پایتخت برداشت و تصویری که سالها کمتر تجربه تماشایش را داشتند ،  نمایان شد و   توانستند کوه های شمال تهران و چهره نیمه زمستانی البرز به همراه آسمانی پاک و لاجوردی رنگ را تماشا کنند. رخدادی نادر، دست نیافتنی و در صورت وقوع، گذرا که به مثابه فرصتی کوتاه برای شهروندان بود تا نفسی تازه کنند و مجدد مهیای پذیرایی از میزبان سمج همیشگی آسمان پایتخت و کلانشهرها یعنی آلودگی هوا باشند.

بازیگر اصلی این صحنه نه شهردار بود و نه هیچ مسئولی . باد بود و عامل طبیعی و عنصر اقلیمی (آب و هوایی). پدیده ای که گویی یگانه امید مسئولان و شهروندان  برای فرار از شر آلاینده و دود و دم شده است…

اینکه زمستان است و داستان اینورژن (وارونگی دما) و  توجیه حبس هوای آلوده زیر هوای سرد به کنار، اینکه توپوگرافی شهر بر آلودگی تاثیر گذار است و رشته کوه های اطراف تهران همانند حصار عمل می کنند و منجر به سکون هوا و تجمع آلاینده می شوند صحیح و  موردتائید، اینکه تغییرات آب و هوایی باعث شده است کشوری مثل ایران که در امتداد نوار بیابان های دنیا قرار دارد همواره رکوردهای کمبود بارش را سال به سال جا بجا کند هم قبول ؛ اما سهم مدیران ومسئولان  و پیش بینی برای مواجهه با این پدیده جانکاه (آلودگی هوا) چه می شود؟ مگر نه اینکه تجمع آلاینده ها پدیده ای کاملا انسان ساخت است و از ماه ها قبل قابل پیش بینی؟ اصولا پدیده ای هم که با درصدی بالا قابل پیش بینی و ردیابی است پس نباید گزندی از آن گریبان  شهروندان    را بگیرد؛ پس چگونه همچنان بی برنامه و مستاصل از پیامدهایش غافلگیر می شویم؟ چند روز گذشته وزارت بهداشت آمار هولناکی را از قربانیان آلودگی هوا در سال جاری اعلام کرد که ۳۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است. جان هایی که به راحتی زیر سایه سیاه آلودگی هوا گرفته می شود و نفس هایی که بند می آید.

انتشار گزاره های ضد و نقیض هم که نقل و نبات ماجرا شده است تا جایی که مجلس و شورای شهر خبر از مازوت سوزی در نیروگاه های اطراف کلانشهرها و تهران می دهند  اما سکانداران محیط زیست این قضیه را انکار می کنند و می گویند سالهاست در تهران و سایر شهرها مازوت سوزی نداریم.

فرض بر اینکه مازوتی هم نسوزاندیم پس مشکل را جای دیگری جویا می شویم، کیفیت پایین حامل های انرژی، فرسودگی وسایل نقلیه عمومی و   همینطور کیفیت پایین خودروهای تولید داخل و اقبال کم مردم برای استفاده از حمل ونقل عمومی به دلیل ضعف در ارائه خدمات کافی وبهنگام  ؛ بازهم موضوع برمی گردد به سوء مدیریت و بیچارگی در تصمیم گیری و اقدام قبل از بزنگاه بحران.

سالهاست راه چاره تعطیلی مدارس شده است  و درخواست از مردم برای ماندن در خانه و چشم انتظار  باد و باران. 

جالب است که بی شمار الگو و اطلاعات داریم از کشورهایی که خیلی وقت است بر این بحران غلبه کرده اند. از پکن، شانگهای، سئول، توکیو، لوزان، میلان و رم گرفته تا نیویورک، لس آنجلس، مکزیکوسیتی و بوگوتا و شهرهای بزرگ و کوچک دیگری که  بعضا از کشورهای در حال توسعه هم هستند (و نه فقط از توسعه یافتگان) که راه چاره را یافته اند. پس نسخه تجویز شده را داریم و در جراید و مقاله ها   خوانده ایم و توصیف این موفقیت ها را شنیده ایم.

آلاینده در سراسر کره خاکی آلاینده است و ساخته دست فعالیتهای بشرو این در شرایطی است که مدل ها و دستاوردهای خروجی از دانشگاه های کشور  را هم برای غلبه بر این معضل فراموش کرده ایم وتحت چنین شرایطی با اظهارات عجیب  رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست   مواجهیم که اعلام می کند   مشکل آلودگی تهران تا ۱۰ سال آینده کاملا رفع می شود!ادعای بزرگی است  وپذیرش آن بسیار سخت ؛ ازظواهر امرهم چنین برمی اید که تا آن روز، جان و نفس شهروندان بر دوش باد است و ما دست به دعا و چشم به پایگا های اینترنتی هواشناسی که فلان سامانه اقلیمی نظری هم به ما داشته باشد  و از آسمان شهر عبور کند تا بلکه هم نفسی هر چند کوتاه تازه کنیم و البته از مناظر طبیعی شهرمان لذت ببریم؛ابتدایی ترین حق و حقوقی که هر شهرندی باید داشته باشد.  

منبع: اطلاعات انلاین