فرش ایرانی در بازار جهانی به قهقرا رفت/ تقریبا هیچ!
فرش ایرانی در بازار جهانی به قهقرا رفت/ تقریبا هیچ!

اطلاعات نوشت:  قصه تار و پودهای فرش دستباف ایرانی داستان هزارتویی دارد که قرن‌ها است راه خود را در بازارهای جهانی پیدا کرده و نام خود را با ایران گره زده و هر جا که نامی از کشورمان به میان می‌آید، فرش دستباف هم به عنوان یک یادمان در کنار آن خودنمایی می‌کند. آمارها هم […]

- فرش ایرانی در بازار جهانی به قهقرا رفت/ تقریبا هیچ!

اطلاعات نوشت:  قصه تار و پودهای فرش دستباف ایرانی داستان هزارتویی دارد که قرن‌ها است راه خود را در بازارهای جهانی پیدا کرده و نام خود را با ایران گره زده و هر جا که نامی از کشورمان به میان می‌آید، فرش دستباف هم به عنوان یک یادمان در کنار آن خودنمایی می‌کند.

آمارها هم مهر تأییدی بر این گزاره می‌زند؛ به عنوان نمونه سال ۱۳۷۳میزان صادرات غیرنفتی کشور ۴میلیارد و ۸۲۴میلیون دلار بود که سهم صادرات فرش ۴۴درصد یعنی معادل ۲میلیارد و ۱۱۲میلیون دلار بوده است.

اگرچه از سال ۱۳۷۴به این سو صادرات فرش دستباف کمتر از سال‌های قبل خود شد اما هرگز به کمتر از ۵۰۰میلیون دلار نرسید و با توجه به میزان صادرات غیرنفتی ایران در آن سال‌ها که ارقامی بین ۵تا ۷میلیارد دلار بود، رقم قابل توجهی هم محسوب می‌شد؛ از سویی دیگر با توجه به کیفیت فرش ایرانی، همواره اولین کشور صادرکننده این محصول بودیم.

اما چالش فرش ایرانی با ورود به دهه ۹۰و تشدید تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران کلید خورد، تا جایی که ارزش صادرات فرش دستباف ایران از ۴۲۷.۳میلیون دلار در سال ۱۳۹۱به ۲۹۰میلیون دلار در سال ۹۴رسید.

در ادامه هم پس از خروج آمریکا از برجام و قرار گرفتن فرش ایرانی در اولین لیست تحریمی دونالد ترامپ رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا، صادرات فرش ایرانی به کمتر از ۱۰۰میلیون دلار رسید به گونه‌ای که صادرات این کالا در سال ۹۸کمتر از ۷۳میلیون دلار بود.

در ادامه هم با تحریم‌های داخلی که دست به دست تحریم‌های خارجی داد، کار برای فرش ایرانی به جایی رسید که در سال ۱۴۰۱تنها ۵۰.۷میلیون دلار از این کالا صادر شد؛ رقمی که ۷۸درصد کاهش نسبت به سال ۹۷و نزدیک به ۹۸درصد کاهش (به قیمت جاری) نسبت به سال ۷۳را نشان می‌دهد.

همچنین طی نیمه نخست امسال تنها ۳۲میلیون دلار فرش دستباف صادر شده است که پیش‌بینی می‌شود صادرات فرش دستباف امسال نسبت به پارسال با افت حدود ۲۰درصدی مواجه شود.
 
جایگزین های ایران

طی سال‌های ۲۰۱۱تا ۲۰۲۲در بازار تجارت جهانی فرش دستباف به صورت میانگین بیش از ۱۵۰کشور صادرکننده وجود داشته است.

طی سال ۲۰۲۲کشورهای هند با ۳۱۰میلیون دلار و سهم حدود ۳۰.۳درصد از کل صادرات فرش، چین با ۹۳.۱میلیون دلار و سهم حدود ۹.۱درصد از کل صادرات فرش و مصر با ۸۹.۸میلیون دلار با سهم حدود ۸.۸درصد از کل صادرات سه کشور عمده در صادرات فرش دستباف طی سال‌های مزبور بوده‌اند.

پس از این کشورها نپال با سهم حدود ۸.۳درصد، پاکستان با سهم حدود ۷.۷درصد و ایران با سهم ۷.۴درصد از کل صادرات فرش دستباف جهان در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند.

بدین ترتیب ۷۱.۵درصد از کل صادرات فرش دستباف جهان توسط این شش کشور تأمین می‌شود. این در حالی است که آمارها حاکی از این است که ایران در سال ۲۰۱۱، حدود ۲۵.۵درصد از عرضه فرش دستباف در بازارهای جهانی را به خود اختصاص داده بود که بیشترین متوسط سهم سالانه جهانی از بازار فرش در دوره ۲۰۱۱-۲۰۲۲بوده است.

سهم ایران از صادرات فرش دستباف در دوره ۱۰ ساله ۲۰۱۱-۲۰۲۲کاهش یافته و از ۲۵.۵درصد به ۷.۴درصد رسیده است. اما متاسفانه وبرعکس، سهم رقبای ایران از جمله هند، چین، نپال و پاکستان در حال افزایش بوده است. به نحوی که کشور هند توانسته سهم خود را از ۱۵درصد در سال ۲۰۱۱به ۳۰.۳درصد در سال ۲۰۲۲افزایش دهد. البته صادرات هند تغییر قابل توجهی نداشته و دلیل افزایش سهم هند از بازار صادرات جهانی، کاهش قابل توجه صادرات ایران بوده است.
 
ضرورت توجه به فرش دستباف

اگرچه صادرات کالاهای مختلف طی سال‌های گذشته با کاهش و مشکل مواجه شده، اما افت صادرات فرش دستباف با سایر کالاها فرق دارد چراکه این کالا علاوه بر اینکه نمادی از هنر اصیل ایرانی و شناسنامه کشور محسوب می‌شود، از نظر اقتصادی هم به دلیل اینکه همواره ۸۵درصد فرش ایرانی صادر می شده، به شدت توسعه محور و ارزآور بوده است، از سویی دیگر ، این صنعت همواره اشتغال‌زایی پایدار به ویژه در مناطق روستایی و عشایرنشین به همراه داشته است.

نکته مهم دیگر دراین خصوص آن است که به دلیل گران بودن فرش دستباف و کاهش قدرت خرید مردم، خریدار داخلی این محصول زیاد نیست و بر همین مبنا هم بوده که طی سال‌های گذشته فرش دستباف یک محصول صادرات محور شناخته می شده است.

بنابراین زمانی که صادرات این محصول با مشکل مواجه شود، طبیعتاً تولید هم دیگر صرفه اقتصادی نخواهد داشت و علاوه بر از بین رفتن ظرفیت‌های اشتغال‌زایی، بافندگان ایرانی هم یا مجبور به تغییر شغل یا مهاجرت به شهرها یا کشورهای دیگر به ویژه ترکیه و هندوستان می‌شوند.

همچنین طبق آمارهای وزارت صنعت بخش عمده‌ای از زنجیره اشتغال ۲میلیون نفری فرش دستباف در سراسر کشور را بافندگان تشکیل می‌دهند که در دوران رکود بخش کوچک‌تری جذب این بازار می‌شوند و هرچه از میزان اشتغال در این حوزه و فعالیت بافندگان در این عرصه کاسته شود، میزان مهاجرت به حاشیه شهرها وآسیب‌های اجتماعی، تغییر بافت و فساد افزایش می‌یابد و تبعات این رخداد، سبب ایجاد چالش‌های جدی در حوزه امنیت کشور خواهد شد.

نکته دیگر اینکه بر اساس مطالعات انجام شده، ایجاد یک شغل در صنعت فرش کمتراز ۶درصد ایجاد یک شغل در صنعت اتومبیل هزینه ایجاد می‌کند.

همچنین برای اشتغال‌زایی در صنعت فرش نیاز به سرمایه‌گذاری گسترده دولتی یا حتی حمایت‌های خاص دولت هم نیست چرا که درجایی که تولید شغل بسیار سخت و هزینه‌بر است، به‌راحتی با تولید فرش می‌توان ایجاد شغل کرد.

دولت اظهار می‌دارد که تولید یک شغل حدود ۵۰۰میلیون تومان هزینه دارد، اما این کار در بخش خصوصی به صورت رایگان انجام می‌شود. بنابراین صنعت فرش ایرانی برخلاف سایر صنایع با کمترین میزان هزینه و کمترین نیاز به حمایت و سرمایه گذاری دولت و با اتکا به خود، طی سال‌های گذشته توانسته بود یکی از ارکان اصلی و مهم صادرات غیرنفتی و ارزآور کشور باشد؛ صنعتی که امروز به دلیل سنگ اندازی های دولتمردان به وضعیتی دچار شده که نه تنها جای خود را به کشورهایی همچون مصر، پاکستان، هندوستان و چین داده است بلکه بافندگان ایرانی هم مجبور به تغییر شغل یا مهاجرت شده‌اند.

عبداله بهرامی مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های تولیدکنندگان فرش دستباف در این باره می‌گوید: در طول ۱۰۰سال گذشته یک تاجر فرش ایرانی هرگز در خارج از کشور سرمایه گذاری نکرده و همیشه از این محل ارز به کشور بازگشته است؛ بدون اینکه ناظری وجود داشته باشد و این چرخه در حال فعالیت بوده است.

وی تاکید می‌کند: دولت باید از تولید حمایت و در بخش فرآوری فرش سرمایه گذاری کند و تسهیلات دهد؛ حمایت از صنعت فرش خیلی ساده است اما همین فرایند ساده را به قدری سخت کرده‌اند که وقتی وارد حوزه تولید و صادرات می‌شوید، می‌بینید که صادرات فرش ضد ارزش شده و به مثابه قاچاق است.

مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های تولیدکنندگان فرش دستباف می‌گوید: وقتی یک کارگاه قالی‌بافی بسته شد و قالیباف وارد شغل دیگری شد فعال‌سازی مجدد این کارگاه سخت است زیرا کار قالیبافی کار ساده ای نیست و پیچیدگی‌های خود را دارد.      

منبع: اطلاعات انلاین