انتخاب اصلح و ارجح
انتخاب اصلح و ارجح

در یادداشتی به قلم محمد کاظم انبارلویی کارشناس حوزه رسانه و مسائل سیاسی آمده است: ۱- خدا رحمت کند امام خمینی (ره) را که می‌فرمود: «میزان، حال فعلی افراد است.» انسان یک کسوت ظاهری دارد یک کسوت باطنی! لذا من آنم که خود می‌دانم نه آنکه مردم از من می‌دانند! گاهی مردم کسی را می‌شناسند […]

- انتخاب اصلح و ارجح

در یادداشتی به قلم محمد کاظم انبارلویی کارشناس حوزه رسانه و مسائل سیاسی آمده است:

۱- خدا رحمت کند امام خمینی (ره) را که می‌فرمود: «میزان، حال فعلی افراد است.»

انسان یک کسوت ظاهری دارد یک کسوت باطنی! لذا من آنم که خود می‌دانم نه آنکه مردم از من می‌دانند!

گاهی مردم کسی را می‌شناسند به صفاتی که آن فرد در نزد خودش فاقد آن صفات است؛ لذا وقتی انسان با خود و خدای خود خلوت می‌کند اعتراف می‌کند؛ مردم مرا جوری می‌دانند، من آن نیستم. غالبا مردم کسی را قضاوت می‌کنند که آن نیست.

این حقیقت که گفته آمد کار شورای نگهبان که دسترسی به هویت واقعی انتخاب‌شوندگان از منابع چهارگانه را دارد، مشکل می‌کند. نامزد‌های مطرح در نظر مردم گاهی تصویری دارند که با مدارک و اسناد متقن و کارنامه آن‌ها مطابقت ندارد.

علت فراز و فرود نظارت شورای نگهبان در گام نخست و انتخاب مردم در گام بعدی همین است. اینکه در دوره‌های مختلف انتخابات افراد، احزاب، جناح‌ها و جبهه‌های متفاوت به نهاد‌های انتخابی راه یافته‌اند همین حقیقت و تطور داوری‌ها بوده است.

۲- مفروض مردم‌سالاری این است که انسان حق تعیین سرنوشت فردی و جمعی خود را دارد. این حق از طریق آزادی و برابری انسان‌ها تضمین می‌شود.

انتخابات صورت نهادی و عینی تعیین سرنوشت فردی و جمعی است.

خیر جمعی از طریق آزادی و برابری در نهاد انتخابات ترجمه می‌شود؛ لذا «آگاهی جمعی» را در انتخابات به میدان عمل و تصمیم گیری باید بیاوریم.

باید امور را تدبیر کرد، هوی و هوس‌ها و خودخواهی‌ها و خودحق‌بینی‌ها، تعارض منافع و ترجیح منافع فرد بر جمع نباید مخل تدبیر امور شود.

مردم‌سالاری و فلسفه انتخابات حکم می‌کند، اراده اکثریت حاکم باشد، سؤال این است اراده اقلیت چه می‌شود؟ پاسخ آن است، چون در مردم‌سالاری دینی قرار است حکم خدا و اراده خدا حاکم باشد به طور طبیعی و واقعی منافع اقلیت و اکثریت در قوانین رعایت می‌شود.

چون قرار است قانون براساس حکم خدا نوشته شود و با احکام الهی تعارض نداشته باشد.

امام خمینی (ره) معقتد بود «اکثریت باید اقلیت را قانع کند نه ساکت!»

ظهور امر درست در حکمرانی محصول عقل جمعی است. باید به عقل جمعی معطوف به احکام الله روی آورد تا کشور در مسیر توسعه، رفاه و ترقی قرار گیرد.

۳- باید دید کارکرد دولت، مجلس و شورا‌های اسلامی شهر‌ها چیست؟ چه کسانی باید به این نهاد‌های حکمرانی و تصمیم‌گیری راه پیدا کنند؟

مردم برای حل مشکلات خود و تحول در نهاد قانون‌گذاری باید قلندران فکری و نظری و تئوریک و عملی خود را که در حوزه اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی، فرهنگ و مسائل اجتماعی نظر صائب دارند به مجلس بفرستند. این در شهر‌هایی که یک نماینده می‌خواهد گاهی سهل و آسان است، اما در کلان‌شهر‌ها به‌ویژه در تهران قدری مشکل است.

در شهر‌های بزرگ باید به فهرست رأی داد. فهرستی که از سوی یک نهاد سیاسی یا جبهه سیاسی مطمئن براساس نیاز‌های مجلس شکل گرفته است.

گاهی افراد «خودحق‌بین» و «خودشیفته» که از فهرست جا می‌مانند می‌روند انشعاب می‌کنند و تشکیلات خودخوانده و خودساخته درست می‌کنند. این رویکرد مردم را دچار اشتباه در انتخاب عناصر ارجح و اصلح می‌کند. این رویکرد سرمایه اجتماعی احزاب، گروه‌ها و جناح‌ها را در معرض تاراج قرار می‌دهد.

برای انتخاب ارجح و اصلح کمی هوشمندی لازم است باید دید علمدار کیست؟

مختصات میدان انتخاب کجاست و علمدار در کدام سوی میدان ایستاده است؟

منبع: روزنامه رسالت

+