انرژی گاز در ایران روزانه معادل ۱.۳۵ میلیون بشکه نفت هدر می‌رود
انرژی گاز در ایران روزانه معادل ۱.۳۵ میلیون بشکه نفت هدر می‌رود

اطلاعات نوشت: در تازه‌ترین اظهارنظر، غلامحسین حسن‌تاش، کارشناس ارشد حوزه انرژی و رئیس پیشین مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی هشدار می‌دهد: با رشد پنج‌ درصدی مصرف گاز طبیعی و دو درصدی فرآورده‌های نفتی در سال ۱۴۱۰ یعنی هشت‌سال دیگر، به ناترازی کامل انرژی می‌رسیم! وی این چشم‌انداز را براساس یک سناریوی خوش‌بینانه ترسیم کرده و می‌گوید: چنانچه […]

- انرژی گاز در ایران روزانه معادل ۱.۳۵ میلیون بشکه نفت هدر می‌رود

اطلاعات نوشت: در تازه‌ترین اظهارنظر، غلامحسین حسن‌تاش، کارشناس ارشد حوزه انرژی و رئیس پیشین مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی هشدار می‌دهد: با رشد پنج‌ درصدی مصرف گاز طبیعی و دو درصدی فرآورده‌های نفتی در سال ۱۴۱۰ یعنی هشت‌سال دیگر، به ناترازی کامل انرژی می‌رسیم!

وی این چشم‌انداز را براساس یک سناریوی خوش‌بینانه ترسیم کرده و می‌گوید: چنانچه ظرفیت تولید هیدروکربن‌ها شامل نفت خام، گاز طبیعی و میعانات گازی را ثابت بگیریم که فرضی بسیار خوش‌بینانه و با وجود تحریم‌ها و وضع مالی دولت غیرقابل تحقق است، در همین فرض غیرقابل تحقق نیز با رشد مصرف گاز طبیعی و فرآورده‌های نفتی ما هشت سال دیگر به ناترازی کامل انرژی می‌رسیم.

البته این فرض هم مدنظر است که هیدروکربن‌ها جایگزین یکدیگر شوند و بخواهیم هیدروکربن کشور را تأمین کنیم؛ یعنی اگر گاز نداریم به نیروگاه‌ها سوخت مایع بدهیم یا صنایع، نفت کوره و گازوئیل و سوخت مایع مصرف کنند یا اگر گاز نداریم فشار مصرف سی‌ان‌جی در بخش خودرو به بنزین و گازوئیل منتقل شود؛ در این‌صورت در سال ۱۴۱۰ به ناترازی کامل می‌رسیم.

وی با اشاره به فرض افزایش پنج درصدی مصرف گاز می‌افزاید: واقعیت اما این است که در دهه گذشته، متوسط رشد تقاضای گاز بیش از پنج درصد و در ۲۰ سال گدشته متوسط ۱۰ درصد بوده است. با این سناریو (رشد بیش از پنج درصد) که واقع‌بینانه‌تر است تا شش سال دیگر ناترازی کامل انرژی رخ می‌دهد.

وی که در یک وبینار با موضوع «ناترازی انرژی؛ دلایل و راهکارها» سخن می‌گفت به تلفات بالای انرژی در کشور نیز اشاره کرده و می‌گوید: براساس آماری که دستگاه‌های دولتی و متولی انرژی منتشر کرده‌اند در سال ۱۴۰۰ طی فرآیندهای تولید و انتقال و توزیع انرژی، معادل ۱.۳۵ میلیون بشکه نفت خام در روز تلفات داشته‌ایم که رقم بسیار قابل‌توجهی است. 

وی با بیان این که عمده تلفات انرژی مربوط به بخش برق است، توضیح می‌دهد: سهم برق تجدیدپذیر و… در تولید برق ما بسیار پایین است. نیروگاه‌های ما هم عمدتا انرژی اولیه‌ای به‌نام هیدروکربن را می‌گیرند و به انرژی ثانویه‌ای به نام برق تبدیل می‌کنند. بازده مفید این نیروگاه‌ها ۳۳ درصد است؛ یعنی از آن انرژی اولیه‌ای که نیروگاه‌ها دریافت می‌کنند ۶۷ درصد هدر می‌رود! 

جای خالی حکمرانی

حسن‌تاش در بخش دیگری از اظهاراتش به برخی از دلایل رسیدن به ناترازی انرژی می‌پردازد. به گفته این کارشناس ارشد انرژی، نخستین مشکل، مربوط به فقدان حکمرانی و به‌دنبال آن فقدان برنامه جامع در بخش انرژی است.

وی در این‌باره می‌گوید: اگرچه در همه بخش‌ها در کشور، دستگاه‌های دولتی در حکمرانی ضعیف و اغلب تحت‌الشعاع تصدی‌گری هستند و وظایف سیاست‌گذاری و کنترل و نظارت خود را نمی‌توانند انجام دهند، در بخش انرژی اساسا چنین دستگاهی را نداریم! وزارت نفت و وزارت نیرو را داریم که عملا دو بنگاه هستند که اسم وزارت‌خانه را یدک می‌کشند. 

یکی کار تولید و توزیع هیدروکربن‌ها و دیگری کار تولید و توزیع برق را انجام می‌دهد و در همین مجموعه‌ها نیز حکمرانی ضعیف است. 
وی می‌افزاید: حداقل از سال ۱۹۷۵ به بعد در تمام کشورهای دنیا درباره انرژی به‌صورت یکپارچه سیاست‌گذاری می‌کنند اما ما در ایران دستگاه حکمرانی انرژی نداریم.

در برنامه سوم توسعه پیش‌بینی شده بود وزارت‌خانه‌های نفت و نیرو ادغام و به وزارت انرژی تبدیل شوند ولی احتمالا سیاست‌گذار به این نتیجه رسید که با ادغام دو بنگاه نمی‌توان خلاء حکمرانی را پر کرد، در نتیجه در قانون تجدیدنظر شد و مجلس، تشکیل شورای عالی انرژی را برای پرکردن خلاء حاکمیتی پیشنهاد داد که این شورا نیز در عمل چندان موفق نبود؛ جلسات آن بسیار اندک و موردی بوده و اغلب برحسب درخواست یک وزیر تشکیل می‌شود.  

برآورد نادرست از تولید آینده

«اقدامات غلط و توهمی در زمینه تولید و عرضه و توزیع انرژی» از دیگر دلایلی است که به باور این کارشناس، ناترازی انرژی را شدت بخشیده است.

وی به‌عنوان نمونه به داستان میدان پارس‌جنوبی و توسعه آن که ۵۰ درصد هیدروکربن کشور را تولید می‌کند اشاره کرده و با بیان این که توسعه این میدان از ابتدا برمبانیِ درستی نبوده و فازبندی آن براساس مطالعات کاملی صورت نگرفته است، توضیح می‌دهد: روی کاغذ آمده که بقیه فازهای میدان پارس‌جنوبی به میزان فازهای دو و سه که «توتال» آن را توسعه داد تولید داشته باشند. این هدف در عمل هیچ‌گاه تحقق پیدا نکرد ولی براساس همین توهم از تولیدِ آینده میدان، تعهد برای گازرسانی ایجاد و در نتیجه موجب تشدید ناترازی شده است.

گازرسانی بدون منطق اقتصادی

«گازرسانی بی‌رویه حتی به روستاهای دورافتاده» از دیگر دلایلی است که رئیس پیشین موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی برای بروز ناترازی انرژی در کشور ذکر می‌کند: کسی مخالف این نیست که روستاهای دورافتاده انرژی مطمئنی داشته باشند ولی اگر کمترین مطالعه فنی و اقتصادی صورت می‌گرفت مشخص می‌شد که با هزینه بالای ایجاد خط انتقال و شبکه و انشعاب در روستاها که حدود ۱۵ سال حدود ۲۰۰ میلیون تومان بود می‌توانستند در روستای چند ۱۰ خانواری با پنل خورشیدی و توربین بادی، انرژی مطمئن و دائمی تامین کنند، ای‌بسا هزینه آن نیز کمتر از گازرسانی می‌شد. 

اما متأسفانه کشور با فشارهای مختلف پوپولیستی در این روند افتاد که به همه جا باید گاز ببریم؛ بدون این که منطق اقتصادی بر این رویکرد حاکم باشد.

راندمان پایین نیروگاهی، متنوع نبودن سبد انرژی، نبود منطق اقتصادی و ضعف یا فقدان مطالعات فنی ـ اقتصادی در بخش انرژی، عدم بهینگی در عرضه و تقاضا، مصرف غیربهینه، شاخص شدت انرژی نامطلوب و ضعف و نابسامانی در زمینه تحقیق و پژوهش و آینده‌نگری از جمله برخی دیگر از مواردی است که وی به‌عنوان عاملان ایجاد ناترازی انرژی در کشور مطرح می‌کند. 

حسن‌تاش می‌افزاید: از همه مهم‌تر فقدان برنامه جامع در بخش انرژی است. مالزی که کشور چندان توسعه‌یافته‌ای تلقی نمی‌شود برنامه ۵۰ ساله انرژی دارد که در رأس آن بهره‌وری قرار گرفته است ولی ما چنین برنامه‌هایی در کشور نداریم.

چند راهکار ساده برای صرفه‌جویی  

افسانه بختیاری، رئیس امور مشترکین شرکت گاز استان کرمان با بیان این که ایران دومین کشورِ دارای ذخایر گازی اما چهارمین کشور مصرف‌کننده گاز در جهان است، می‌گوید: مصرف گاز در کشور ما بیش از میزان تولید شده و دچار ناترازی هستیم. در این وضعیت اگر مشترکان خانگی صرفه‌جویی نکنند مجبوریم در برخی ایام سال، گاز صنایع را محدود کنیم و این به نفع اقتصاد کشور نیست. 

هموطنان می‌توانند با انجام برخی اقدامات ساده در منزل به صنعت و اقتصاد کشور کمک کنند، مثلا باید در خانه از پرده‌های ضخیم استفاده شود تا گرمای ایجادشده هدر نرود. برخی افراد، چیدمان اتاق‌ را طوری انجام می‌دهند که مثلا مبل جلوی رادیاتور قرار می‌گیرد؛ در صورتی که اگر تا حد امکان جلوی رادیاتور را باز بگذارند گرما به کل خانه منتقل و در مصرف انرژی صرفه‌جویی می‌شود. 

که دمای آبگرمکن و پکیج باید بین ۵۰ تا ۶۰ درجه باشد؛ زیرا دمای رفاه در منزل بین ۱۸ تا ۲۱ درجه است که با این کار، کنترل و رعایت می‌شود. پوشیدن لباس گرم‌تر در منزل در فصول سرد سال، بستن کانال‌های کولر و خاموش کردن بخاری و شوفاژ در هنگام مسافرت از دیگر مواردی است که به صرفه‌جویی در مصرف گاز کمک می‌کند.

اگر اتاقی در منزل هست که فقط شب‌ها برای خواب از آن استفاده می‌شود ۳۰ دقیقه قبل از خواب، بخاری آن را روشن کنند نه این که از صبح بخاری در اتاق روشن باشد. در زمان آشپزی نیز از شعله‌های متناسب با ابعاد ظرف استفاده شود تا از هدررفت گاز جلوگیری شود.

متناسب بودن اندازه وسایل گرمایشی با ابعاد هر اتاق و استفاده از بخاری‌هایی که راندمان و بهره‌وری و برچسب انرژی رده بالا دارند، همچنین استفاده از پنجره‌های دوجداره و نصب درزگیر به گونه‌ای که مانع از ورود هوای سرد به منزل شود از دیگر اقدامات ساده‌ای است که اگر هریک از ما آن را انجام دهیم می‌توانیم در شرایط ناترازی به تأمین انرژی در کشور کمک کنیم. 

منبع: اطلاعات انلاین