«تابناک با تو» – متفاوت فکر کردن مستلزم آموزش ذهن به سمت رویکردی تأثیرپذیرتر، منعطفتر و خلاقانهتر است. در حقیقت تفکر با چنین ذهنیتی به شما امکان میدهد تا تغییرات و چالشهای روزمره را بهتر برتابید و هر کدام را تبدیل به فرصتی برای ارتقای موقعیت خود سازید. البته مثل هر چیز مهم دیگری، رسیدن به […]
«تابناک با تو» – متفاوت فکر کردن مستلزم آموزش ذهن به سمت رویکردی تأثیرپذیرتر، منعطفتر و خلاقانهتر است. در حقیقت تفکر با چنین ذهنیتی به شما امکان میدهد تا تغییرات و چالشهای روزمره را بهتر برتابید و هر کدام را تبدیل به فرصتی برای ارتقای موقعیت خود سازید. البته مثل هر چیز مهم دیگری، رسیدن به چنین رویکردی تعهد و اردهای آهنین میطلبد.
متفاوت که فکر کنید، متفاوت هم زندگی خواهید کرد. اغلب مردم دورتا دور خودشان سنگری از افکار متصلب و پولادین میکشند و همچون سربازانی سرسخت و انعطاف ناپذیر در این سنگر پناه میگیرند. در نتیجه، بدون اینکه اصلا متوجه باشند، در مواجه با چالشهای زندگی از یافتن راه حلی مناسب برای مشکلات، پیداکردن چارهای برای ناامیدیها و نیز ایده و دیدگاهی برای رفع موانع عاجز میمانند.
بله متفاوت فکر کردن آسان نیست، اما میتواند مرز بین رنج بردن و رهایی از رنج باشد.
واقعا چه چیز سبب میشود که ما از درست و به جا فکر کردن، سریع و صحیح تصمیم گرفتن و جسور بودن در تفکری متفاوت باز بمانیم. یکی از مطرحترین چهرههای روانشناسی، آبراهام لوچینز، به بررسی و پژوهش در این مورد پرداخته است.
دکتر لوچینز در سال ۱۹۴۲ آزمایشی را منتشر کرد با نام ” مشکل کوزه آب” که در آن بسیار مستدل و روشن اثبات میکند که بسیاری از مشکلات اساسی ما آدمها به دلیل تصلب ساختارهای ذهنی، تعصب و ترس مان است.
انسانها از نوآوری میترسند. وقتی صحبت از تغییر رفتار و آوردن روالهای تازه به زندگی روزمره میشود، بلافاصله احساس ناامنی میکنند. اما نفع آنها در این است که رویکردهای فکری خود را ارزیابی کنند و در الگوهای فکری قدیم به ارث رسیده از گذشته تجدید نظر کنند. در همین راستا لازم است که آن سیستمهای دفاعی را که اجازه چنین عملی را نمیدهد، و خود نیز از آن آگاه نیستند، شناسایی کنند.
بنا به گفته وی استراتژی بهبود چنین روندی در تلاش برای فکر کردنی قابل انعطاف نهفته است. برای سازگار شدن با محیط پیرامون مان که مدام در حال تغییر است، چارهای نداریم جز منعطف بودن در فکر کردن و اندیشیدنی عاری از هر گونه تعصب.
متفاوت فکر کردن برای متفاوت زندگی کردن؛ اما چگونه این کار را انجام دهیم؟
بسیاری از مردم در درک چیزهای اطراف شان و تصوری که از آن دارند مثل همند. مثلا میفهمند که طوفان دارد نزدیک میشود، بوی خاک باران خورده را تشخیص میدهند، صدای باران بر شیشه پنجره را میشناسند، و درک و دریافتهایی از این دست.
حال به رغم اینکه همه ما این محرکها را میشناسیم و درک میکنیم، اما هرکدام مان تفسیر شخصی و واکنش شخصی خودمان را از آن داریم. شخصیت ما، تحصیلات، محیطی که در آن قرار گرفته ایم، خلق و خوی مان، علاقمندیها و ترجیحات مان همگی بر تفسیرما از این موارد اثر میگذارند.
مثلا ممکن است با درک اینکه طوفان دارد نزدیک میشود، یکی مضطرب شود و فرار کند، یکی دیگر از دیدن آن لذت ببرد، و عکاسی کند. هر فردی بنا بر ویژگیهای شخصی که دارد، واقعیت را یک طور درک و فیلتر میکند.
مسئله اصلی این جاست که گاهی شیوه خاص پردازش آنچه که ما را احاطه کرده است، و آنچه اتفاق میافتد از طریق ورود به لایههای یک ذهن بی دفاع و بسته صورت میگیرد. انگار که فرایند پردازش، از طریق تونل بتونی یک ذهن بسته صورت میگیرد که راه به تاریکی میبرد.
پس چه کنیم تا این شیوه پردازش را تغییر دهیم وقتی افکار به طور خودکار وارد این تونلهای ذهنی میشوند و با احساساتی از همین دست مواجه میشوند؟ با ما همراه باشید.
ذهن منعطف و تأثیرپذیر
دکتر لوچینز در دههی ۱۹۴۰ نیاز مبرم به ایجاد و توسعه یک رویکرد ذهنی با عنوان رویکرد ذهن اعطاف پذیر را برای متفاوت فکر کردن پیش بینی کرده بود. افرادی با این رویکرد ذهنی میتوانند در یک محیط سرشار از تغییر و محرک دوام بیاورند و موفق زندگی کنند.
به علاوه در همان زمان یک ریاضیدان و فیزیکدان مشهور با نام دکتر لئوناردو ملودینو این مفهوم را وارد حوزه روان شناسی کرده بود که بسیار مورد علاقه لوچینز قرار گرفت.
دکتر ملودینو که در چندین پروژه مهم علمی با استیون هاوکینگ همکاری نزدیکی داشته است و هنوز هم از اشاعه دهندگان تاثیرگذار علمی است، معتقد است یک ذهن منعطف و تاثیرپذیر متفاوت فکر کردن را آموخته است. بهتر فکر میکند و بهتر زندگی میکند. بهتر فکر کردن به ارتقای کیفیت سطح زندگی در جامعه و نیز به تسری شادی در جامعه کمک میکند.
این ایده بر ارکان زیر استوار است:. پدیدهها و چیزهای اطراف تان را بدیهی ندانید. ایدههای راحت و دردسترس بی حس کننده اند. با یک دید انتقادی به اطراف تان نگاه کنید. دنبال پاسخهای ساده نباشید.. وقت آن رسیده است که کاری را شروع کنید که کمی سخت است و هر کسی از پسش برنمی آید: زود اعتماد نکنید، ابهام را تحمل کنید؛ تضادها را تشخیص بدهید.. از آن ذهنیت مرسوم و معمول همیشگی فراتر روید.. در نهایت هم به منطق و هم به افکار جانبی آن اعتماد کنید، همین روند شما را به نوآوری دعوت میکند.
ذهنیت منعطف از تغییر نمیترسد. عدم ثبات و اطمینان را میپذیرد. از تغییرات استقبال میکند و میداند زندگی در حال تغییر مداوم است. فقط خودش را با تغییرات وفق نمیدهد، بلکه از آنها استفاده میکند.
متفاوت فکر کردن شما را وامی دارد تا افکار پوچ و بی فایده را بشناسید و با چشمانی باز به اطراف تان نگاه کنید.
اگر انعطاف پذیر باشید. راحتتر چالشهای زندگی را تاب میآورید و از موانع عبور میکنید.
با متفاوت فکر کردن متفاوت زندگی کنید
همه ما دوست داریم که متفاوت فکر کنیم و ذهن منعطفی داشته باشیم تا با جسارت به استقبال آینده و اتفاقات پیش رو برویم. در این شکی نیست. اما یک نکته مهم دیگری وجود دارد که توجه به آن اساسی است:
افکار مزاحم، بی فایده، مضر و سمی
افکاری که بی وقفه در ذهن ما میچرخند. افکار بازدارندهای که غافل که بشویم ما را اسیسر میکنند. همان افکاری که به تو میگویند: ” تو از پس این کار برنمی آیی. ” ” بشین سرجات، اوضاع را از این که هست بدتر نکن. ” ” ارزش ریسک کردن ندارد، در نقطه امن خودت باقی بمان”.
این گفت و گوی ذهنی و درونی را قطع کنید. نوبتی هم که باشد نوبت پاکسازی ذهن از افکار بازدارندهای است که همواره بر ترس ما دامن میزنند. برای متفاوت فکر کردن باید که مکالمه ذهنی تان را متوقف کنید.
تنها با قطع مکالمه ذهنی است که به ذهن منعطف مجال عرض اندام و رشد میدهید.
متفاوت که فکر کنید، فرصتهای ارزشمندی پیش روی شما قرار میگیرند. عجله نکنید باید به ذهن و مغزتان زمان بدهید. باید که تصمیم بگیرید و به تصمیم تان متعهد باشید.
منبع: سواد زندگی