بچه که بودیم، یک روز مانده به نیمه شعبان همه همسایه‌ها دست به کار می‌شدند. علی آقا در خانه‌ها را یکی یکی می‌زد. خانم‌های همسایه گلدان‌ها را دم در می‌گذاشتند؛ شمعدانی‌های رنگارنگ، یاس رازقی، گل محمدی، محبوبه شب.  هر کسی دم در خانه‌اش را آب و جارو می‌کرد. بچه‌ها به کمک علی آقا می‌آمدند و […]

- اینطور برای امام زمان(عج)، سرباز تربیت کنیم

بچه که بودیم، یک روز مانده به نیمه شعبان همه همسایه‌ها دست به کار می‌شدند. علی آقا در خانه‌ها را یکی یکی می‌زد. خانم‌های همسایه گلدان‌ها را دم در می‌گذاشتند؛ شمعدانی‌های رنگارنگ، یاس رازقی، گل محمدی، محبوبه شب. 

هر کسی دم در خانه‌اش را آب و جارو می‌کرد. بچه‌ها به کمک علی آقا می‌آمدند و گلدان‌ها را کنار جوی آب، جلوی هر خانه می‌چیدند. آنقدر کنار دست علی آقا می‌پلکیدند تا اجازه بدهد کاری کنند. هر کدام که بیشتر کار می‌کردند احساس بزرگی بیشتری می‌کردند. 

حالا نوبت مهتابی‌ها بود؛ پایه مهتابی‌ها را با گچ روی زمین محکم می‌کردند و آن‌ها را طوری وسط کوچه می‌کاشتند که نورش از چند تا کوچه آن‌ورتر پیدا بود. 

معصومه خانم دیگ آش شله قلم کار را علم می‌کرد. حسین آقا هم نذر هرساله شربت و شیرین اش را به راه می‌انداخت. منقل اسپند قمر خانم دودش که به راه می‌افتاد و با بوی گلاب قاطی می‌شد از چند کیلومتری داد می‌زد که، بله، اینجا جشنه و همه منتظر مهمان هایشان هستند. یک مهمان ویژه و نورچشمی که با بقیه فرق دارد. 

هوا که تاریک می‌شد دیگر شب نیمه شعبان بود. حسن آقا ضبطش را روی میز می‌گذاشت و میکروفن را جلوی ضبط، صدای مرحوم کافی همه جا می‌پیچید: «بچه هامون همه جوون شدن، جوونامون همه پیر شدن، پیرهامون همه رفتن اما، آقا نیومدی» پیرمرد‌های محله که دور هم نشسته بودند اشک هاشان گوله گوله می‌ریخت. 

حالا این همه سال گذشته و دیگر از آن کوچه‌ها و خانه‌های قدیمی خبری نیست. ولی آن بچه‌ها بزرگ شدند. دیگر هر کدام برای خودشان میاندار هیاتی هستند و خودشان جشن محله را راه می‌اندازند.

ولی دوره زمانه عوض شده. باید ببینیم الان چطور می‌توانیم بچه‌هایمان را با امام زمان (عج) آشنا کنیم که دلشان به دل آقا گره بخورد. در گپ و گفتی که با دکتر مهراب صادق نیا دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب داشتیم به جواب سوالهایتان می‌رسید.

به نظر شما والدین چطور می‌توانند برای بچه‌ها جا بیاندازند که باید منتظر امام زمان باشیم؟ 

به جای اینکه به بچه‌ها یاد بدهیم منتظر ظهور امام زمان (عج) باشند، باید یاد بدهیم که در زمان غیبت، چه کار کنند که وقتی امام زمان (عج) ظهور کرد، به آقا خدمت کنند. 

انتظار باید در تمام امور زندگیمان جاری باشد. بچه‌ها باید یاد بگیرند، در رفتار، فکرکردن و تصمیم گیری‌هایشان همیشه به این فکر کنند که من این کاری که انجام می‌دهم یا خصلت اخلاقی‌ام نسبتی با امام زمان (عج) و یارانش دارد یا خیر.

با چه شیوه‌ای می‌شود منتظر بودن را به فرزندان یاد داد؟ 

برای این کار می‌شود شیوه‌های مختلفی را به کار برد. امام صادق (ع) فرمودند: «کونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکمْ» صرفاً مردم را با گفتن به خوبی‌ها دعوت نکنید مردم را به وسیله عملتان به خویی‌ها دعوت کنید. 

یعنی اگر والدین و مسئولان طوری رفتار کنند که پسندیده باشد به صورت طبیعی بچه‌ها و مردم عادی از آن رفتار تبعیت خواهند کرد و همین می‌تواند یک الگوی رفتاری، برای تعلیم مهدویت بچه‌ها باشد. 

وقتی روی مفهوم انتظار و ظهور تمرکز می‌کنیم، به بچه‌ها یاد می‌دهیم که مسئول خودشان هستند همانطور که خداوند در قرآن می‌فرماید: «علیکم انفسکم»؛ خودتان مواظب خودتان باشید، مسئولیت خودتان را بپذیرید. 

اگر به بچه‌ها یاد بدهیم نسبت به خود و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، مسئولیت‌پذیر باشند، آن‌ها به مفهوم کسی که از یاران امام زمان است، نزدیک می‌شوند. 

نکته بعد اینکه هیچ وقت بچه‌های ما نباید احساس کنند که ارتباطشان با امام زمان صرفا برای این است که والدین از آن‌ها راضی باشند، باید بیشتر احساس نیاز را در بچه‌ها ایجاد کرد یعنی اینکه به بچه‌ها باید یاد داد که اگر شما ارتباطتان با امام زمان قطع شود بخشی از معنای زندگیتان را از دست خواهید داد.

بچه باید ببیند و احساس کند مادرش وقتی با امام زمان حرف می‌زند حالش خوب می‌شود و آن حال خوب را به عنوان تجربه‌ای شیرین برای بچه‌ها نقل کند. بعد آن بچه خودش هم تمرین می‌کند و برایش این احساس مقدس می‌شود. 

یک راه دیگر، استفاده از مفاهیم هنری است. هنر و دین در تعاملی دائمی با همدیگر هستند. استفاده از قوه تخیل و مضامین خوب، بد، زشت، زیبا و مضامینی از این دست و قصه‌های زیبا حتی آهنگ‌های مفید می‌تواند به اصل تربیت دینی بچه‌ها کمک کند. 

به طور مثال سرود سلام فرمانده که اخیرا خیلی پررنگ شد، از هزاران کتاب بهتر توانست مفاهیم مهدویت را به بچه‌ها تعلیم دهد. مفاهیمی، چون سلام، فرمانده، آمادگی بچه‌ها برای خدمت کردن، از طریق این سرود به بچه‌ها منتقل شد.

برای جوانان در مورد امر ظهور و انتظار چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ 

وقتی فرزندانمان، نوجوان و جوان شدند باید زبان را تغییر داد. در کودکی، بچه‌ها با زبان عاطفی متوجه می‌شوند، ولی وقتی دوباره سن بالاتر می‌رود زبان تغییر می‌کند. بچه وقتی وارد جامعه می‌شود مسئولان و نهاد‌های مرتبط با جوانان با زبان دیگری باید بچه‌ها را تقویت کرده و از ایمان آن‌ها مراقبت کنند.

پدر و مادر برای جشن نیمه شعبان چه کار‌هایی می‌توانند انجام بدهند؟ 

ما نباید دنبال کار‌های بزرگ باشیم. اگر یک مادری به مناسبت نیمه شعبان آشپزی متفاوت‌تری انجام دهد، کیک درست کند و فضای خانه را کمی تزئین کند، بچه‌ها متوجه می‌شوند که امروز با روز‌های دیگر متفاوت است. 

اگر مادری اسم فرزندش مهدی است به مناسبت این روز با هدیه‌ای این روز را برای او پررنگ کند. نفس عیدی و کادو دادن در این روز می‌تواند این روز را پررنگ کند. یا مادر به بچه‌ها بگوید اگر به مناسبت نیمه شعبان شعری در مورد امام زمان حفظ کنید، به شما جایزه می‌دهم. 

پدر هم می‌تواند با یک دورهمی خانوادگی این روز را برای بچه‌ها متفاوت کند. ضمن اینکه پدر یا مادر گاهی اوقات که میخواهند به بچه بگویند این کار خوب است و کاری دیگر بد، آن‌را به مفهوم مهدویت گره بزنند و بگویند اگه این کار را بکنی امام زمان (عج) از تو راضی است یا این کار و نکنی امام زمان (عج) از تو ناراضی است.

والدین با همسایه‌ها گفتگو کنند، یک برنامه دسته جمعی برای مجتمع طراحی کرده و بچه‌ها را تشویق کنند که چراغانی کنند، چادری بزنند و موکبی برای پذیرایی راه بیاندازند.

منبع: فارس

+