در رثای استاد
در رثای استاد

محمد اصغری:   «کَم قد ضَمِمتَ لِدینِ آلِ محمد(ص)مِن شارِدِ وَ هَدَیَتَ قلبَ مُضَلّلِ»!***شعر از «مهیار دیلمی» است. گویا در رثای استاد خود سروده است. هرچه هست زبان حال و زبان قال این کمترین شاگرد «استاد بجنوردی» است. می‌گوید:«ای در دل خاک آرمیده، چه بس دلیل‌ها که از هر سوی برای احیای دین محمد(ص)، فراهم آوردی، […]

- در رثای استاد

محمد اصغری: 

 «کَم قد ضَمِمتَ لِدینِ آلِ محمد(ص)
مِن شارِدِ وَ هَدَیَتَ قلبَ مُضَلّلِ»!
***
شعر از «مهیار دیلمی» است. گویا در رثای استاد خود سروده است. هرچه هست زبان حال و زبان قال این کمترین شاگرد «استاد بجنوردی» است. می‌گوید:
«ای در دل خاک آرمیده، چه بس دلیل‌ها که از هر سوی برای احیای دین محمد(ص)، فراهم آوردی، و چه بسیار جان‌های گم گشته و دل‌های پریشان را چراغ راه شدی و به راه بازگرداندی.»

استاد آیت‌الله موسوی بجنوردی، به معنای واقعی کلمه «آیت‌الله» و استاد بود. روزی در دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران، از فقیه، استاد ابوالقاسم گُرجی (رحمه‌الله‌علیه)، پرسیدم، کدام یک از اساتید حوزه و دانشگاه در عرصه‌های فقه و اصول مورد تأیید و اعتماد شما است، که برخی معضلات درسی را از ایشان بپرسیم؟ درنگی کرد و گفت: «آقا سیدمحمد». گفتم: استاد بجنوردی را می‌فرمایید؟ گفت آری:

«ایشان تلاش فراوانی داشته، خوب درس خوانده و افزون بر تلمّذ در محضر اساتید مسلّمی چون آیات حکیم، خویی و حضرت امام خمینی، در دامن یکی از مراجع نامدار نجف پرورش یافته و بالیده است.» آن‌گاه اضافه کرد: 

«منظورم پدر بزرگوارشان، میرزا حسن موسوی بجنوردی، صاحب مجلّدات غنی و پرنکتۀ قواعدالفقهیّه است». گواهی استاد گرجی غنیمت(!) ارجمندی بود، چرا که ایشان، تلاش علمی و اجتهادی کمتر کسی را، آن‌چنان محکم و استوار تأیید می‌کرد.
***
اوائل سال ۱۳۶۰ بود که در شورایعای قضایی، از نزدیک با آن بزرگوار آشنا شدم، در جوار فقیهان نام‌آوری مانند آیات: موسوی اردبیلی، جوادی آملی، شهید عزیز بهشتی و… با آنکه (موسوی بجنوردی) جوان‌تر از همه بود، اما نظرات علمی و فقهی ایشان نشان از عمق اندیشه و گسترۀ دانش و تفقّه و حضور ذهن نقّاد او بود، خصوصاً در عرصۀ مسایل «مستحدث» و نو پدید، و «حوادث واقعه»، که در آغاز پیروزی انقلاب، هر روزه رخ می‌داد و پاسخ‌های فوری می‌طلبید؟!
***
کم حرف می‌زد، اما بسیار متین، بجا و استوار سخن می‌گفت. دلی دریا، سینه‌ای فراخ، پیکری توانمند، و چهره‌ای زیبا داشت. روزگار یکی نغز بازی کرد، و افزون بر سه سال همکاری در شورایعالی قضایی، در دوران تحصیلات دکتری نیز افتخار شاگردی در محضر آن بزرگ نصیب من شد. به گفته‌ مولانا «آن حکیم خار چین استاد بود و…»!

مجتهدی زمان‌شناس بود، «مقتضیات عصر را می‌شناخت و به درستی رصد می‌کرد، و در «فتوا» نوآور بود.

می‌فرمود: واژۀ «فتوا» از ریشۀ «فتی» به معنی جوان، و جوان ساختن است، و مفتی با فتوای خود، نه فقط «نظام فقهی و حقوقی» را پویا و جوان و زنده نگه می‌دارد، بلکه، به جامعه اسلامی روحی تازه و نشاط جوانی می‌بخشد!۱

می‌گفت: مجتهد و حقوقدان، افزون بر شناخت «مبانی» نظرات بزرگان فقه، باید روح زمانه، و نیازها و ضرورت‌های روزگار خود را بشناسد.

می‌گفت: «تمام مسئله در جواب گفتن نیست، بلکه سخن در چگونه پاسخ گفتن است. پاسخ‌های کهنه به پرسش‌های نو، دوست را افسرده، و دشمن را شاد و پیروز میدان می‌کند. سخن این است که دانش فقه و نهاد اجتهاد، بهترین، عادلانه‌ترین، جذاب‌ترین و معقول‌ترین پاسخ‌ها را ارائه کند!».

در کلاس درس هیچگاه ندیدم، یادداشت‌ یا منابعی را همراه داشته باشد. حافظه‌ای جوشان و سرشار داشت. گویی تمام ظرائف متون علمی و فقهی و روایی را در حفظ داشت، و مهارت و احاطۀ عمیقش دانشجو را به وجد می‌آورد، و همین وزن و وقار دانایی و دانش او بود، که نسبت به مال و منال و پست و مقام دنیا اهمیتی نمی‌داد. در جلسات درس و تعلیم، گاه به پرسش‌های سطحی و ایرادهای بی‌وجه، با تبسّمی ملیح، و سکوتی که از صد زبان گویاتر بود پاسخ می‌گفت.
***
استاد بجنوردی، در صفحه صفحه کتابهای پرعمقش، و دردل‌های دانشجویان و طالبان علم، و در ذهن و زبان دوست‌داران علم و عدل و معنویت و اخلاق، همچنان خواهد درخشید که: الناس موتی و اهل العلم احیاءُ! 
***
این مصیبت و «ثلمه»‌ی غمبار را به یادگار امام، آیت‌الله آقاسیدحسن خمینی، بیت شریف بجنوردی، دانشگاه‌ها و دانشجویان سراسر کشور، طلاب و اساتید حوزه‌های علمیه، و ارادتمندان آن بزرگوار تسلیت عرض می‌کنم. خداوند آن عزیز را با اجداد پاکش، و با محبوبانش قرین فرماید که پاک زیست و با قلبی رفیع به دیدار دوست رفت.

  
 ۱ـ بخت جوان دارد آن که با تو قرین است ـ پیر نگردد که در بهشت برین است!

منبع: اطلاعات انلاین