چند روایت درباره «استاد شلیک‌های طلایی»
چند روایت درباره «استاد شلیک‌های طلایی»

عبد الرسول زرین در ۵ مرداد ۱۳۱۵ در یکی از روستا‌های توابع شهرستان کهکیلویه (دهدشت) متولد شد. نام پدرش شکرالله بود. زرین در حد خواندن و نوشتن سواد داشت. او به‌عنوان پاسدار وارد جبهه شد. او بی‌شک یکی از بهترین تک‌تیراندازان لشکر بود. در مرحله سوم عملیات والفجر ۴ همه عراقی‌ها را زمین‌گیر کرد و […]

- چند روایت درباره «استاد شلیک‌های طلایی»

عبد الرسول زرین در ۵ مرداد ۱۳۱۵ در یکی از روستا‌های توابع شهرستان کهکیلویه (دهدشت) متولد شد. نام پدرش شکرالله بود. زرین در حد خواندن و نوشتن سواد داشت. او به‌عنوان پاسدار وارد جبهه شد. او بی‌شک یکی از بهترین تک‌تیراندازان لشکر بود. در مرحله سوم عملیات والفجر ۴ همه عراقی‌ها را زمین‌گیر کرد و به هلاکت رساند. در عملیات طریق‌القدس، هنگام شلیک به‌طرف تک‌تیرانداز دشمن، گلوله‌ای به گوش وی اصابت کرد؛ اما خم به ابرو نیاورد و همچنان به کارش ادامه داد.

عبدالرسول زرین در عملیات فتح‌المبین نیز نقش بسزایی داشت و به‌عنوان تک‌تیرانداز، رعب و وحشتی وصف‌ناپذیر در دل نیرو‌های دشمن انداخته و بسیاری از آن‌ها را کشته بود. چند روز پس از عملیات، حسین خرازی در میان جمعی برخاست و درحالی‌که دستش در دست زرین بود؛ چند بار با دست چپ به بازوی او زد و گفت: «تو چه‌کار کردی‌ای شکارچی! آفرین که برای عزت اسلام، این‌جوری فداکاری می‌کنی! «سپس رو کرد به بچه‌ها و ادامه داد: «بچه‌ها آقای زرین لطف خدا در میان شماست.»

وی آن مرد میان‌سال، درحالی‌که با چشمانش بیش از لبانش می‌خندید، چند ثانیه سرش را پایین انداخت، سپس رو کرد به خرازی و گفت: «ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی.» با شنیدن این پاسخ، شادی‌ای وصف‌ناشدنی در چشمان حسین خرازی دیده شد. گویی پرواز می‌کرد. از خوشحالی زرین را در آغوش گرفت، بوسید و گفت: ماشاءالله. احسنت.

همان شب خرازی در فاصله میان نماز مغرب و عشاء، زرین را به جلو فراخواند و گفت: «امروز خداوند لطف بزرگی به ما کرده است. زرین مهم‌ترین واسطه این لطف بوده است. من نمی‌دانم چطور باید خدا را شکر کنیم، من نمی‌دانم زرین چطور این موهبت الهی را سپاس می‌گذارد که خدا او را چنین توفیقی بخشیده است؟»

هنوز صحبت‌های خرازی تمام نشده بود که زرین بی‌اختیار خود را روی زمین انداخت و روبه‌قبله به سجده رفت. چند ثانیه بعد سر از سجده برداشت؛ اما اشک امانش نمی‌داد.

زرین که شجاعت و تواضع را در بالاترین حد خود، جمع کرده بود؛ درس دیگری به نیرو‌ها می‌داد و آن فانی بودن و هیچ بودن در برابر خداوند بود. او سرانجام در ۱۱ اسفند ۱۳۶۲ در جزایر مجنون به دیدار حق شتافت. «استاد شلیک‌های طلایی»، «صیاد خمینی» و «گردان تک نفره» لقب‌های دیگر این تک تیرانداز ایرانی است.

منبع: ایسنا 

+