زیرنویس؛ گروه مجله _ مبینا افراخته: نزدیک به صد سال پیش، زنان کارگر در نیویورک تظاهراتی در اعتراض به استثمار و تبعیض برپا کردند. رسانه‌ها مصمم می‌شوند درباره موضوع زنان، یک نمادسازی تاریخی انجام دهند؛ بنابراین «۸ مارس» را به عنوان روز گرامیداشت زن مشخص می‌کنند و آن را به عنوان یک رویداد مهم در […]

زیرنویس؛ گروه مجله _ مبینا افراخته: نزدیک به صد سال پیش، زنان کارگر در نیویورک تظاهراتی در اعتراض به استثمار و تبعیض برپا کردند. رسانه‌ها مصمم می‌شوند درباره موضوع زنان، یک نمادسازی تاریخی انجام دهند؛ بنابراین «۸ مارس» را به عنوان روز گرامیداشت زن مشخص می‌کنند و آن را به عنوان یک رویداد مهم در جهان رواج می‌دهند.

چند سال بعد از تظاهرات زنان کارگر و ثبت «روز جهانی زن»، یک روز بعد از این تاریخ که به عنوان دفاع از حقوق زنان شناخته و معرفی شده بود، یکی از تلخ‌ترین و دهشتناک‌ترین شب‌های زندگی بشر به وقوع می‌پیوندد؛ اما بر خلاف سر و صدای زیاد درباره روز جهانی زن، کسی از «نهم مارس» و دود شدن صدها هزار مردم غیرنظامی چیزی نمی‌گوید.

ماجرای این قتل عام به جنگ جهانی دوم برمی‌گردد؛ زمانی که بعد از حمله ژاپن به بندر «پرل هاربر» در آمریکا، ایالات متحده علیه این کشور اعلام جنگ کرد. جنگی که فاصله دو طرف بسیار زیاد بود.

در تاریخ نوشته شده که آمریکایی‌ها تلاش و وقت زیادی را صرف استقرار نیروی هوایی و ایجاد زیر ساخت‌هایی برای به خاک نشاندن ژاپن کردند؛ در آخر هم موفق شدند و توانستند مجمع‌الجزایر «ماریانا» واقع در اقیانوس آرام را اشغال کرده و نیروی‌های خود را آنجا مستقر کنند.

بعد از تصرف این منطقه، یکی از موانع حملات هوایی آمریکا به ژاپن برطرف شده بود و شهرهای ژاپن در دسترس کامل بمب‌افکن‌های آمریکایی قرار گرفته بودند؛ اما این همه مشکل نبود. طرح‌های تحقیقاتی آمریکایی‌ها نشان می‌داد آنها به نتیجه مطلوب برای بمباران‌های هدفمند و هوشمند نرسیده و جنگنده‌هایشان نمی‌توانستند اهداف دقیقی را با بمب‌ها نشانه بگیرند. از طرف دیگر، ویژگی آب و هوایی ژاپن و وزش بادهای خاص اقیانوسی اجازه نمی‌داد هواپیماهای ایالات متحده در ارتفاع لازم پرواز کنند و این موضوع در بی‌دقتی هدف‌گیری‌ها اثر مضاعفی داشت.

در این شرایط، در نیروی هوایی آمریکا دو دیدگاه وجود داشت. دیدگاهی که روی بمباران‌های هدفمند کار می‌کردند تا به ادعای خود از تلفات بی مورد جلوگیری کنند و دیدگاه دیگر، آنها که اعتقادی به بمباران هدفمند نداشتند و سعی داشتند ادامه جنگ را به سمت بمباران‌های فله‌ای و پر تلفات سوق دهند.

تا قبل از سال ۱۹۴۵، دیدگاه اول قدرت را در دست داشت؛ اما در نیروی هوایی آمریکا فرمانده‌ای روی کار آمد که رویکرد را تغییر داد. «کرتیس لومی» ژنرال آمریکایی معتقد بود نباید زمان را تلف کرد و با یک بمباران همه‌جانبه می‌توان ژاپن را شکست داد. او می‌گفت: «در این استراتژی تلفات باید آن قدر بالا باشد که ژاپن دیگر توانی برای مقاومت پیدا نکند.»

سوختن زنان توکیو، یک روز بعد از روز جهانی زن!

در این بین، آزمایشگاه‌های دانشگاه هاروارد حدود سال ۱۹۴۲ توانسته بودند ماده‌ای را اختراع کنند که به طرز عجیبی سوزاننده بود؛ ماده‌ای ژله مانند به اسم «ناپالم» که چند قطره از آن می‌توانست حدود ۴ متر مربع از هر ماده‌ای را بسوزاند، ناپالم آب‌گریز بود و دود سیاه و خفه کننده‌ای داشت. با این تفاسیر گزینه مطلوبی برای استفاده در صنایع نظامی و جنگی بود؛ گزینه‌ای که می‌توانست دشمن را خاک و خانه دشمن را بسوزاند. در کنار این جزئیات نباید از کنار این نکته مهم گذشت که آن روزها، اغلب خانه‌های مردم ژاپن از چوب ساخته شده بود…

ژنرال لومی برای آنکه از حجم تخریب و آسیب سلاح جدید خود مطمئن شود، دستور داد مدلی مشابه از خانه‌های ژاپنی در آمریکا ساخته و بمب‌های ناپالم روی آن‌ها امتحان شود؛ نتیجه آزمایش بمب‌های احتراقی در آمریکا حیرت‌انگیز بود و ایالات متحده اطمینان پیدا کرد با این اقدام ویرانی بی‌مثالی در ژاپن به بار خواهد آورد.

خیلی زود بمب‌های ناپالمی هم در کنار بمب‌های منیزمی و فسفری، به محل استقرار بمب افکن‌های آمریکایی در اقیانوس آرام ارسال شدند تا در خاک ژاپن فرود بیایند. ۳۳۵ بمب‌ افکن آمریکایی به انواع بمب‌های سوزاننده مجهز شدند تا یک عملیات ویرانگر را انجام دهند.

اندکی بعد از نیمه شب ۹ مارس ۱۹۴۵، این عملیات با پرواز جنگنده‌ها از جزایر ماریانا شروع شد. ژنرال لومی از انجام عملیات در نیمه شب دو هدف داشت. اول اینکه طبق پیش‌بینی‌ها، جهت باد در آن ساعت به گونه‌ای بود که می‌توانست زبانه‌های آتش را منتقل و گردبادی از آتش درست کند، دوم آنکه مردم غیرنظامی در آن ساعت در خانه‌ها بودند و تلفات بیشتری از ژاپنی‌ها گرفته می‌شد.

بمباران توکیو حدود ۶ ساعت طول کشید. همه چیز طبق برنامه ژنرال پیش رفت و نیمی از شهر توکیو در آن ساعات به طور کامل در آتش سوختند. نیروی هوایی آمریکا در این مدت چیزی حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار کیلوگرم بمب آتش‌ زا بر سر مردم ریخت. برخی معتقدند این ۶ ساعت یکی از پر تلفات‌ ترین و رعب‌ آورترین ساعات تاریخ بشر بوده است؛ عملیاتی هولناک که قدرت و رقم بمب‌های آن حتی از قدرت بمب‌های اتمی «هیروشیما» بیشتر بود.

صدها هزار شهروند غیرنظامی سوختند یا مجروح و آواره شدند. نتیجه‌ای که آمریکا از بمباران توکیو گرفت آن قدر برایش مطلوب بود که کرتیس لومی همین ماه‌های بعد، همین عملیات را در شهرهای «اوزاکا» و «کوبه» و بنادر صنعتی ژاپن انجام داد و حدود ۲۰ تا ۷۰ درصد این شهرها را با ساکنینش در آتش سوزاند.

نکته جالب توجه آن است که او به خاطر موفقیت‌های ویرانگرش در ارتش آمریکا ارتقا گرفت و به فرماندهی کل نیروی هوایی ایالات متحده رسید. او بعدها در مصاحبه‌ای اعتراف می‌کند و می‌گوید: «اگر آمریکا در این جنگ برنده نمی‌شد، احتمالاً من به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه می‌شدم.»

حالا هشتم مارس، رسانه‌های دنیا با سر و صدای زیادی درباره روز زن و حقوق زنان حرف می‌زنند؛ اما نهم مارس کسی درباره زنانی که در خانه‌هایشان زنده زنده در آتش جنگ با آمریکا سوختند چیزی نمی‌گوید. هشتم مارس، در نوار غزه در فلسطین هر ساعت سه زن فلسطینی به شهادت رسیدند. شرایط در این منطقه به وضعی رسیده که ۶۰ هزار زن باردار بدون هیچ وسیله پزشکی و یا مواد بیهوشی وضع حمل می‌کنند و حداقل ۲۱ زن از شدت گرسنگی جان خود را از دست داده‌اند.

«آمال حمد» وزیر امور زنان تشکیلات خودگردان فلسطین معتقد است حمله‌های صهیونیست‌ها علیه زنان و کودکان فلسطینی، برنامه‌ریزی شده است و در چهارچوب نسل‌کشی و پاکسازی نژادی صورت می‌گیرد. او می‌گوید: «در حالی که زنان جهان روز جهانی خود را جشن می‌گیرند زنان فلسطینی در میان اجساد و زخمی‌ها منتظر نوبت جان دادن خود هستند؛ چه در اثر حمله‌های هوایی و چه در اثر گرسنگی و تشنگی و یا بیماری.» به نظر می‌رسد تاریخ تکرار می‌شود و جنایتکاران با رویکردهای مشابهی مردم بی‌گناه را قربانی می‌کنند؛ اما رسانه‌ها فقط از مظلومانی آنهایی حرف می‌زنند که صاحبان قدرت بخواهند…

منبع: مـهر