از بحران بزک‌های بی‌رویه تا قیمت‌های نجومی
از بحران بزک‌های بی‌رویه تا قیمت‌های نجومی

 زمان وقت‌دهی در یک بازه زمانی ۲ ساعته مشخص شده است؛ از ساعت ۱۲ تا ۲ بعدازظهر. دیر بجنبید سرتان بی کلاه می‌ماند. منشی سالن که بعد از ۲۰ تماس ناموفق بالاخره زحمت برداشتن گوشی تلفن را می‌کشد، با لحن موذیانه‌ای که معلوم می‌شود در پشت آن یک چهره خسته و بی اعصاب نشسته است، […]

- از بحران بزک‌های بی‌رویه تا قیمت‌های نجومی

 زمان وقت‌دهی در یک بازه زمانی ۲ ساعته مشخص شده است؛ از ساعت ۱۲ تا ۲ بعدازظهر. دیر بجنبید سرتان بی کلاه می‌ماند. منشی سالن که بعد از ۲۰ تماس ناموفق بالاخره زحمت برداشتن گوشی تلفن را می‌کشد، با لحن موذیانه‌ای که معلوم می‌شود در پشت آن یک چهره خسته و بی اعصاب نشسته است، می‌گوید: «ببین گلم، ساعت بشه ۲ و یک دقیقه هم من نمی‌تونم کاری کنم، حتماً حتماً همین ساعت تماس بگیر، می‌دونی که وقتام زود پر می‌شه.» پروسه ثبت وقت برای خدمات این آرایشگاه که لوکیشن‌اش در بهترین نقطه در شمال تهران واقع شده هم کم عجیب و غریب نیست.

در بازه زمانی تعیین شده، اگر شانس با شما یار بوده و تلفن‌تان پاسخ داده شود هم باید جوابگوی سؤالاتی باشید که منشی سالن را مجاب کند شما ارزش وقتی را که گرفته‌اید، دارید. او با ادبیاتی که بیشتر در کلاس‌های زبان شنیده شده، از شما می‌پرسد «فقط هیر کات؟ (کوتاهی مو)» و شما می‌گویید «بله.» او این بار با لحن جدی‌تری می‌پرسد: «اسپلیت اندس (موخوره) یا تین اوت (نازک کردن موی پرحجم) ندارید؟» و البته وقتی با تعجب و سردرگمی شما که معلوم است از هیچ کدام این اصطلاحات سر در نیاورده‌اید، روبه‌رو می‌شود، با لحن تمسخرآمیزی، می‌گوید: «قشنگم نرخای اسفند به خاطر شلوغی و عیدی یه کم متفاوت شده تا مشتریا زحمت عیدی پرسنل نداشته باشن. البته اگه خودتون بخواید ما مشکلی نداریما، به مجموعه ربطی نداره.»

و چند ثانیه بعد، وقتی واکنش منفی شما را حدس می‌زند، همه تلاشش را می‌کند تا با لحن ملایم‌تری از ترفند‌های دیگری پرده بردارد که ظاهراً برای سرکیسه کردن مشتریان در آستانه سال جدید در این آرایشگاه طراحی کرده‌اند. آرایشگاهی که برای پرداخت نکردن مالیات حتی از نصب یک تابلوی عمومی دریغ کرده و برای گرفتن آدرس هم باید حتماً طبق مراحلی جلو بروید که برای اعتماد میان مشتریان و آرایشگران تدارک دیده‌اند. از اعلام نام معرف تا ثبت آدرس منزل و محل کار تا اطمینان حاصل شود که مشتری نفوذی در بین مشتری‌ها نیست. در این آرایشگاه براشینگ (مرتب کردن موها) هم روی خدمات لاین مو اجباری شده است.

 برای همین اگر بخواهید موهایتان را به دست آرایشگر اصلی بسپارید، برای یک کوتاهی در کنار کرلی (فر کردن مو) و یا استریت (صاف کردن مو) باید یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان بپردازید. درحالی که نرخ کوتاهی مو در همین آرایشگاه در هفته گذشته ۵۰۰ هزار تومان بیشتر نبوده است. اگر هم جزو مشتریان «بی پول» محسوب شوید (مشتری‌هایی که این روز‌ها به علت سؤال کردن درباره نرخ خدمات در شبکه‌های اجتماعی به مشتریان بی پول معروف شده‌اند!) باید از شاگردان و به عبارتی زیردستان خانم آرایشگر خدمات را دریافت کنید که تقریباً ۵۰ درصد زیر قیمت اصلی است.
 
لیست طلایی نوبتی‌ها
شلوغی و ازدحام در نزدیکی‌های سال جدید بیشتر از هر بازاری، بازار آرایشگر‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از نوبت‌دهی گرفته تا انجام هر نوع خدمتی که انجام آن تا پیش از اسفندماه برای هر کدام از ما راحت و بی دردسر به نظر می‌رسید، حالا به هفت خان رستم تبدیل شده است. در آرایشگاهی دیگر شما برای رزرو کردن وقتتان در نزدیکی‌های عید برای لاین ناخن باید از یک ماه قبل، روز و ساعت دقیق را مشخص کنید.

خدمات این آرایشگاه در هفته آخر اسفندماه از ۶ صبح تا ۱۲ شب ادامه دارد و اگر کسی بخواهد روز‌های منتهی به سال جدید یعنی ۲۷، ۲۸ و ۲۹ اسفندماه را رزرو کند، باید با پارتی بازی زودتر از دیگران در لیست طلایی نوبتی‌ها قرار بگیرد. جالب اینکه خانم آرایشگر برای خدمات‌دهی بهتر به مشتری‌ها به سراغ رزرو پیامکی رفته و هر کس زودتر از دیگران پیامک بدهد، می‌تواند خوش شانس‌ترین فرد این لیست محسوب شود.

ماجرای آرایشگاه‌ها در هفته آخر اسفندماه البته روی دیگری هم دارد. آن بخشی که تا قسمت‌تان نشود، نمی‌دانید در هیاهوی این شلوغی باورنکردنی، چه دردسر‌ها و مشکلاتی خوابیده است. این روایت را از زبان «ملیحه»‌ای که می‌شنوید که نوبت ترمیم ناخن‌هایش را به هفته‌های آخر اسفندماه موکول کرده، چرایش هم مشخص است. می‌گوید که در تعطیلات نوروز، ناخن‌کارش به سفر خارجی می‌رود و تا پایان فروردین ماه هم برنمی‌گردد! برای همین برای حفظ ناخن‌هایش به اجبار باید تا روز‌های آخر صبر کند. ساعت ۱۰ و ۱۵ دقیقه صبح به سمت این آرایشگاه در یکی از خیابان‌های مرکزی تهران، راه می‌افتد.
نه خبری از پارکینگ خصوصی و نه جای پارک خالی نزدیک آرایشگاه است. مشتری باید برای پیدا کردن یک جای پارک ساده، حداقل ۴۵ دقیقه خیابان‌های اصلی و فرعی دور و بر را بالا و پایین کند.

ملیحه، اما به خاطر ۵ دقیقه تأخیر ناچاراً در صف مشتری‌هایی می‌نشیند که به «میان وقتی» معروفند (شبیه مطب‌های پزشکان معروف که به شما بین بیماران وقت می‌دهند!) بعد‌ها از زبان یکی از مشتری‌ها شنیده که پارکینگ آرایشگاه را ظاهراً هر ساعت ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان اجاره می‌دهند.
 
صدای خاموش نظافت
 صف طویل مشتری‌ها باعث شده تا خانم ناخن‌کار بی‌اعصاب‌تر از همیشه بدون آنکه حتی سرش را بالا بیاورد، چشمش را صرفاً به دستانی بدوزد که قرار است نفر بعدی باشد. فضای بسته و بدون تهویه سالن با ازدحام جمعیتی که همگی از ساعت‌ها قبل در صف انتظار نشسته‌اند، باعث شده تا نفس کشیدن در این هوا سخت‌تر شود.

به این هوای گرفته بوی شدید رنگ و مواد دکلره هم اضافه کنید. خانم ناخن‌کار که به گفته خودش از ساعت ۵ صبح از خانه خارج شده و بدون استراحت مشغول کار است، با همان سوهانی که ناخن‌های مشتری قبلی را مانیکور کرده، خرده‌های ناخن روی میز شیشه‌ای را پاک کرده و بدون آنکه ضدعفونی کند، به سراغ ناخن‌های مشتری بعد می‌رود.

چهره درهم و اخم شدید او باعث شده تا مشتری‌ها حتی فکر یک تذکر ساده را هم از ذهن‌شان بیرون کنند. خانم آرایشگر با حالت تدافعی رو به مشتری که با صدای آرام از او می‌خواهد تا وسایلش را ضدعفونی کند، می‌گوید: «همه ضدعفونی شده، همان صبح زود که آمدم. تو این شلوغی توقع نداری که تک تک ضدعفونی کنم.»
بعد هم با براشی که گرد ناخن‌ها را تمیز می‌کند، روی حوله چرک زیر دست مشتری می‌کشد و همان حوله درب و داغان را توی صورت مشتری می‌تکاند و ادامه کار.
کمی آن طرف‌تر از او، خانم وکس‌کار (مومی که برای از بین بردن مو‌های صورت استفاده می‌شود) که حالا حسابی سرش شلوغ شده، با چوب بستنی آلوده‌ای که از روی میز شلوغ جلوی مشتری برداشته، داخل موم داغ کرده و با خونسردی روی صورت مشتری اول می‌کشد. حدود دو ساعت بعد، شلوغی آرایشگاه مجالی برای سوزن انداختن نمی‌دهد! یک نفر با پای خیس از وان پدیکور (آرایش پا) بلند می‌شود و ناخن‌کاری که در این همهمه سوهان اصلی‌اش را گم کرده، از همکار بغل دستی‌اش می‌خواهد تا سوهانی که با آن ناخن پای مشتری دو دقیقه قبلش را سوهان زده، به او قرض دهد.

بازار بده و بستان که گرم می‌شود، مژه‌کار سالن تازه یادش می‌افتد که موچین مخصوص مژه‌ها را داخل خانه مشتری جا گذاشته و حالا باید از یک وسیله مشابه برای باز کردن مژه‌های چشم مشتری استفاده کند.

در این میان تنها صدایی که شنیده می‌شود، حساب و کتاب هزینه‌هایی‌ست که این روز‌ها از جیب مشتری‌ها به جیب آرایشگر‌ها می‌رود. مشتری‌هایی که در سکوت‌شان مشغول دو دوتا کردن درآمد آرایشگر‌ها هستند و آرایشگر‌هایی که درحال چانه زدن برای پرداخت پورسانت کمتر به مدیر سالن! و البته تنها صدایی که شنیده نمی‌شود، صدای نظافت و رعایت نکات بهداشتی ساده‌ای‌ست که ظاهراً برای هیچ کدام از طرفین چندان جدی نیست.

منبع: روزنامه ایران

+