به گزارش زیرنویس، اوایل نیمه دوم اسفندامسال مردی باپلیس۱۱۰تهران تماس گرفت و اطلاع داد که چند نفری به خانه همسایه‌شان در محله ستارخان آمده‌اند و به نظر می‌رسد سارق هستند. ماموران به آنجا رفتند اما متهمان فرارکرده بودند. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه دو روز پیش همسایه‌ها زنگ زدند که یکی از متهمان دوباره به […]
به گزارش زیرنویس، اوایل نیمه دوم اسفندامسال مردی باپلیس۱۱۰تهران تماس گرفت و اطلاع داد که چند نفری به خانه همسایه‌شان در محله ستارخان آمده‌اند و به نظر می‌رسد سارق هستند.
ماموران به آنجا رفتند اما متهمان فرارکرده بودند. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه دو روز پیش همسایه‌ها زنگ زدند که یکی از متهمان دوباره به آن خانه آمده و این بار پیش از فرار بازداشت شد. یاشار در پلیس آگاهی تهران بازجویی شد و گفت:
۱۵ سال در یکی از شهرهای فرانسه زندگی کردم و تعمیرکار خودروهای لوکس و گران‌قیمت بودم. یک روز با چهار تبعه فرانسوی دعوایم شد که پلیس بازداشتم کرد. مدتی در زندان بودم و بعد از آزادی از آنجا اخراج شدم. برگشتم ایران و کار تعمیر خودرو را ادامه دادم. دو سال قبل یک موتورسیکلت خریدم اما سرقتی از آب درآمد و بابت خرید مال دزدی یک‌سال زندان بودم.
در آنجا با یک گروه دزدان خانه‌ها که هر قفلی را بازمی‌کردند آشنا شده و از آنها بازکردن قفل را آموزش دیدم. علاوه بر آن با یک گروه از کلاهبرداران جاعل که سرکرده آنها فرید بود آشنا شدم. بعد از آزادی به همین‌دلیل با سارقان و جاعلان سند خانه همراه شدم و برای‌شان قفل خانه را باز می‌کردم. دستگاهی اختراع کردم که به هر قفلی نزدیک می‌شد به‌راحتی آن را در ۳۰ ثانیه باز می‌کرد.
یک دزد حرفه‌ای خانه متوجه این اختراعم شد و به بهانه اینکه می‌خواهد برایش کار کنم مرا به مخروبه‌ای کشاند و با همدستانش بر سرم ریختند و آن اختراعم را به سرقت بردند اما آنها نمی‌توانند به‌درستی از آن استفاده کنند، چون رمز آن در اختیار خودم است. آخرین‌بار جاعلان قصد تصاحب خانه‌ای در ستارخان را داشتند. مالک خانه در آمریکا بود و من در را برای‌شان باز کردم.
