خبرآنلاین نوشت: در پی اظهارات اخیر علی مطهری نماینده ادوار مجلس در خصوص جنگ غزه و عید نوروز، عصرایران در گزارشی به سخنان وی واکنش نشان داده بود. در این راستا، علی مطهری طی جوابیه ای به ۲ یادداشت « عصرایران» درباره اظهاراتش واکنش نشان داده که متن آن در ادامه می آید؛ در مصاحبه‌ای […]

- علی مطهری به انتقادات عصر ایران پاسخ داد

خبرآنلاین نوشت: در پی اظهارات اخیر علی مطهری نماینده ادوار مجلس در خصوص جنگ غزه و عید نوروز، عصرایران در گزارشی به سخنان وی واکنش نشان داده بود.

در این راستا، علی مطهری طی جوابیه ای به ۲ یادداشت « عصرایران» درباره اظهاراتش واکنش نشان داده که متن آن در ادامه می آید؛

در مصاحبه‌ای که با خبرگزاری فارس داشتم، در پاسخ به سؤالی درباره جنایات وحشتناک رژیم اشغالگر در غزه از جمله تجاوز آشکار سربازان صهیونیست به زنان مسلمان گفتم «جا داشت که امسال اعلام می‌کردیم که عید نداریم.» سایت عصر ایران به خشم آمد و دو مقاله از آقایان مهرداد خدیر و هومان دوراندیش در نقد این سخن منتشر کرد و هردو بزرگوار مطالبی بی‌ارتباط با موضوع را مطرح کردند به طوری که گویی منتظر سوژه‌ای برای نوشتن بودند تا نظراتشان را درباره نوروز و ایران باستان و حجاب و غیره مطرح کنند. البته متن آقای خدیر منطقی‌تر و محترمانه‌تر بود ولی متن آقای دوراندیش بی‌منطق و بی‌ارتباط‌تر با موضوع و توأم با توهین حتی به استاد شهید آیت‌الله مطهری بود.

اشکال اصلی هردو مقاله، مفروض آنها و تصور غلط آنان از تعبیر «عید نداشتن» بود که آن را مساوی با عزاداری و پخش مرثیه از صدا و سیما و جامه سیاه به تن کردن و گریه و زاری نمودن و تعطیل نوروز تلقی کرده‌ بودند تا به این بهانه حرفهای خود را بزنند؛ در حالی که فرضاً اگر اعلام می‌شد امسال به خاطر نزدیک به سی و سه هزار شهید و صد هزار مجروح و ده هزار مفقودِ زیر آوار مانده مردم مسلمان غزه عید نداریم، صرفا یک اقدام و ژست اجتماعی و سیاسی و به این معنی بود که در ایام نوروز ضمن گرامیداشت سال نو و دید و بازدید و سفر و تفریح، به یاد مردم غزه هستیم و از کمک مالی و غیره دریغ نمی‌ورزیم.

به یاد دارم در سال ۱۳۵۵ که رژیم گذشته تاریخ اسلامی را تبدیل به تاریخ شاهنشاهی کرد و سال نو را با عنوان سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی تحویل کرد، در لحظه تحویل سال شهید آیت‌الله مطهری گفتند «اگر مردم می‌دانستند چه اتفاقی افتاده است، امسال به جای عید عزا می‌گرفتند». این گونه تعبیرات حاکی از اهمیت موضوع و لزوم غفلت نکردن از آن است نه این که باید عزاداری و گریه و زاری کنیم. به همین جهت در آن سال خانواده ما، هم به دید و بازدید پرداختند و هم به سفر رفتند. همین طور است زمانی که امام خمینی(ره) در سال ۱۳۵۶ اعلام کردند که به خاطر جنایات رژیم شاه امسال ما عید نیمه شعبان نداریم. این اقدام نیز به این معنی بود که از جنایات آن رژیم و تلاش برای ادامه نهضت غفلت نشود، نه این که سیاه بپوشیم و عزاداری و گریه و زاری کنیم. این برداشت غلطِ هردو بزرگوار باعث شد که به دفاع از نوروز بپردازند در حالی که اصلاً در آن مصاحبه رد نوروز مطرح نبود.

اسلام رسومی از ایران باستان را که منشأ عقلی داشته‌اند پذیرفته است. نوروز حاکی از انتخاب بهترین ایام سال توسط ایرانیان برای سیر در طبیعت و دید و بازدید و تفریح است و طبعاً عاقلانه است، همچنان که انتخاب یلدا به عنوان طولانی‌ترین شب سال برای دور هم نشستن و توجه به گردش فصول و شبانه‌روز در خلقت، رسمی است که منشأ عقلی دارد و طبعاً اسلام مخالفتی با آن ندارد. البته رسمی مانند سیزده بدر اگر بخواهد براساس اعتقاد به نحسی عدد ۱۳ برگزار شود مورد تأیید اسلام نیست اما اگر به عنوان روزی در سال برای گردش در طبیعت و بهره‌مندی از آن باشد طبعاً اسلام مخالفتی با آن ندارد.

به هرحال معلوم نیست چرا این دو بزرگوار نگرانِ از بین رفتن نوروز و به قول خودشان یکی از نشانه‌های ملیت ما شدند. ظاهراً ملیت ایرانی و اسلام را دو مقوله جدا از هم پنداشته‌اند در حالی که همیشه مذهب یکی از عناصر هویت ملی هر قومی است و اسلام عنصر اصلی ملیت ایرانی است. هر دو عزیز را به مطالعه کتاب «اسلام و مسئله ملیت» استاد مطهری دعوت می‌کنم و البته دو نسخه از آن را برای جناب آقای جعفر محمدی مدیر مسئول سایت عصر ایران ارسال می‌کنم تا به این دو بزرگوار اهدا شود.

اما آقای هومان دوراندیش که از نامش و البته از مطالبش معلوم است که تعصبی نسبت به ایران باستان و بی‌مهری نسبت به اسلام دارد، معلوم نیست چرا موضوع را به انتخابات و مسئله حجاب و نیز رقص و شادی وصل کرده‌اند و جمله گهرباری هم گفته‌اند که «شادی بدون رقص ناممکن و بی‌معناست»! و بعد گفته‌اند علی مطهری با رقص و شادی مشکل دارد. البته بنده با شادی مشکل ندارم اما با رقص یک بانو در مقابل مردان نامحرم، مطابق اسلام مشکل دارم و رقص مردان را هم کار سخیفی می‌دانم.

عجیب است که هومان خان از بنده عبور کرده و به کتاب «مسئله حجاب» استاد مطهری و خود آن اسلام‌شناس شهید حمله کرده ‌است بر این اساس که همه چیز با گذشت زمان عوض می‌شود و طبعاً احکام اسلام هم تابع این قانون است! سپس می‌گوید «به همین دلیل امروز آثار مرتضی مطهری هم دیگر مخاطب عام ندارد». در واقع آرزوی خود را به صورت امر واقع شده مطرح می‌کند؛ در حالی که طبق گزارش وزارت ارشاد در نمایشگاه بین‌المللی کتاب سال گذشته آثار آیت‌الله مطهری جزء پرفروش‌ترین کتابهای کشور است، و برای مزید اطلاع هومان عزیز ـ اگر ناراحت نمی‌شوند ـ عرض می‌کنم نوبت چاپ کتاب «مسئله حجاب» اکنون صد و سی و پنجم است و در هر نوبت هم به تعداد بالا چاپ شده است و اصولاً کتاب «مسئله حجاب» از پرفروش‌ترین آثار استاد مطهری است.

و عجیب‌تر این که هومان گرامی عقاید خود را به اکثریت ملت ایران نسبت داده است، در حالی که به هیچ وجه این طور نیست. ممکن است اکثر مردم با سخت‌گیری در امر پوشش موافق نباشند ولی هرگز با بی‌بندوباری موافق نیستند. به تعبیر آیت‌الله مطهری این حرفها از آنجا ناشی می‌شود که افراد می‌خواهند سبک زندگی خودشان را توجیه کنند.

به هرحال برای این هردو بزرگوار آرزوی توفیق دارم و البته از هر دو درخواست دارم که برای نقد یک سخن اولاً مقصود گوینده را دریابند و ثانیاً همان مقصود را نقد کنند نه این که به گوینده نسبتهای ناروا بدهند و بعد حرفهای نگفته او را نقد کنند و در واقع به این بهانه حرفهای خود را بزنند و عقده‌گشایی کنند.

 

منبع: اطلاعات انلاین