انسان‌زدایی به بهانه یهودی‌سازی/ جنایت‌ها فراموش نمی‌شوند
انسان‌زدایی به بهانه یهودی‌سازی/ جنایت‌ها فراموش نمی‌شوند

یوآو گالانت وزیر دفاع رژیم صهیونیستی دستور محاصره کامل نوار غزه را صادر کرد و گفت «برق، غذا، سوخت وجود نخواهد داشت؛ همه چیز بسته است؛ زیرا ما در حال مبارزه با حیوانات انسانی هستیم و بر اساس آن عمل می‌کنیم.» دکتر «ست کراسبی» استاد دانشگاه واشنگتن در پاسخ به اظهارات «مایکل جونز» نویسنده کاتولیک […]

- انسان‌زدایی به بهانه یهودی‌سازی/ جنایت‌ها فراموش نمی‌شوند

یوآو گالانت وزیر دفاع رژیم صهیونیستی دستور محاصره کامل نوار غزه را صادر کرد و گفت «برق، غذا، سوخت وجود نخواهد داشت؛ همه چیز بسته است؛ زیرا ما در حال مبارزه با حیوانات انسانی هستیم و بر اساس آن عمل می‌کنیم.»

دکتر «ست کراسبی» استاد دانشگاه واشنگتن در پاسخ به اظهارات «مایکل جونز» نویسنده کاتولیک یهودی‌ستیز که گفته، اسرائیل درگیر پاکسازی قومی و نژادی فلسطینیان است، با تفکر نسل کشی پاسخ داد: «باید بیشتر از این، پاک‌سازی انجام شود؛ فلسطینی‌ها قوم نیستند و اسرائیل انسان‌ها را هدف قرار نداده است.»

این جملات ترسناک فقط بخشی از یک حقیقت تلخ در سرزمینی به نام فلسطین است. تفکر و ایدئولوژی با عنوان انسان‌زدایی. اما پرسش اینجاست که انسانیت‌زدایی چه مفهومی دارد؟

انسانیت‌زدایی، نفی انسانیت کامل در افراد همراه با ظلم و رنجی است که با آن همراه است که گویی افراد فاقد ظرفیت‌های ذهنی هستند که معمولاً به انسان نسبت داده می‌شود. انسانیت‌زدایی یعنی غیرانسان دیدن افراد و هر عمل یا فکری که یک فرد را کمتر از انسان بداند. انسانیت‌زدایی یکی از انواع تحریک به نسل‌کشی است و دلیلی برای توجیه جنگ، کشتار، برده‌داری، مصادره اموال و … که ملموس و عینی در سرزمین اشغالی به وضوح قابل درک است.

تسخیر فلسطین با پاک‌سازی قومی

بر همین مبنا و ایدئولوژی، رژیم صهیونیستی دست به تحقیر فلسطینیان می‌زند، آن‌ها را می‌کشد و در محدوده کوچک همچون قفس، آن‌ها را حبس کرده است تا بلکه روزی با پاکسازی قومی، فلسطین را تسخیر کند. اما چگونه این راهبرد را در پیش گرفتند و از اساس تفکرشان چیست و چرا فلسطینی‌ها را به رسمیت نمی‌شناسند؟

برای اسرائیلی‌ها، به رسمیت شناختن فلسطینی‌ها به عنوان قربانی اقدامات اسرائیل قابل تحمل نیست. این اعتراف به معنای مواجهه با بی‌عدالتی تاریخی اسرائیل است؛ از پاکسازی قومی مردم بومی این کشور در سال ۱۹۴۸ تا دروغ «سرزمین بدون مردم برای مردم بدون سرزمین».

آنچه فلسطینی‌ها می‌خواهند این است که به عنوان قربانیان شرارتی که به طور آگاهانه توسط اسرائیل علیه آن‌ها انجام می‌شود، شناخته شوند. برای یهودیان اسرائیلی پذیرش این امر به طور طبیعی به معنای از دست دادن وضعیت به ظاهر مظلومانه خود است.

گروه‌های مختلف اسرائیلی تلاش می‌کنند هویت اخلاقی اسرائیل را تأیید کنند و با این تفکر مردم فلسطین را در چنگال سختی نگه دارند. آنگونه که اسرائیل شهرک‌سازی می‌کند، از ارتش برای محافظت از شهرک‌نشینان استفاده می‌کند، در بازداشت اداری فلسطینی‌ها شرکت می‌کند، زمین‌های خصوصی را مصادره؛ تجارت و اقتصاد فلسطین را خفه و نرده نصب می‌کند؛ پست‌های بازرسی ایجاد و اعضای خانواده را از هم جدا می‌کند؛ خانه‌ها را تخریب کرده و تجاوز به زنان و کودکان را دستور کار دارد و به فلسطینی‌ها شلیک می‌کند. رهبران اسرائیل و مردمانشان هرگز با این جنایات، در مشروعیت پلیس خود شک نمی‌کنند، زیرا بر این باورند که «اسرائیل کشور صلح است.»

در اصل، اسرائیل بر حضور فلسطینیان معترضند و برای پاک‌سازی قومی در این سرزمین تلاش می‌کنند. ریشه این نژادپرستی را در عرب‌زدایی و یهودی‌سازی این رژیم باید یافت. آن‌ها اعراب را همچون بربر وحشی دانسته و این وحشیگری را لایق فلسطینیان می‌دانند.

آن‌گونه که «تئودور هرتزل» گفت: برای اروپا، ما بخشی از دیوار در برابر آسیا خواهیم بود، پایگاهی از تمدن در برابر بربریت. این عبارت در نخستین کنگره صهیونیسم در سال ۱۸۹۷ توسط هرتزل از رهبران جنبش صهیونیسم بیان شد. در همه بحث‌های درون جنبش صهیونیستی در اروپا، حضور اعراب در فلسطین تقریباً هرگز مطرح نشد و بعد از آن، برخی از اسرائیلی‌ها تا آنجا پیش رفتند که این انکار موجودیت فلسطینی‌ها را به دلایل اخلاقی توجیه کردند.

بازسازی ارضی آن‌ها روی یک طرح ترکیبی یهودی‌سازی و عرب‌زدایی متمرکز بود. در واقع اسرائیل به عنوان یک جامعه شهرک‌نشین از سال ۱۹۴۸ و پس از ۱۹۶۷ همه تلاش خود را برای اجرای بازسازی ارضی سرزمین فلسطین براساس این دو طرح انجام داده است.

برنامه یهودی‌سازی اسرائیل براساس یک افسانه هژمونیک مبنی بر این بود که سرزمین متعلق به قوم یهود (همان‌گونه که خداوند وعده داده) است؛ بنابراین، شکل انحصاری حل‌وفصل اسکان قومی_ناسیونالیستی به منظور بومی‌سازی سریع یهودیان مهاجر و انکار یا به حاشیه راندن حقوق فلسطینیان و حضور آن‌ها ایجاد شد و با حضور خاخام‌های تندرو و متعصب، آموزش‌های لازم برای افزایش انزجار در یهودیان مهاجر نسبت به فلسطینیان داده شد.

عملکرد صهیونیسم دینی

صهیونیست نه فقط حضور فلسطینیان را به رسمیت نمی‌شناسد بلکه حتی آن‌ها را انسان نمی‌داند. دکتر «ناهوم گلدمن» رئیس وقت کنگره جهانی یهود در سال ۱۹۴۷ به فلسطینی‌ها به‌گونه‌ای نگاه می‌کرد که گویی الاغ هستند؛ همان‌گونه که دکتر «ست کراسبی» استاد دانشگاه واشنگتن آمریکا بر این باور است که فلسطینیان انسان نیستند و عملکرد اسرائیلی‌ها در مواجهه با حیوانات، کاملا عادی و منطقی است.

خاخام‌های صهیونیست از جمله خاخام زوی تاو (از شاگردان ارشد خاخام کوک) می‌گفتند درگیری بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها تضاد بین دو هویت جمعی است؛ که یکی درست (جمع یهودی) و دیگری نادرست است (جمع فلسطینی).

آن‌ها بر این باورند، با وجود اینکه فلسطینی‌ها خود را به عنوان انسان به حساب می‌آورند، اما فاقد هرگونه جوهره و محتوایی از انسان هستند. آن‌ها هیچ ارزش، نقش یا استعدادی ندارند که برای تکمیل شکل بشریت لازم است و همچنین هیچ جای پایی در ابدیت ندارند؛ مانند قوم یهود که ملیت آن‌ها با برنامه الهی بازگرداندن جهان و ساختن همه مخلوقات مرتبط است.

صهیونیست‌ها در این باور استوارند و پاکسازی قومی را افتخار می‌دانند تا آنجا که «نفتالی بنت» در واکنش به آزادی اسرا در سال ۲۰۱۳ توسط اسرائیل گفت: تروریست‌های فلسطینی باید تیرباران شوند و من پیش از این در زندگی‌ام، عرب‌های زیادی را کشته‌ام و هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد؛ زیرا قرار نیست یک کشور فلسطینی در سرزمین کوچک اسرائیل وجود داشته باشد و این اتفاق نمی‌افتد. یک کشور فلسطینی برای ۲۰۰ سال آینده یک فاجعه خواهد بود.

اسرائیل برای رسیدن به آرمان‌های ضد انسانی و نژادپرستانه خود از هیچ جنایتی چشم‌پوشی نکرده و بیش از ۷۰ سال است با غیرانسان دانستن فلسطینیان و قائل ندانستن حقوق شهروندی برای آنها، سعی در نابودی آن‌ها دارد. آن‌ها می‌گویند باید با حیوانات انسان‌نما اینگونه رفتار شود.

جنایت‌های ادامه دار صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی

جنایات اسرائیل در تحقق وعده خود از ابتدا تا کنون علیه مردم فلسطین آنقدر غیرانسانی بوده که نتیجه‌ای جز پاک‌سازی بومی و قومی، نسل‌کشی، نژادپرستی و حذف نام فلسطین نمی‌توان گرفت. نمونه جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های زیر که در تاریخ بشریت به ثبت رسیده، گواه جنایات این رژیم غاصب است:

جنایت خان یونس

«خان یونس» در نوار غزه قرار دارد. این روستا در دو نوبت به فاصله ۹ روز هدف حملات اشغالگران صهیونیست قرار گرفت؛ یکی در در سوم نوامبر ۱۹۵۶ (۱۲ آبان ۱۳۳۵) که ۵۰۰ فلسطینی به قتل رسید و دیگری ۱۲ نوامبر (۲۲ آبان) همان سال که ۲۷۰ فلسطینی به شهادت رسیدند.

کشتار طنطوره

شب ۲۲ مه سال ۱۹۴۸ (یکم خرداد ۱۳۲۷) گردان واحد اسکندرونه وابسته به هاگانا ارتش اسرائیل به روستای طنطوره حمله کردند. در این حمله ۲۵۰ فلسطینی قتل‌عام شدند. اسرائیلی‌ها به دختران تجاوز کردند؛ مردان را در قفس انداختند و مردم را سوزاندند و ۱۷۲۸ خانوار را آواره کردند.

کشتار دیر یاسین

کشتار دیر یاسین در ۹ آوریل سال ۱۹۴۸ (۲۰ فروردین ۱۳۲۷) به وقوع پیوست و ۲۵۰ تا ۳۶۰ شهروند فلسطینی به شکل بی‌رحمانه‌ای قتل‌عام شدند. در این حادثه جمعیت‌های صهیونیستی با این تصور که اهالی روستای ۷۵۰ نفری دیر یاسین از ترس جان‌شان در برابر حمله آن‌ها پا به فرار خواهند گذاشت تا آن‌ها به راحتی بتوانند آنجا مصادره کنند، به این روستای واقع در غرب شهر اشغالی قدس حمل کردند. «ازرا یاچین» یکی از سربازان ارتش اسرائیل که در کشتار غیرنظامیان فلسطینی در سال ۱۹۴۸ دست داشت، از اسرائیلی‌ها خواست «یاد و خاطره خانواده‌ها، مادران و کودکان را پاک کنند.»

جنایت اللد و الرمله

جنایات «اللد و الرمله» که در ژوئن ۱۹۶۹ (خرداد ۱۳۴۸) اتفاق افتاد، یک شبه نظامیان صهیونیست با حمله به این دو روستا، به جز ۲۵ خانواده فلسطینی، هیچ فلسطینی دیگری را زنده نگذاشتند. ۱۷۶ فلسطینی در این جنایت به شهادت رسیدند.

جنایت قبیه

روستای قبیه در ۲۲ کیلومتری شمال شرقی قدس و ۴۴ کیلومتری غرب رام‌الله واقع است. ساعت ۷ بعدازظهر ۱۴ اکتبر ۱۹۵۳ (۲۲ مهر ۱۳۳۲) مورد حمله و اشغال نظامیان صهیونیست درآمد. در این هجوم به رهبری «آریل شارون» نظامیان صهیونیست با لباس مبدل، ۶۹ زن و مرد و کودک فلسطینی را قتل‌عام کردند.

کشتار حانین

نیرو‌های اسرائیلی در ۲۶ نوامبر سال ۱۹۶۷ (۵ آذر ۱۳۴۶) بعد از نزدیک به سه ماه از محاصره روستای حانین در لبنان، با ورود به روستا با تبر اقدام به قتل ساکنان کردند، منازل را آتش‌زدند و آن‌ها را با خاک یکسان کردند.

جنایت صبرا وشاتیلا

در سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۱) نیرو‌های اسرائیلی با همکاری برخی از نیرو‌های نظامی لبنانی دست‌نشانده، با نقشه وزیر جنگ آن زمان – آریل شارون- به اردوگاه‌های صبرا و شتیلا در نزدیکی بیروت که برخی از پناهندگان فلسطینی را در خود جای داده بودند حمله کردند و نزدیک به ۸۰۰ نفر فلسطینی به اضافه تعدادی لبنانی را به قتل رساندند.

جنایت کشتار نمازگزاران الاقصی

بر اثر درگیری نمازگزاران فلسطینی با گروه یهودی متعصب «امنای کوه هیکل» در سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹) سربازان اسرائیلی وارد ماجرا شدند و نمازگزاران را به گلوله بستند. در نتیجه این گلوله‌باران ۲۱ نفر کشته، ۱۵۰ نفر مجروح و ۲۷۰ نفر بازداشت شدند. همچنین از حرکت آمبولانس‌ها جلوگیری شد و برخی از پزشکان و پرستار‌ها نیز در هنگام امدادرسانی مورد هدف قرار گرفتند. کشته‌شدگان و مجروحان تا ۶ ساعت پس از پایان درگیری روی زمین بودند.

جنایت اردوگاه جنین

ارتش اسرائیل در سال ۲۰۰۲ (۱۳۸۱) حمله گسترده‌ای را به اردوگاه جنین واقع در کرانه باختری آغاز کرد. پس از دو هفته محاصره اردوگاه جنین و شروع جنگ شدید بین نیرو‌های مقاومت فلسطین و اسرائیل، نیرو‌های اشغالگر به ریاست «شائول موفاز» با تانک‌های خود وارد آنجا شدند و با تهاجم گسترده به این اردوگاه پس از پایان مهمات نیرو‌های مقاومت، آنجا را تسخیر کردند. سپس با ورود به اردوگاه، بسیاری از جوانان را اعدام کردند. همچنین تان‌کهای اسرائیل برخی خانه‌ها را تخریب کردند. تعداد شهدای این واقعه، حدود ۲۰۰ نفر است. البته هنوز تعداد شهدای دفن شده در گور‌های جمعی مشخص نیست.

کشتار قانا

در ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۶ (۸ مرداد ۱۳۸۵) در جریان جنگ ۳۳ روزه اسرائیل و لبنان، روستای قانا مورد حمله و بمباران نظامیان رژیم اشغالگر قدس قرار گرفت. برخورد دو بمب به یک ساختمان مسکونی چهار طبقه در مرکز روستا به کشته‌شدن ۵۴ شهروند غیرنظامی از جمله بیش از ۳۷ کودک و زخمی‌شدن بسیاری انجامید.

بسیاری از فقیران و کودکان معلول که قادر به فرار از منطقه نبودند در این ساختمان می‌خوابیدند. خاخام‌های صهیونیست گفتند براساس حکم تورات، کشتار مردم در قانا در جنوب لبنان مباح است.

جنایت در غزه (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰)

رژیم صهیونیستی پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمان فلسطین در ژانویه سال ۲۰۰۶ (دی‌ماه ۱۳۸۴) در اقدامی نژادپرستانه با هدف تنبیه مردم فلسطین به ویژه مردم نوار غزه که بیشترین آرای حماس از این منطقه بود اقدام به محاصره کامل زمینی و هوایی این منطقه کرد.

در پی این محاصره کشنده، حتی از خروج بیماران فلسطینی برای مداوا به خارج جلوگیری کردند که در آن تا اواسط سال ۲۰۱۰ نزدیک به ۳۸۰ فلسطینی جان خود را از دست دادند. در این سال‌ها به ویژه اواخر سال ۲۰۰۸ تا اواسط ژانویه (دی‌ماه) ۲۰۱۰، صهیونیست‌ها جنگی خانمان‌سوز علیه غزه راه انداختند که به تجاوز ۲۲ روزه شهرت یافت. در این جنگ ۱۴۵۰ شهروند فلسطینی به شهادت رسیدند.

نبرد غزه

در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) کشتار بیش از ۲۰۰۰ فلسطینی که ۷۱۱ نفر از آنان کودکان و زنان بودند و افزون بر یک هزار مجروح، برگی سیاه را در دفتر رژیم صهیونیستی ورق زد.

کشتار بیمارستان المعمدانی

جنایت کشتار ۵۰۰ فلسطینی در بیمارستان المعمدانی در سال ۲۰۲۳ یادآور دیگر جنایت‌های رژیم اشغالگر است که از ابتدای اعلام موجودیتش تا کنون مرتکب شده. رژیم اشغالگر با بمباران بیمارستان المعمدانی که تعداد زیادی بیمار و آواره را در خود جای داده بود باعث شهادت بیش از ۵۰۰ فلسطینی شد.

بیمارستان المعمدانی چهار هزار نفر از جمله بیماران، پزشکان و هزاران آواره را که برای فرار از بمباران به این بیمارستان پناه آورده بودند، در خود جای داده بود. با وجود چنین جنایاتی می‌توان گفت از دیروز تا به امروز رژیم صهیونیستی با هدف نابودی مردم فلسطین و اخراج آن‌ها از سرزمینشان، قصد ایجاد کشوری یهود دارند و هرگز راضی به حضور فلسطینیان در سرزمینشان نیستند.

بحران انسانی در فلسطین به‌ویژه در غزه بیداد می‌کند، اما جوامع بشری و مدعیان حقوق بشر بر این باورند هیچ بحران انسانی رخ نداده و این فلسطینیان هستند که تروریست و جنایتکارند! و همه نگاه‌های غیرانسانی به سمت و علیه فلسطینیان است و هیچ‌یک از این جنایات را نمی‌بینند.

اما در این سال‌های سخت و زجرآور، مردم فلسطین ثابت کرده‌اند که تسلیم ظلم نخواهند شد و هیچ قدرتی ولو با جنایت و کشتار نمی‌تواند آن‌ها را از سرزمینشان بیرون کند.

منبع: روزنامه جوان

+