این جشن شبانه نشان از دانش ایرانی دارد
این جشن شبانه نشان از دانش ایرانی دارد

ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات نوشت: جشن یلدا و آیین‌های مرتبط با آن، یکی از جلوه‌های زندگی اجتماعی پیشینیان ماست که خوشبختانه هنوز پابرجا و زنده است. این جشن ریشه در دانش منحصربه‌فرد ایرانیان دارد، دانشی که خبر از تمدنی درخشان می‌دهد. دکتر محمد رسولی، پژوهشگر و شاهنامه‌شناس، در گفتگو با روزنامه اطلاعات، پیشینه و آیین‌های […]

این جشن شبانه نشان از دانش ایرانی دارد

ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات نوشت: جشن یلدا و آیین‌های مرتبط با آن، یکی از جلوه‌های زندگی اجتماعی پیشینیان ماست که خوشبختانه هنوز پابرجا و زنده است. این جشن ریشه در دانش منحصربه‌فرد ایرانیان دارد، دانشی که خبر از تمدنی درخشان می‌دهد.

دکتر محمد رسولی، پژوهشگر و شاهنامه‌شناس، در گفتگو با روزنامه اطلاعات، پیشینه و آیین‌های مرتبط با شب یلدا را تشریح می‌کند.

کلیّتی از جشن یلدا و پیشینه آن بفرمایید. 

جشن یلدا در ایران پیشینیه‌ای بسیار قدیمی‌ دارد و از وجود یک جامعه پیشرفته در ایران عهد کهن خبر می‌دهد. ممکن است این سخن در وهله نخست کمی ‌عجیب به نظر برسد اما با توضیحی که می‌دهیم دلیل این ادعا روشن می‌شود.

با توجه به چیستی یلدا متوجه می‌شویم که نیاکان ما در دوردست‌های تاریخ به چنان دانشی رسیده بودند که بدانند این شب، ویژگی خاصی از جهت اخترشناسی و دانش نجوم دارد. چون به آن پایه از دانش رسیده بودند که یلدا را جشن می‌گرفتند.

واقعیت طبیعی آن است که روز یکم دی‌ماه در نیمکره شمالی برابر است با آغاز زمستان و در نیمکره جنوبی، آغاز تابستان. روز یکم دی‌ماه، کوتاه‌ترین روز در نیمکره شمالی است و بلندترین روز در نیمکره جنوبی.

در حالی که قطب شمال در تاریکی فرو رفته، قطب جنوب (۹۰ درجه عرض شمالی) ۲۴ ساعت روشن است و روز. نیاکان ما به این دانش و آگاهی رسیده بودند که روز یکم دی را به عنوان آغاز طولانی‌تر شدن روزهای سال جشن می‌گرفتند. 

واژه جشن، در اصل «یسن» به معنای عبادت و نیایش بود. یسن نام آیینی است که در آن به ستایش خداوند و پرستش او می‌پرداختند. تلفظ این واژه در گذر زمان تغییر کرده و به جشن بدل شده است. ایرانیان در مقاطع اصلی سال که تغییرات کیهانی انجام می‌شود به این جشن‌ها (یسن‌ها) می‌پرداختند. در همین راستا، چهار جشن اصلی ایرانی یعنی نوروزگان در یکم فروردین، تیرگان در یکم تیر، مهرگان در یکم مهر و یلدا در یکم دی است.

این نیز گفتنی است که برخی‌ بر اثر خطا و اشتباه، گاهی تاریخ این جشن‌ها را تغییر می‌دهند، برای مثال گمان می‌کنند که مهرگان در روز دهم مهر یا تیرگان در روز دیگری است؛ در حالی که این جشن‌ها بر اساس تغییرات کیهانی و آسمانی است و دلبخواهی و قراردادی نبوده‌ که بی جهت یک روز را برای جشن قرار دهند. 
چهارمین جشن بزرگ ایرانیان که با آتش بزرگ هم همراه بوده، جشن دگرگونی (انقلاب) زمستانی است. از آغاز مهرگان از درازای روز‌ها کاسته و بر درازای شب‌ها افزوده می‌شود؛ به گونه‌ای که درازای شب یلدا پانزده ساعت و پنجاه و چهار دقیقه است. دراین شب ایرانیان برای یاری‌رسانی به خورشید، آتش‌های بزرگ می‌افروختند و به راستی آن را شبِ «زایش خورشید» می‌دانستند. 

ابوریحان بیرونی نیز به این معنا اشاره دارد و می‌نویسد: «دی‌ماه که آن را خور ماه نیز گویند و نخستین روز آن خرم روز (خور روز/ خوره روز) است.»

همچنین در قانون مسعودی آمده: «این روز به گونه «خُره روز» آمده است و در برخی بن ‌نبشت‌ها «خرم روز» می‌باشد.»

بلندترین شب سال را ایرانیان، شب «چله» نیز می‌نامند. چله بزرگ از یکم دی ماه است تا دهم بهمن ماه (جشن سده) و چله کوچک از دهم بهمن ماه است تا بیستم اسفند (جشن سوری).

اگر ماهواره در آن دوران وجود می‌داشت، در سرتاسر فلات ایران از آسمان، آتشین و روشن به چشم می‌خورد.

در دوران مهرآیینی برای جاودان‌سازی «زایشِ مهر» کوشیدند تا زایش او را به جشن یلدا برند یا شاید به راستی «مهر» در همین شب یا شبِ زایش خورشید چشم به جهان گشوده است.

آیا حکیم فردوسی به یلدا اشاره ای داشته است؟

فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه گفته است: 

که ما را ز دین بهی ننگ نیست

به گیتی، به از دین هوشنگ نیست
همه راه داد است و آیین مهر

نظر کردن اندر شمار سپهر

آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده است. ایرانیان در این شب، باقی‎مانده میوه‌هایی را که انبار کرده‌اند و خشکبار و تنقلات می‌خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و در کنار بخاری روشن می‌نشینند تا سپیده‌دم، بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی ‌(از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.

یلدا – همان میلاد به معنای زایش- زادروز یا تولد است که مانند صد‌ها واژه دیگر از ایران به دیگر زبان‌ها و از جمله زبان‌های سامی رفته و سپس دوباره بازگشته و وارد پارسی شده است. باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصا در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله (چهل روز مانده به جشن سده، شب سیاه و سرد) استفاده می‌شود. ایرانیان معتقد بودند که صبح شب یلدا با برآمدن آفتاب، روز‌ها بلندتر و تابش نور ایزدی بیشتر می‌شود.

آیا جشن یلدا به سایر نقاط جهان سرایت کرده است؟

جشن یلدا با اندک تغییراتی به سایر نقاط جهان رفته است. در حدود چهارهزار سال پیش در مصر باستان، جشن «باز زاییده شدن خورشید» مصادف با شب چله برگزار می‌شد. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز به نشانه ۱۲ ماه سال خورشیدی به جشن و پایکوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی ‌می‌داشتند. همچنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده می‌کردند که نشانه پایان سال و آغاز سال نو بود. 

ریشه‌های یلدا در جشن‌های دیگر مرسوم در یونان نیز باقی مانده که از مهم‌ترین این جشن‌ها می‌توان به جشن ساتورن اشاره کرد.

در قسمت‌هایی از روسیه جنوبی، هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به مناسبت چله برگزار می‌شود که شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی به صورت موجودات زنده، بازی‌های محلی گوناگون، کشت و بذرپاشی به صورت تمثیلی و بازسازی مراسم کشت، پوشاندن سطح کلبه با چربی و سنت‌هایی از این دست، آیین‌های ویژه این جشن است.

آیا یلدا واژه‌ای فارسی است؟

بله، بی‌گمان یلدا واژه‌ای ایرانی است که اندکی لباس عربی به تن کرده و عرب‌ها با آن ده‌ها واژه ایرانی ساخته‌اند. شب چله و یلدا هر دو نام‌های ایرانی است که البته کاربرد و بیان یلدا درست‌تر است.

منبع: اطلاعات انلاین