۳ درس بزرگ جنگ برای اسرائیل
۳ درس بزرگ جنگ برای اسرائیل

بیش از ۸۰ روز از جنگ غزه می‌گذرد. جنگی که تاکنون در مورد تبعات و فجایع گسترده جانی و مادی آن مطالب و مسائلی زیادی گفته و مطرح شده است. جنگی که بسیاری از ناظران و تحلیلگرانِ مسائل راهبردی، آن را حامل پیام‌های قابل تامل ژئوپلیتیکی در مورد آینده معادلات منطقه غرب آسیا عنوان می‌کنند […]

- ۳ درس بزرگ جنگ برای اسرائیل

بیش از ۸۰ روز از جنگ غزه می‌گذرد. جنگی که تاکنون در مورد تبعات و فجایع گسترده جانی و مادی آن مطالب و مسائلی زیادی گفته و مطرح شده است. جنگی که بسیاری از ناظران و تحلیلگرانِ مسائل راهبردی، آن را حامل پیام‌های قابل تامل ژئوپلیتیکی در مورد آینده معادلات منطقه غرب آسیا عنوان می‌کنند و برخی نیز آن را عینی‌ترین نشانه از افول موقعیت هژمونیک آمریکا در عرصه نظام بین الملل ارزیابی می‌کنند.

در قالب این جنگ کنشگرانی نظیر انصار الله یمن و حزب الله لبنان دست به اقداماتی علیه رژیم اسرائیل به عنوان نزدیکترین متحد منطقه‌ای آمریکا در خاورمیانه زده اند که شاید صحبت از آن در یک یا دو دهه قبل، دور از ذهن به نظر می‌رسید. از این رو، جنگ غزه حامل واقعیت‌های جدید و معناداری هم برای آمریکا و هم به ویژه برای رژیم اسرائیل بوده است.

در این راستا، به طور خاص اسرائیل با ۳ درس بزرگ در بحبوحه جنگ غزه رو به رو شده است.

۱. اسرائیل یک دولت عادی نیست

اسرائیلی‌ها چندین دهه است که با استفاده از اهرم‌های گوناگون سعی دارند این گزاره را که به یک دولت عادی و واقعیت عینی در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده‌اند، به افکار عمومی و همچنین دولت‌های جهان ثابت کنند. بنیامین نتانیاهو قبل از آغاز جنگ غزه، در اقدامی جنجالی در جریان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سخنرانی خود در آن، نقشه فلسطین را حذف و جغرافیای تازه‌ای را از اسرائیل برای جهانیان به نمایش گذاشت.

با این حال، هم عملیات هفتم اکتبر و هم گرفتار شدن اسرائیل در باتلاق جنگ غزه نشان داد که تا چه اندازه این قِسم رویکرد‌های مقام‌های ارشد اسرائیلی، غیرواقعی است. در شرایط کنونی، دولت‌هایی نظیر عربستان سعودی که بسیاری از قریب الوقوع بودن اعلام گزاره عادی سازی روابط آن با اسرائیل سخن می‌گفتند و حتی متحدان غربی اسرائیل نیز در تقویت پیوند‌های خود با اسرائیل، تردید‌های جدی دارند.

زیرا حجم جنایات اسرائیل در نوار غزه به قدری شوکه کننده بوده که هر گونه همکاری با تل آویو را به یک موضوع پرهزینه برای هر سازوکار سیاسی در اقصی نقاط جهان تبدیل شده است. از این رو، هم عملیات هفتم اکتبر و هم جنگ غزه، اسرائیلی‌ها را از این رویا که به موقعیت تثبیت شده‌ای در عرصه روابط بین الملل رسیده اند، جدا کرد و واقعیت‌های تلخی را پیش روی آن‌ها گذاشت.

۲. ظهور تهدید‌های جدید علیه اسرائیل

شاید اسرائیل قبل از آغاز جنگ غزه هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد که محور مقاومت در غرب آسیا، به این زودی‌ها و به نحوی متحد در برابر آن قرار گیرد. با این حال، جنگ غزه نمود‌های عینی را از این مساله پیش چشم تل آویو قرار داد و اکنون اعضای مختلف محور مقاومت هر کدام به طریقی در حال وارد کردن فشار به رژیم اسرائیل جهت متوقف کردن جنگ هستند.

حزب الله لبنان با عملیات‌های هدفمند خود در جوار مرز‌های شمالی نوار غزه نه تنها تا حد زیادی تجهیزات و پایگاه‌های جاسوسی اسرائیل را کور کرده بلکه شمار قابل ملاحظه‌ای از شهرک نشینان اسرائیلی در شمال اراضی اشغالی را نیز وادار به ترک خانه‌های خود کرده است.

موضوعی که یک بارِ اقتصادی و اجتماعی-سیاسی قابل توجه را به دولت نتانیاهو تحمیل کرده است. البته که شمار قابل ملاحظه‌ای از نیرو‌های ارتش اسرائیل نیز معطوف به جبهه شمالی شده اند و همین مساله از شدت فشار‌های ارتش اسرائیل به نوار غزه کاسته است.

از سوی دیگر، انصار الله یمن نیز شریان حیاتی تجارت دریایی اسرائیل در دریای سرخ را هدف قرار داده و عملا این حوزه که ۹۸ درصد از اقتصاد و تجارت اسرائیل به آن وابسته است را هدف قرار داده است. در عین حال، انصارالله یمن در انجام حملات موشکی و پهپادی به اراضی اشغالی نیز جسارت زیادی از خود نشان داده و در چندین نوبت بندر راهبردی ایلات در عمق اراضی اشغالی را هدف حملات خود قرار داده است.

گروه‌های مقاومت عراقی و سوری نیز با حملات راکتی و پهپادی خود به مواضع نیرو‌های آمریکایی حاضر درعراق و سوریه و همچنین انجام حملات مستقیم به عمق اراضی اشغالی سعی کرده اند هم دولت آمریکا و هم رژیم اسرائیل را جهت خاتمه دادن به پایان جنگ غزه تحت فشار قرار دهند.

در این میان، ایران نیز حمایت‌ها و تحرکات سیاسی و دیپلماتیک گسترده‌ای را با هدف حمایت از محور مقاومت در عرصه بین المللی در دستورکار قرار داده و سعی کرده در این زمینه جبهه‌ای هماهنگ را علیه اسرائیل شکل دهد.

در کنار همه این ها، کشوری نظیر اردن که در حدود ۶ میلیون پناهجوی فلسطینی در آن حضور دارند نیز به یکی از جبهه‌های در حال رشدِ اقدام علیه رژیم اشغالگر قدس تبدیل شده است. در این رابطه، گزارش‌های مختلفی دال بر افزایش قاچاق سلاح از اردن به عمق اراضی اشغالی منتشر شده است. موضوعی که با توجه به اوج گیری احساسات ضد اسرائیلی در کشور اردن، می‌تواند حامل تهدیدات جدی در ادامه راه علیه صهیونیست‌ها باشد.

۳. شوکِ روایتی به اسرائیل

جنگ غزه از حیث روایت‌های تولید شده که افکار عمومی بین المللی را تحت تاثیر قرار می‌دهند نیز دست بزرگی برای اسرائیل به همراه داشته است. اسرائیل و جریان‌های متحد رسانه‌ای آن در جهان همواره عادت داشتند که در مورد هر مساله ای، روایت‌های مد نظر خود را به عنوان روایت‌های غالب، به خوردِ افکار عمومی بین المللی بدهند.

با این حال، در جنگ کنونی غزه تا حد زیادی این معادله تغییر کرده و اسرائیلی‌ها با یک بحران بزرگ در این رابطه رو به رو شده اند. این وضعیت به قدری برای اسرائیل بغرنج شده و آن را شوکه کرده که در برخی شرایط، وضعیت اسرائیل تمسخرآمیز شده است. مثلا “اسحاق هرتزوگ” رئیس جمهور اسرائیل در یک موضع گیری در اوایل جنگ غزه مدعی شد که یک کتابچه همراه یکی از نیرو‌های حماس درجریان حمله به عمق اسرائیل بوده که در حقیقت کتابچه تولید سلاح‌های شیمیایی گروه القاعده بوده است.

بلافاصله پس از اینکه این ادعا مطرح شد، بسیاری در شبکه‌های اجتماعی، رئیس جمهور اسرائیل را مسخره کردند و حتی برخی به تمسخر به وی گفتند که آن نیروی حماس احتمالا دنبال یک کافه بوده تا کتاب خود را در آن مطالعه کند و قهوه بنوشد. عجیب اینکه هرتزوگ برای اینکه کار را درست کند، چند روز بعد با یک کتاب دیگر در کنفرانس خبری ظاهر شده و نسخه عربی کتاب “نبرد من” آدولف هیتلر را با خود به همراه داشت و مدعی شد که این کتاب به همراه یکی دیگر از نیرو‌های حماس در جریان حمله هفتم اکتبر بوده است.

این ادعای وی هم به جای اینکه کار را درست کند آن را بدتر کرد. در موارد مختلفی نظیر ادعا‌های اسرائیل مبنی بر سر بریده شدن کودکان ساکنان در یک شهرک اسرائیلی به دست نیرو‌های حماس و یا سوزاندن یک نوزاد و ده‌ها مورد دیگر نیز که کذب بودن تمامی آن‌ها ثابت شد، اسرائیل عملا شوکه شد، زیرا تا به امروز، این رژیم با چالش مطرح کردن طیف گسترده‌ای از ادعا‌ها مواجه بوده که اغلب آن‌ها دروغ از کار در آمده‌اند. مساله‌ای که نشان می‌دهد اسرائیلی‌ها تنها روایتگران جنگ غزه نیستند و منابع کسب آگاهی برای افکار عمومی بین المللی، متنوع‌تر شده اند.

این موضوع عملا اسرائیل را در یک بن بست قرار داده و حتی اندک همدردی‌هایی که در اقصی نقاط جهان در ابتدای اجرای عملیات هفتم اکتبر با اسرائیلی‌ها ابراز می‌شد را خیلی زود به جریان‌های مخالف با آن‌ها تبدیل کرد. به نظر می‌رسد اسرائیل در ادامه راه برای این چالش و رفع آن باید به دنبال راهکار‌های جدی‌تری باشد.

منبع: ایسنا

+