افشای راز کشتن رفیق در طباخی
افشای راز کشتن رفیق در طباخی

اتلی که بعد از ۸ ماه گریز و زندگی پنهانی، در یک خانه مجردی دستگیر شد، راز کشتن رفیقش در کله پزی را برملا کرد. به گفته روزنامه خراسان، سحرگاه روز آخر ماه خرداد سال گذشته، یک خودروی پراید جلوی کله پزی در بلوار شهید قرنی مشهد پارک کرد و ۴ نفر از سواران آن […]

افشای راز رفیق‌کشی در طباخی بعد از 8 ماه

اتلی که بعد از ۸ ماه گریز و زندگی پنهانی، در یک خانه مجردی دستگیر شد، راز کشتن رفیقش در کله پزی را برملا کرد.

به گفته روزنامه خراسان، سحرگاه روز آخر ماه خرداد سال گذشته، یک خودروی پراید جلوی کله پزی در بلوار شهید قرنی مشهد پارک کرد و ۴ نفر از سواران آن برای خوردن صبحانه وارد کله پزی شدند و سیرابی سفارش دادند.

دختر عاشق پیشه کنار جوان ۲۹ ساله ای نشست که از قبل با او آشنا بوده بود و پیرمرد راننده هم روبروی سجاد جوان ۲۸ ساله ای نشست که همگی تازه از جمع مشروب خواری بلند شده و به کله پزی آمده بودند اما هنگامی که در حال خوردن سیرابی بودند «سجاد» شروع به شکایت از جوان ۲۹ ساله کرد. او که از رفتارهای «محمد» ناراحت بود با صدایی بلند گفت: چرا وقتی شب به خونه ت رفتم دیر جواب تلفن هام رو دادی؟ نمی خواستی منو تو خونه ت ببینی؟

این شکایت ها باعث شد «محمد» عصبانی شود و به همین خاطر جر و بحث شفاهی بین آن ها از کله پزی به بیرون کشیده شد. دختر عاشق پیشه با ترس از پیرمرد راننده خواست که او هم بیرون بیاید تا از جنگ بین دو دوست جلوگیری کند اما چند لحظه بعد ناگهان «سجاد» کاردی با دسته طلایی در دستش ظاهر شد و به بدن «محمد» (جوان ۲۹ ساله) زخمی وارد کرد. وقتی مشتریان با دیدن این صحنه وحشتناک از کله پزی بیرون زدند «سجاد» از محل فرار کرد و «محمد» هم روی زمین افتاد.

زمان زیادی نگذشت که نیروهای نجات بدن جوان ۲۹ ساله را به بیمارستان منتقل کردند اما او علائم حیاتی نداشت و مرده بود. چند دقیقه بعد با اطلاع پلیس از این حادثه دلخراش، گروهی از کارآگاهان اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی همراه با قاضی تخصصی قتل عمد مشهد به محل رسیدند و تحقیقات در مورد این جنایت فجیع ادامه پیدا کرد. با بازداشت دختر جوان و پیرمرد راننده، بررسی های حرفه ای توسط قاضی «محمود عارفی راد» در حالی به مرحله بعدی رسید که آن ها از مهمانی شبانه در خانه «محمد» و نوشیدن مشروبات الکلی گفتند اما «سجاد» (مظنون ۲۸ ساله) به جایی ناشناخته گریخته بود. به همین دلیل قاضی شعبه ۲۱۱ دادگاه عمومی و انقلاب مشهد پس از انجام تحقیقات اولیه، دستورات را برای شناسایی و بازداشت مظنون به قتل گریزان صادر کرد ولی هیچ یک از سرنخ های موجود به نتیجه نرسید و پناهگاه مظنون شناسایی نشد.

از طرف دیگر با توجه به اهمیت و حساسیت پیگیری پرونده های جرایم خشونت آمیز در نواحی مختلف استان خراسان رضوی، سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی وارد کار شد و دستور داد تا گروهی متشکل از کارآگاهان ماهر پلیس آگاهی به دنبال مظنون بروند. با این دستور انتظامی، بی درنگ ۳ گروه عملیاتی و اطلاعاتی تشکیل شد و فعالیت خود را تحت نظارت مستقیم سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) شروع کرد. آن ها در مرحله اول از رصدهای حرفه ای به سرنخ هایی دست یافتند که مظنون از مشهد خارج نشده است و به صورت پنهانی در منطقه ای زندگی می کند که احتمالا از آن جا خارج نمی شود.

این گونه شد که سرهنگ مهدی سلطانیان(معاون پلیس آگاهی خراسان رضوی)رهبری گروه ترکیبی عملیاتی را بر عهده گرفت و رصدهای اطلاعاتی برای یافتن محل پنهانی متهم گریخته از طریق کارشناسان اداره اطلاعات جنایی آگاهی خراسان رضوی ادامه یافت تا این که سرانجام کارآگاهان یک پناهگاه مجردی در بولوار مجیدیه مشهد را یافتند که چند جوان به آن واحد آپارتمانی رفت وآمد می‌کردند. به همین خاطر خانه مورد نظر با گرفتن مجوزهای قضایی از قاضی «عارفی راد»تحت پوشش اطلاعاتی قرارگرفت و معلوم شد افرادی بیشتر از آن چه از خانه مورد نظر خارج می شوند در آن ساکن هستند .به همین جهت عملیات در پوشش های متفاوت کارآگاهی ادامه یافت و سرانجام سرنخی مستحکم از حضور متهم گریخته در این پناهگاه مجردی به دست آمد. زمانی زیادی نگذشت که چهارشنبه گذشته،عملیات حمله به فرماندهی معاون پلیس آگاهی خراسان رضوی شروع شد و«سجاد»(متهم ۲۸ساله)درحالی که با پوشش نامناسب در واحد آپارتمانی پنهان شده بود به دام قانون افتاد و دستبند های فولادین قانون دستانش را در بر گرفت.

این متهم که از عملیات ناگهانی کارآگاهان شوکه شده بود در همان مکان دستگیری به قتل دوستش اقرار کرد وگفت:می خواستم رشته گفت وگوهای شکایت آمیز بین محمد و پیرمرد راننده را تغییر بدهم که من هم به خاطر پاسخ ندادن به تماس هایم از او شکایت کردم چراکه آن روز می دانستم «محمد»درخانه حاضر است ولی او دیر به تماس هایم جواب داده بود!ولی این مشاجره به درخواست «محمد»به بیرون از طباخی کشیده شد. وقتی او در میان مشاجره ها با مشت به سر وصورتم زده بود من هم تیزی را برداشتم و اول شانه اش را مورد هدف قرار دادم ولی در حین درگیری ضربه ای دیگر هم زدم و گریختم چراکه به خاطر مصرف مشروبات الکلی حال عادی نداشتم.

با آشکار شدن راز این جنایت مهیب،متهم مذکور به شعبه ویژه قتل عمد دادسرای عمومی وانقلاب مشهد راهنمایی شد و بررسی های قضایی در این مورد ادامه یافت.