هم میهن نوشت: راهها بسته است، آب آشامیدنی پیدا نمیشود، خوراکی مغازهها تمام شده، شش روستا برق ندارند. در روستای تلنگ، کپسول گاز پیدا نمیشود و مردم با هیزم آشپزی میکنند. اما همان هم روشن نمیشود. مردم فقیرند، خانههایشان خشت و گلی است و سیل، وضعیتشان را وخیمتر کرده. این روایت کوتاه از وضعیت اهالی […]
هم میهن نوشت: راهها بسته است، آب آشامیدنی پیدا نمیشود، خوراکی مغازهها تمام شده، شش روستا برق ندارند. در روستای تلنگ، کپسول گاز پیدا نمیشود و مردم با هیزم آشپزی میکنند. اما همان هم روشن نمیشود. مردم فقیرند، خانههایشان خشت و گلی است و سیل، وضعیتشان را وخیمتر کرده.
این روایت کوتاه از وضعیت اهالی شهرستانهای بخش بلوچستان استان سیستان و بلوچستان، شش روز پس از جاریشدن سیل است؛ آبها فروکش کرده و به دریا ریخته و گلولای باقی مانده و کم کم سیل، روی دیگرش را نشان میدهد. «خاش»، «سیب و سوران»، «فنوج»، «ایرانشهر»، «میرجاوه»، «نیکشهر»، «دلگان»، «چابهار»، «سراوان»، «زاهدان»، «نیمروز»، «سرباز»، «کنارک» و «مهرستان» و «دشتیاری» از این سیل آسیب دیدند، اما همه میگویند وضعیت دشتیاری و«تلنگ» قصرقند وخیمتر است: «مردم از نظر روحی بههم ریختهاند، بهویژه زنان و بچههای کوچک.
میگویند تا امروز که شش روز از سیل گذشته، چرا هیچ مسئولی نیامده؟ آنها گله دارند که صندوقهای رأی را برای ما آوردید، رأی ما را در این باران گرفتید، ولی کسی برای امداد نیامد. فرماندار یک شب توانست خودش را تا اینجا برساند و یک ساعت از منطقه بازدید کند؛ اما در مرکز شهرستان انتخابات بود و باید میرفت. صندوقها را هر طوری شد در گلولای منتقل کردند، حتی بعضیها را با قایق آوردند.بعضی نقاط مثل دریا شده بود، ولی قایقها با سرعت زیاد میرفتند.» «عبدالحلیم»، ساکن تلنگ است و وقتی سیل آمد، در روستا بود و دید که یک شبانهروز بارش باران، چطور آن حجم از آب را به روستا رساند: «حجم آب خیلی زیاد بود. در ۴۵ سالی که عمر کردهام، این حجم از آب را ندیده بودم. در یک شبانهروز ۲۶۰ میلیمتر باران آمد، آن هم در منطقهای که متوسط بارش یک سال در آن ۱۲۰ میلیمتر است.
اگر قبل از آن به مردم هشدار هم میدادند، آنها جایی نداشتند بروند. اگر هشدار میدادند، باید خودشان بالگرد آماده میکردند، هلالاحمر مواد غذایی دپو میکرد و… ولی خبری از اینچیزها نبود.» تقریباً تمام ۷۴ پارچه آبادی و روستای بخش تلنگ قصرقند، درگیر سیلی شدند که نتیجه چهار شبانهروز بارش شدید بود.
یکهفته پس از سیل، تمام زمینهای روستای تلنگ هنوز گلآلود است و بعضی از مسیرها تا نیممتر گل دارند. در روستاهای سطح بالاتر، آفتاب گلولای را کمی خشک کرده، ولی مناطق سطح پایینتر هنوز گلآلودند: «مردم این محدوده بهصورت دیم کشاورزی میکنند و بندسار و آببند دارند، آب پشت این بندها ذخیره میشد و با آن کشاورزی میکنند، ولی حالا همه این بندسارها از بین رفته و سیلبندهای اطراف روستاها هم تخریب شده است.»
نه آب دارند و نه غذا؛ شش روز مظلومیتِ گوشهای از ایران
بخش تلنگ، ۲۴ هزار خانوار و ۶ هزار جمعیت دارد که فعلاً به مناطق خارج از روستاهای خود دسترسی ندارند؛ در همین شرایط هم موادغذایی فروشگاههای کوچک تمام شده، هم آب آشامیدنی سالم در دسترس نیست: «درحالحاضر مردم به موادغذایی نیاز دارند، چراکه تمام مواد غذایی در مغازهها تمام شده است. حالا مهمترین مسئله، بازگشایی راههای روستایی است. بیشترین خسارت به زیرساختها، جادهها و سیستم برقرسانی وارد شده. درحالحاضر ۶ روستا برق ندارند و اگر برق وصل شود، موقتی است؛ چون تیرهای برق و سیمها روی زمین افتادهاند.» عبدالحلیم حرفهای دیگری هم دارد. به گفته او، تمام راهها پس از گذشت ۶ روز همچنان بسته است: «ما به مراکز خرید و شهر راهی نداریم. موادغذایی مغازههای کوچک روستا، تمام شده و مردم چیزی برای خوردن ندارند.
تلنگ، لولهکشی گاز ندارد و مردم از کپسول استفاده میکنند؛ حالا که راهها بسته است، هیچ کپسول گازی هم وجود ندارد و مردم با هیزم آشپزی میکنند. هیزمها بهدلیل باران، کم است و همان مقدار هیزم هم مرطوب شده و قابل اشتعال نیست. بیشتر مردم منطقه فقیرند و خانههایشان را با خشت و گل ساختهاند؛ سیل شدید همین خانهها را هم تخریب کرده و سرویس بهداشتی و چاههای فاضلاب بهصورت کامل از آب پر و تخریب شده است. الان مردم به مواد غذایی نیاز دارند که بهصورت کامل تمام شده و مهمترین بحث، بازگشایی راههای روستایی است.» آب لولهکشی روستاهای تلنگ قبلاً از سد تامین میشد، ولی فعلاً دسترسی به آب سالم قطع شده و مردم از آب گلآلود باران استفاده میکنند؛ همین شرایط باعث شده تا بیماریهایی مثل اسهال افزایش پیدا کند. امیری میگوید: امیدواریم وبا شایع نشود.»