کشتى آزاد در شش وزن المپیکى در بازیهاى آسیایى هانگژو خوش درخشید و سه طلا، دو نقره و یک حذفى به خود اختصاص داد که از لحاظ آمارى قابل قبول است، اما فقط از لحاظ آمارى.
بازیهاى آسیایى هانگژو پلى بود که انتهاى آن به بازیهاى المپیک ختم مىشود. بازیهاى المپیک ٢٠٢۴ که کمتر از ده ماه دیگر باید در پاریس برگزار شود و با توجه به نتایج کاروان ورزش ایران در بازیهاى آسیایى تنها باید به مدالهاى ورزش اول کشور در دو رشته کشتى آزاد و فرنگى دلخوش بود.
بعید است با این روند و عملکرد کاروان ورزش ایران در هانگژوى چین اگر قرعه و اتفاقات رایج و احتمالى ورزش به کمک ما نیاید بتوانیم در رشتههاى المپیکى که سالها مدعى بودیم، مثل تکواندو، وزنه بردارى و… غیر از کشتى به درخشش بیندیشیم.
بله، کشتى آزاد و فرنگى در بازیهاى آسیایى خوش درخشیدند اما داستان المپیک پیش رو قصه پرغصه دیگری است.
در کشتى آزاد نگرانىها و چالشهاى عذاب دهندهاى به چشم مىخورد. در سه وزن ۵٧، ٧۴ و ٩٧ کیلوگرم سهمیه نگرفتهایم، وزن ۵٧ کیلو پاشنه آشیل تیم المپیکى ما است، وزن ٩٧ کیلو معادلات پیچیدهاى دارد و وزن ۶۵ کیلو را هم باید کوبید و دوباره ساخت.
براى المپیک از شش وزن مىتوان روى مدالهاى حتمى حسن یزدانى و امیرحسین زارع از همین امروز حساب باز کرد. در ٨۶ کیلو اگر مىخواهیم طلاى دوم المپیک بر گردن حسن یزدانى، کاپیتان تیم ملى، مهر کسب دهمین مدال المپیک و جهان را صادر کند باید تا خود روز فینال المپیک براى بردن دیوید تیلور نقشه و طرح و برنامه و آنالیز و تاکتیک و حربه داشت.
در ١٢۵ کیلو امیرحسین زارع حاشیه امنیت و اطمینان را خودش دیوارچینى کرده است. در ٧۴ کیلو براى یونس امامى دغدغه کسب سهمیه وجود دارد، اما یونس توانمندى دارد و باید سهمیهاش را بگیرد و به المپیکى مبارزه کردن خوب بیندیشد تا مدالش را هم بگیرد.
اما ۵٧ کیلو و ۶۵ کیلو قصه پرغصه امروز کشتى آزاد است. در ۶۵ کیلو از بلگراد ٢٠٢٢ قهرمانى جهان که رحمان عموزاد طلا گرفت، چه کردهایم که او به پنجمى ٢٠٢٣ قهرمانى جهان بلگراد و شکست فینال ١١ بر ١ در زیر شش دقیقه فینال بازیهاى آسیایى رسید؟ انگار او را باید از منظر روحى کوبید و دوباره ساخت با ایجاد تغییراتى در بحث فنى. رحمان سهمیه دارد اما کار هم بسیار است.
اما ۵٧ کیلو پاشنه آشیل شش وزن المپیکى ایران است؛ جایى که نه اعجوبه عنواندارى داریم و نه سهمیه. علیرضا سرلک، میلاد والى زاده، ابراهیم خوارى و احمد محمد جوان تمام سرمایه امروز ما براى المپیک در سبک وزن کشتى آزاد است. جایى که کشتى گیران امروز صربستان، روس، ژاپن و روسی الاصل آلبانى رحمى براى پیشکش مدال با هر رنگى ندارند.
در ۵٧ کیلو هم در قهرمانى جهان شکست خوردیم و هم بازیهاى آسیایى. مىماند ٩٧ کیلوگرم که نه سهمیه داریم و نه دلش را که کامران قاسمپور به مسلخ فرستاده شود. تعارف هم نداریم؛ کامران آقاى وزن غیرالمپیکى ٩٢ کیلوى جهان است، آن هم با دو طلاى ٢٠٢١ و ٢٠٢٢.
اما براى المپیک به این اسمهاى ٩٧ کیلوگرم نگاه کنید: احمد تاج الدینوف روس الاصل بحرین، رشید سعدالله اف، تانک روسها که سریع دو روز بعد از مسلابقه جهانىاش در بلگراد جراحى کرد تا به المپیک بیندیشد و کایل استایدر آمریکایى.
مجتبى گلیج در جهانى و بازیهاى آسیایى امتحان پس داد، یک شکست و یک نقره. کامران قاسمپور هم که شده کلکسیون آسیبها و صدمههاى ویرانگر کشتى.
المپیک داستانش با بازیهاى آسیایى فرق دارد، میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است. شاید کشتى آزاد براى المپیک ٢٠٢۴ پاریس یک مولاناى کشتى بخواهد!
منبع :ورزش۳