مهندس مرگ؛ کسی که «محمد ضیف» دست پرورده اوست!
مهندس مرگ؛ کسی که «محمد ضیف» دست پرورده اوست!

محمد دیاب ابراهیم المصری با لقب «محمد ضیف» که این روز‌ها بیشتر از قبل نام او را شنیدید از اهالی فلسطین است که سال هاست در شاخه نظامی جنبش حماس فعالیت‌های جدی علیه صهیونیست‌ها کرده است. ضیف که اکنون یکی از دشمنان درجه یک اسراییلی‌ها به شمار می‌رود رویای دستگیری اش را برای نیرو‌های امنیتی […]

- مهندس مرگ؛ کسی که «محمد ضیف» دست پرورده اوست!

محمد دیاب ابراهیم المصری با لقب «محمد ضیف» که این روز‌ها بیشتر از قبل نام او را شنیدید از اهالی فلسطین است که سال هاست در شاخه نظامی جنبش حماس فعالیت‌های جدی علیه صهیونیست‌ها کرده است. ضیف که اکنون یکی از دشمنان درجه یک اسراییلی‌ها به شمار می‌رود رویای دستگیری اش را برای نیرو‌های امنیتی رژیم صهیونیستی از جمله موساد به کابوسی تبدیل کرده که هشت روز است خواب و خوراک را هم از آن‌ها گرفته است.

بار‌ها نیرو‌های امنیتی این رژیم با تمام امکانات خود سعی در دستگیری یا به شهادت رساندن او را داشتند، اما هر بار دست از پا دراز‌تر طرحی دیگر برای ترور این فرمانده مقاومت می‌ریزند. اما محمد ضیف علاوه بر عملیات‌هایی که در سرزمین‌های اشغالی طراحی کرده است، برای صهیونیست‌ها یادآور خاطره تلخی است که چند سالی آن‌ها را به آرامشی موقتی رسانده بود.

«یحیی عبدالطیف عیاش» از دوستان نزدیک و صمیمی ضیف بود که وقتی به شهادت رسید تمام شبکه‌های صهیونیستی برنامه‌های زنده خود را قطع کردند و با خوشحالی اعلام کردند: «اسراییلی‌ها امشب راحت بخوابند، مهندس مرگ کشته شد!». 

اما عیاش که بود که حالا محمد ضیف دوست خلف این مهندس مرگ، این روز‌ها جهان را با عملیات‌هایی که طراحی کرده است به خود خیره کرده. عملیاتی که هشت روز است ساکنان سرزمین‌های اشغالی را بهت زده کرده است. در ادامه یادی می‌کنیم از این مهندس شهید.

یحیی عیاش مهندس شیمی بود که با تشکیل شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی حماس موسوم به یگان‌های شهید عزالدین قسام، نبرد جدی خود با صهیونیست‌ها را آغاز کرد. یحیی چنان فعالیتی علیه صهیونیست‌ها آغاز کرد که بعد از ۵ سال یکی از دشمنان درجه یک آن‌ها محسوب می‌شد و به تنهایی مسئولیت کشته و مجروه شدن ۵۰۰ صهیونیست را عهده دار شد. او سال‌ها از دست نیرو‌های دستگاه عریض طویل امنیتی دشمن غیب می‌شد و مثل شبهی خود و نیروهایش را از دست آن‌ها نجات می‌داد در حالی که به اهدافش می‌رسید. 

او بار‌ها گریم صورت خود را تغییر داد و مقادیر زیادی مواد منفجره خطرناک جا به جا می‌کرد و به راحتی از چشمان نیرو‌های امنیتی رد می‌شد. یحیی در طی این ۵ سال به سردار افسانه‌ای برای فلسطینی‌ها تبدیل شده بود. 

در حالی که دهه‌ها عملیات شهادت طلبانه علیه صهیونیست‌ها با طراحی او صورت گرفت، اما هیج نامی از یحیی نبود و سرانجام این تیر مسموم خیانت بود که اسطوره مقاومت را از پای درآورد. جمعه ۱۵ دی ۱۳۷۴ خبری بسیار کوتاه در سراسر جهان مخابره شد. خبر این بود: «عیاش» که به نام «مهندس مرگ» معروف بود طی انفجار یک بمب در یک خانه کشته شد.» 

رسانه‌های غربی خصوصا رسانه‌های صهیونیست لحظه به لحظه خبر شهادت او را پوشش می‌دادند، اما همچنان کسی از چگونگی شهادت مهندس اطلاع دقیقی نداشت. هنوز هم بسیاری از کارشناس امنیتی با شناختی که از یحیی داشتند باور نمی‌کردند او که طی سالیان از دست همه غیب شده بود در حالی که به اهدافش رسیده بود، شهید شده باشد. او که صهیونیست‌ها را با اندک امکانات به خاک سیاه نشانده بود. 

«شیمون رومح» از عالی‌ترین ژنرال‌های اسراییلی در برنامه‌ای تلویزیونی جملات تکان دهنده‌ای در مورد یحیی گفت که نفس‌ها را در سینه صهیونیست‌ها حبس کرد. او خطاب به عیاش گفت: «متأسفانه مجبورم در مقابل دقت و ظرافت در عملیات هایت واماندگی خود را اعلام کنم چرا که چاره‌ای جز این ندارم. کار‌های تو تحسین بسیاری از نیرو‌های امنیتی زبده جهان را برانگیخته است. به راستی که تو مجری توانای ماموریت هایت هستی و ابتکار عملت بسیار دقیق است. تو یک شبح هولناک برای جامعه یهودیان هستی.» 

اسحاق رابین شخصا دستور دستگیری یا کشتن یحیی را می‌دهد. در حالی که عیاش لباس مردم عادی عرب را می‌پوشید و یا مثلا چفیه عربی می‌انداخت یا کلاه یهودی بر سر می‌گذاشت و همچنان عملیات هایش را جلو می‌برد. این قضیه نه تنها شین بث، بلکه نخست وزیر (اسحاق رابین) را هم به عذاب آورده بود. در هر جلسه‌ای از او می‌پرسیدند «تکلیف مهندس چه می‌شود؟» و این برای او بسیار گران تمام می‌شد.

بااینکه پوستر‌هایی از صورت عیاش منتشر شده بود، اما او بازهم به راحتی از ایست بازرسی اسراییلی‌ها رد می‌شد. 

یکی از نیرو‌های شین بث اسراییل که نیرویی مثل اف بی‌ای در آمریکا ست در مورد مهندس می‌گوید: وقتی یحیی زنده بود مردم اسراییل از خود می‌پرسیدند دفعه بعد نوبت کجاست… و این خیلی احساس بدی را به وجود آورده بود. یکی از بزرگترین انتقام گیری‌های مهندس می‌رفت که در تل آویو انجام شود. این بار عیاش تصمیم داشت جایی را منفجر کند که نماد آرامش در اسراییل بود. «دیزنکوف» خیابان پنجم تل آویو که قلب آنجا محسوب می‌شد. 

«رحیم الصوی» داوطلب می‌شود تا مأموریت مهندس را اجرا کند. عملیات‌های طرح ریزی توسط مهنددس یکی پس از دیگری با موفقیت انجام می‌شود در حالی که برخی از مسئولان اسراییلی معتقد بودند حماس و جهاد موفق نخواهند شد. 

سرانجام مهندس مرگ صهیونیست‌ها توسط موبایلی که بمبگذاری شده بود در حالی به شهادت می‌رسد که پدرش زنگ زده بود تا تولد سومین فرزندش را به او اطلاع دهد. این موبایل توسط مردی فلسطینی که برای اسراییلی‌ها خبرچینی می‌کرد به دست یحیی رسید. آن مرد عموی دوستش بود که اتاقی برای سکونت یحیی در اختیارش گذاشته بود.

شهید یحیی عیاش پس از سال‌ها به شهادت رسید، اما دشمنان صهیونیستی خوب می‌دانستند مردی که پایه گذار عملیات‌های استشهادی بود حالا شهادتش بسیار خطرناک‌تر از زنده بودنش است، زیرا این جوانان فلسطینی بودند که خون به ناحق ریخته شده مهندس در رگانشان می‌جوشید و لحظه‌ای مبارزه را از یاد نخواهند برد. 

حماس پس از شهادت یحیی بیانیه‌ای داد و در آن نوشت «ما می‌آییم!» و امروز هشت روز است که همرزمان شهید یحیی عیاش طوری آمدند که وجود اسراییل به لرزه درآمده است.

+