روایتی از ۳ شاهکار تاریخی در قلب تهران
روایتی از ۳ شاهکار تاریخی در قلب تهران

موزه ملی ایران به‌عنوان مهم‌ترین، قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین موزه در کشور، نه‌تنها محل نگهداری از اشیاء باستانی و تاریخی است، بلکه نمایشگاهی فرهنگی است که هر قطعه از اشیای پشت ویترین‌های آن قصه‌‌ای جذاب، افتخارآمیز و بی‌انتها از تمدن و تاریخ غنی کشورمان ایران را برای بازدیدکنندگان بازگو می‌کند.  این موزه در قلب تهران واقع […]

- روایتی از ۳ شاهکار تاریخی در قلب تهران

موزه ملی ایران به‌عنوان مهم‌ترین، قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین موزه در کشور، نه‌تنها محل نگهداری از اشیاء باستانی و تاریخی است، بلکه نمایشگاهی فرهنگی است که هر قطعه از اشیای پشت ویترین‌های آن قصه‌‌ای جذاب، افتخارآمیز و بی‌انتها از تمدن و تاریخ غنی کشورمان ایران را برای بازدیدکنندگان بازگو می‌کند. 

این موزه در قلب تهران واقع شده و بیشترین یافته‌های حاصل از کاوش‌های علمی باستان‌شناسی از دوران پارینه‌سنگی تا اسلامی در آن نگهداری می‌شود. در میان صدها شیء که در ویترین و گنجینه آن وجود دارد، سه اثر منحصر به‌فرد وجود دارد که توجه و پرداختن به آن‌ها می‌تواند دریچه‌ای رو به گذشته پرافتخار این سرزمین بگشاید؛ درفش شهداد، جام‌های مارلیک و جام ارجان.

دکتر رضا ریاحیان، پژوهشگر و باستان‌شناس، با بیان این که نقوش این سه اثر همگی اعتقادات و سنن و باورهای مردمان آن دوران را القا می‌کند، می‌گوید: این نقوش به دوران تاریخی هم رسیده و پیشینیه آن‌ها مربوط به دوران مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان است.

مثلا نماد گاو را در درفش شهداد داریم، در جام مارلیک هم داریم و در هنر هخامنشی هم این گاو را مشاهده می‌کنیم. همین نشان‌دهنده استمرار این هنر است.

درفش شهداد مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد، جام‌های مارلیک مربوط به اواخر هزاره دوم قبل از میلاد و جام ارجان مربوط به حدود سده۸۰۰ قبل از میلاد تا ۵۰۰ قبل از میلاد است.

ریاحیان در ادامه در گفتگو با اسما پورزنگی آبادی گزارشگر روزنامه اطلاعات به معرفی مختصری از این سه اثر مهم تاریخی می‌پردازد.

درفش شهداد

در سال ۱۳۵۰ خورشیدی در محوطۀ باستانی شهداد واقع در استان کرمان، کاوش‌های باستان‌شناسی در بخش‌های گورستان، صنعتی، مسکونی و مزرعه و زیورآلات و سنگ‌های قیمتی انجام شد. درفش شهداد (پرچم) در جریان کاوش‌ها در گورستان شماره ۱۱۴ در بخش غربی این محدوده به‌دست آمد. 

ارتفاع این درفش حدود ۱۱۹ سانتی‌متر است و صفحۀ چهارگوشی در ابعاد ۲۳ در ۲۳ سانتی‌متر دارد که نقوشی روی آن ایجاد شده. این درفش از جنس مِفرَغ بوده و مقداری مس هم در آن به‌کار رفته است. میلۀ اصلی درفش پایه‌ای چهارگوش دارد که برای نگهداری آن تعبیه شده و در بالای میله نیز عقابی در حالت پرواز قرار دارد. 

بر روی صفحۀ چهارگوش آن نقوشی ایجاد شده است: در وسط آن یک الهۀ زن بر روی صندلی نشسته و در مقابل آن سه زن دیگر وجود دارد که یکی از آن‌ها از بقیه بزرگ‌تر است که نشان می‌دهد مقام بالاتری از دو زن دیگر دارد. این زن‌ها در حال هدیه دادن شاخۀ گلی به آن الهه هستند.
گوشۀ پایین این چهارگوش، درخت خرمایی وجود دارد. این نقش مهم‌ترین دلیل برای اثبات آن است که در ایران حداقل از هزارۀ سوم، خرما داریم. 

نقش دیگر این درفش، گاوی است که با دو شیر محاصره شده. شیر و گاو در دنیای باستان نماد قدرت و شجاعت بوده‌اند. این گاو کوهان‌دار است که در جنوب‌شرق و منطقۀ سیستان پرورش می‌یافت. گاو کوهان‌دار را در نقوش شهرسوخته هم داریم. این شیر و گاو را در نمادهای دوران هخامنشی هم داریم. 

ریاحیان در ادامه اظهاراتش در پاسخ به این پرسش که آیا گاو در آن زمان اهلی شده بود، می‌گوید: بز، گاو، گوسفند و حتی اسب در دورۀ مس‌سنگ (روستانشینی) یعنی هزارۀ چهارم قبل از میلاد اهلی شده بودند. 

وی ادامه می‌دهد: در این گور علاوه بر درفش، خمرۀ سفالی، ظروف لوله‌دار برنزی، اره برنزی، شمش برنزی و ظروفی دیگر هم به‌دست آمده است. آقای حاکمی، حفار این گور و منطقه شهداد پیش‌بینی کردند این گور متعلق به فردی مهم بوده که جایگاه ویژه سیاسی یا نظامی و اقتصادی داشته است.

کارکرد این درفش چه بوده است؟ ریاحیان  پاسخ می‌دهد: با ارتفاعی که این درفش دارد بیشتر به نظر می‌رسد در جایی مثل معبد قرار می‌گرفته، در واقع یک شی‌ء آیینی است و این مفهوم را می‌رساند که در آن زمان خدایانی وجود داشته است. 

درخت، نماد زندگی و شیر و گاو نماد شجاعت و قدرت هستند و این نقوش، باورها و سنت‌ها و ارزش‌های مردمان آن زمان را به ما نشان می‌دهد. 
آیا درخت می‌تواند نماد کشاورزی و شرایط اقتصادی منطقه هم باشد؟ ریاحیان در پاسخ به این پرسش می‌گوید: قطعا. خانم مینو کریمی‌نیا کتابی تحت عنوان «نخل در فرهنگ ایرانی» نوشته‌ و توضیح داده‌اند که نخل چه جایگاهی در فرهنگ ایران از هزاره سوم تاکنون داشته است.

جام‌های مارلیک

این باستان‌شناس در ادامه، جام‌های مارلیک را معرفی می‌کند. 

در سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۱ خورشیدی، آقای دکتر عزت‌الله نگهبان در جریان کاوش‌های باستان‌شناسی در استان گیلان در منطقه رودبار، گورستان‌های باستانی را شناسایی می‌کند که به اسم همان منطقه یعنی مارلیک شناخته می‌شوند.

در این مجموعه گورها تعداد زیادی جام شناسایی شده که دو جام طلای آن دارای نقوش منحصربه‌فردی هستند که یکی به جام افسانه زندگی و دیگری به جام گاو بالدار معروف است. 

جام افسانه زندگی، نقوشی دارد که خلاصه زندگی یک بزکوهی را از تولد تا مرگ بازگو می‌کند. جام گاو بالدار بیشتر یک شیء نمادین است.

جام افسانه زندگی که داستانی را روایت می‌کند از گور شماره دو به‌دست آمده است. نکته جالب این که این گور هم فرم معماری خاصی دارد و هم به جز این جام ۲۷ قلم شی‌ء دیگر از جمله جام مفرغی، سلاح‌های جنگی، دستبند طلا، سگک کمربند، دستبند مفرغی و … نیز از آن به‌دست آمده و همین نشان می‌دهد این گور متعلق به فرد مهمی بوده است.

نقوش این جام را از ردیف پایین که شروع کنیم، بزکوهی تازه متولدشده را نشان می‌دهد که از مادر شیر می‌خورد، در ردیف دوم، بزکوهی رشدیافته و روی دستانش بلند شده و در حال تعذیه از درخت است. ردیف بعدی تعدادی گراز را نشان می‌دهد و ردیف آخر لاشخورهایی که در حال خوردن جسد بزکوهی هستند.

برخی بر این باورند این نقوش جنبه کشمکش و جنگ دارد ولی دکتر نگهبان معتقد است این نقوش، داستان افسانه زندگی یک بز است و به ما تولد و مرگ را نشان می‌دهد.

آیا بز نماد خاصی برای مردمان آن زمان است؟ این باستان‌شناس اظهار می‌کند: شیر و گاو را نماد شجاعت و قدرت و بز را بیشتر نماد زندگی و شادابی می‌دانستند. البته این نمادها در هر دوره‌ای می‌تواند تغییرکرده باشد.

جام ارجان

جام ارجان، کاسه‌ای با دهانه خیلی باز است و خلاصه تصویر آن، فضایل حماسی و کردار یک حکومت را نشان می‌دهد که مشروعیت آن توسط خدایان تأیید شده است.

ریاحیان با بیان این مطلب می‌گوید: این اثر در سال ۱۳۶۰ در روستای ارجان به‌صورت اتفاقی و در جریان حفاری‌های نجات‌بخشی شناسایی شد.

قطر دهانه آن ۴۳.۵ سانتی‌متر، ارتفاع آن حدود ۹.۵ سانتی‌متر و قدمت آن از ۸۰۰ تا ۵۰۰ قبل از میلاد است. در نقوش این جام ۱۱۲ پیکره انسانی، ۶۶ پیکره حیوانی و حدود ۳۳ گونه انواع درختان و اشیای دیگر وجود دارد. نقوش آن در پنج ردیف نقش شده است. ردیف پنجم، مراسم جشن و باده‌نوشی را نمایش می‎دهد. این نقوش قابل مقایسه با نقش برجسته‌های حکومت آشوری در عراق هستند.

این باستان‌شناس ادامه می‌دهد: در ردیف چهارم، جنگ و کشمکش و صحنه‌هایی از زندگی روزمره وجود دارد، ردیف‌های دوم و سوم صف خراج‌گزاران و جشنواره موسیقی را به تصویر کشیده است و در ردیف اول آن تعدادی شیر و گاو در حال دویدن هستند. 

وی یادآور می‌شود: شیر و گاو را که در درفش شهداد داشتیم، در این جام هم داریم. گاو را هم در مارلیک داشتیم. در یکی دیگر از جام‌های مارلیک که در اینجا معرفی نشد، شیر هم وجود دارد. 

ریاحیان می‌افزاید: نقوش ردیف پنجم جام ارجان، منطقه‌ای کوهستانی و ردیف چهارم پیرامون شهر را نشان می‌دهد و مراسم ردیف‌های دوم و سوم در داخل شهر برگزار شده است. 

در نقوش این جام گل رُزِت نیز وجود دارد که در زبان محلی به آن گلچه می‌گویند. 

این گل نقش‌مایه‌ متداول خاورنزدیک باستان است؛ یعنی گل رزت در هنر مناطقی از جمله ایران و عراق رایج بوده است.

فهم هنر

ریاحیان در پاسخ به این پرسش که آیا نقوش بر روی این اشیاء حکاکی می‌شد، می‌گوید: برخی با قلمزنی و برخی از طریق ریخته‌گری ایجاد شده است؛ مثلا جام‌های مارلیک را قالب ریختند ولی نقوش جام ارجان با قلم کار شده است. 

وی درباره این که این آثار چه پیغامی برای ما دارد توضیح می‌دهد: مهم‌ترین چیزی که از دید عمومی می‌توان از این سه اثر منحصربه‌فرد دریافت این است که هنرمندان چیره‌دستی در آن دوران (پنج هزار سال، چهارهزار سال و سه هزار سال پیش) وجود داشته و گواه روشنی است بر این که می‌گویند هنر نزد ایرانیان است و بس. ما از هزاره سوم قبل از میلاد،   هنرمندان چیره‌دستی داشتیم که علاوه بر ظرافت در تکنیک هنر، مفهوم هنر را هم می‌فهمیدند و در محتوایی که می‎آفریدند هدفی را دنبال می‌کردند.

منبع: اطلاعات انلاین