دنیای اقتصاد نوشت: عدم تحرک ایرانیها یا نرخ پایین مشارکت در اقتصاد ایران بیش از آنکه عامل اصلی افول اقتصاد باشد، بیشتر معلول شرایط سیاستگذاری در دهههای اخیر است. مثالهای نقض بسیاری برای تنبلی ایرانیها وجود دارد که با مهاجرت به کشورهای توسعهیافته و قرار گرفتن در محیط مطلوب، این افراد توانستهاند به موفقیتهای قابل […]
دنیای اقتصاد نوشت: عدم تحرک ایرانیها یا نرخ پایین مشارکت در اقتصاد ایران بیش از آنکه عامل اصلی افول اقتصاد باشد، بیشتر معلول شرایط سیاستگذاری در دهههای اخیر است. مثالهای نقض بسیاری برای تنبلی ایرانیها وجود دارد که با مهاجرت به کشورهای توسعهیافته و قرار گرفتن در محیط مطلوب، این افراد توانستهاند به موفقیتهای قابل توجهی دست پیدا کنند.
یکی از پربسامدترین جملات در قبال جامعه ایرانی، تنبل بودن آن است. گویندگان این جمله مقصود یکسانی از بیان آن ندارند؛ گاهی منظور ساعات کمکاری شاغلان ایرانی است و گاهی اشاره به عدمتحرک در میان ایرانیان هدف گوینده به شمار میرود. نرخ مشارکت پایین ایرانیان نیز از دیگر مواردی است که هنگام انتصاب تنبلی به آنها مدنظر است. بااینحال با بررسی جدیتر دادههای جامعه ایران، آیا میتوان آن را تنبل نامید؟ به نظر میرسد اگرچه ایران امروز شاهد فقر تحرک در میان شهروندان است اما از منظر فعالیت اقتصادی و نرخ مشارکت نیروی کار، بهنسبت نمیتوان آنها را تنبل خواند.
بررسی یک ادعا
گاه و بیگاه میتوان از افراد مختلف شنید که «ایرانیها تنبل هستند». برای پشتیبانی از این ادعا، گاهی به شهود متوسل میشوند و گاهی سراغ آمارها میروند. بااینحال گروهی دیگر بهشدت با این ایده مخالفاند و بار دیگر با رجوع به شهود خود، از سختکوشی اطرافیانشان یاد میکنند. بااینحال به نظر میرسد با این ادله نمیتوان به این مجادله پایان بخشید و باید نگاهی دقیقتر به این مساله انداخت. قبل از هرچیز باید مفهوم تنبلی را تعریف کرد تا بتوان آن را مورد سنجش دقیق قرار داد.
تنبلی چیست؟
سازمان بهداشت جهانی در تعریف خود از تنبلی تنها به مساله تحرک بدنی میپردازد. بر این اساس، فعالیت کافی معادل ۷۵ دقیقه فعالیت بدنی شدید یا ۱۵۰دقیقه فعالیت بدنی متوسط در طول هفته یا ترکیبی از این دو تعریف میشود. آمارها حاکی از آن است که برخی ویژگیها در میان اکثر کشورها مشترک هستند. برای مثال در بیشتر کشورها، زنان نسبت به مردان فعالیت کمتری دارند. از سوی دیگر افراد در کشورهای فقیرتر بیش از دو برابر همتایان خود در کشورهای پردرآمد فعال هستند. علت این امر به مشاغل بیتحرک و وابستگی بیشتر به خودرو در کشورهای توسعهیافته بازمیگردد. بر همین اساس درحالیکه ۴۰درصد مردم آمریکا تنبل به شمار میروند، این عدد در اوگاندا تنها ۵.۵درصد است.
ایرانیان تنبلاند؟
مطالعهای تحت عنوان «تنبلی اجتماعی و عوامل موثر بر آن» که در سال ۹۱ و با تاکید بر شهر تهران انجام شده است، نشان میدهد پیمایش انجامشده روی ۱۲۵۶ شهروند تهرانی از تنبل بودن تهرانیها حکایت ندارد. به عبارت دیگر این مطالعه سطح تنبلی در میان تهرانیها را حدود ۲۰درصد تخمین میزند، اما از این نکته نمیتوان تنبل نبودن ایرانیان را نتیجه گرفت. آمارهای سازمان بهداشت جهان در همان سالها حاکی از این است که ۳۷درصد ایرانیان بالغ دچار تنبلی هستند و فعالیت کافی ندارند، عددی که در مقایسه با آمار کشورهای منطقه در همان سالها چندان بالا به نظر نمیرسد. با تفکیک جنسیتی این آمار میتوان دریافت که کارنامه زنان در این زمینه بدتر است. بر این اساس درحالیکه تعداد مردان تنبل به ۲۷درصد از کل مردان میرسد، این عدد برای زنان حدود ۴۷درصد است.