نقدی بر عملکرد دولت و رسانه‌ها در فاجعه بندرعباس
نقدی بر عملکرد دولت و رسانه‌ها در فاجعه بندرعباس
فاجعه بندرعباس، با نمایان ساختن شکاف میان انتظارات مردم و عملکرد نهادهای مسئول، نشان داد که عدم پاسخگویی شفاف و همدلانه دولت و رسانه‌ها در مواجهه با بحران‌ها، نه تنها زخم بازماندگان را التیام نمی‌بخشد، بلکه می‌تواند به بستری برای افزایش بی‌اعتمادی و نارضایتی عمومی بدل شود.

زیرنویس-گروه جامعه: حادثه تلخ بندرعباس، فراتر از یک تراژدی انسانی، به پدیده‌ای اجتماعی تبدیل شد که واکنش‌های گسترده‌ای را در پی داشت. سوگ جمعی در پی چنین وقایعی، فرآیندی پیچیده است که در آن، احساسات در قالب اعتراض به نابرابری و بی‌عدالتی بروز می‌یابد. این سوگ، خشم نهفته‌ای را نیز به همراه دارد که می‌تواند به واکنش جمعی برای اصلاح امور منجر شود. هنگامی که فاجعه‌ای ریشه در بی‌تدبیری، فساد و ناکارآمدی داشته باشد، این احساسات درونی به نیروی اعتراض و مطالبه‌گری دلسوزانه تبدیل می‌شود.

در چنین شرایطی، سوگ جمعی می‌تواند به شکلی از اعتراض اجتماعی بدل شود؛ اعتراضی خاموش و منطقی که در آن مردم نه تنها برای فقدان حقوق انسانی خود سوگواری می‌کنند، بلکه از ساختارهای قدرت و نهادهای مسئول، پاسخ می‌خواهند. این فشار اجتماعی می‌تواند دولت‌ها و نهادهای مسئول را به تکاپو وادارد.

در این میان، نقش حیاتی دولت و رسانه‌ها در مدیریت بحران و پاسخگویی به افکار عمومی برجسته می‌شود. نخستین و مهم‌ترین مشکل در این حادثه، عدم شفافیت و تأخیر در انتشار اخبار دقیق بود. پس از وقوع، اخبار متناقض و شایعاتِ عمدتاً مجازی منتشر شد. این وضعیت، در کنار فقدان منبع خبری معتبر، نه تنها موجب سردرگمی و تشویش اذهان عمومی شد، بلکه به افزایش بی‌اعتمادی و نارضایتی دامن زد. رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه ملی که وظیفه اصلی اطلاع‌رسانی صحیح، سریع و تضمین امنیت روانی جامعه را بر عهده دارد، نتوانستند به درستی از عهده این مسئولیت برآیند.

اتفاق قابل توجه دیگر، رفتار رئیس‌جمهور در مواجهه با مجروحان بود. انتشار ویدیویی از خنده ایشان در دیدار با مصدومین سطحی حادثه، به سرعت در فضای مجازی منتشر و موجب احساس بی‌احترامی و بی‌توجهی به فاجعه در حال وقوع شد. این رفتار، ضمن آسیب به اعتماد عمومی، به نمادی از بی‌توجهی به احساسات مردم و رنج خانواده‌های داغدار بدل گشت و دستمایه تخریب وجهه ایران در رسانه‌های معاند گردید؛ این در حالی بود که از لحظات اولیه، حضور متولیان امر و مردم متعهد و فداکار مشهود و قابل تحسین بوده است.

به گزارش زیرنویس، در چنین شرایطی، هرگونه واکنش نامناسب یا بی‌تفاوتی از سوی مسئولان، احساسات جمعی را تحریک و خشم عمومی را تشدید می‌کند. دولت و مسئولان، به جای پاسخگویی سریع و شفاف و رفع نواقص مشهود (مانند ارائه اطلاعات ضد و نقیض یا وعده‌های بدون اقدام عملی)، به نوعی عملکرد صوری و بی‌اثر روی آوردند. تصمیمات و پاسخ‌های غیرمؤثر و انتشار اخبار مبهم و با تأخیر، عملاً تنها بر احساسات منفی مردم افزوده و فضا را برای سوءتفاهم و گسترش شایعات بازتر کرد.

این در حالی است که رسانه‌ها، به‌ویژه تلویزیون، باید پیشگام شفاف‌سازی اطلاعات و ایجاد فضایی همدلانه می‌بودند؛ اما با منطقی نامعلوم، بیشتر درگیر پیام‌های عمومی و اعلام شادی‌های غیرضروری در برنامه‌های خود شدند. برای جبران این کاستی‌ها، لازم است دولت در اسرع وقت پاسخگویی شفاف و ملموسی ارائه دهد. رسانه‌ها نیز باید بر حسب وظیفه خود، به جای تأکید بر مسائل کم‌اهمیت و برنامه‌های غیرضروری، به اطلاعات حیاتی و مهم، از قبیل وضعیت خانواده‌های داغدار و اقدامات عملی دولت در خصوص جبران خسارات و پیگیری‌های قضائی پرداخته و در جهت کاهش بحران و دلسردی عمومی گام بردارند. علاوه بر این، سایر نهادهای مسئول نیز باید در راستای شفافیت و پاسخگویی کامل به وظایف خود عمل کنند.

ازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج می‌کنند؟ ۲۲ آذر ۱۴۰۴

تحلیل جامعه‌شناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج می‌کنند؟

چهره‌های مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی ۱۷ آبان ۱۴۰۴

لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهره‌های مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی

زیرنویس را در شبکه‌های اجتماعی همراهتان داشته باشید