زیرنویس-گروه جامعه: ما مدتهاست که فریب نمایش کتوشلوار اتوکشیده نخبگان در فضای مجازی را خوردهایم. رسانهها، با تمرکز افراطی بر زوایای ساختگی زندگی چهرههای مشهور، یک توهم کمال ایجاد کردهاند؛ توهمی که ما را وامیدارد به جای تمرکز بر مسئولیتهای اجتماعی و کارآمدی، وقت و انرژی خود را صرف دنبال کردن الگوهای مصرفزدگی کنیم. وقت آن است که منطق را بیدار کنیم و بپذیریم: آنچه میبینیم، پشت پرده سبز است، نه حقیقت.
رسانهها و بهویژه فضای مجازی، به دلیل دسترسی آسان، همگانی و تماموقت، به اصلیترین صحنهگردان فضای فکری جامعه تبدیل شدهاند.
رسانه مانند «نور زوم» صحنه تئاتر عمل میکند که تنها روی یک نقطه خاص متمرکز میشود، تمام توجه مخاطب را به آن جلب میکند و بیننده را تحت تأثیر قرار میدهد، درحالیکه بقیه اتفاقات در پشت صحنه پنهان میمانند.
بزرگنمایی یا سرخط خبرها قرار گرفتن برخی از رویدادها، گاهی فاقد ارزش خبری واقعی هستند و صرفاً برای جهتدهی و تخدیر افکار عمومی طراحی شدهاند. از این رو، دیده میشود که برخی رفتارها از سوی افراد سرشناس و به اصطلاح خواص جامعه، به شکلی عجیب، دور از ذهن و نمایشی انعکاس مییابد؛ به گونهای که گویی آنها صرفاً یک بُعد سیاسی یا اجتماعی دارند و ابعاد دیگر زندگیشان (که خالی از چالش و تنش نیست) باید پوشانده یا حذف شود.
این حساسیت در نشان دادن زاویهدار مسائل و پرداختن افراطی به این قضایا، شکاف بزرگی بین عوام و خواص جامعه ایجاد کرده است. ما گویا نمیخواهیم بپذیریم که آنها نیز انسان هستند و دچار احساسات و عواطف میشوند. این شیوه نمایش، این استنباط را به وجود میآورد که سیاسیون و سلبریتیهایی که در این فضا پرورش یافتهاند، خود را «تافته جدا بافته» میدانند.
دیدن صحنههایی از زندگی خصوصی آنها آنقدر جذاب میشود که وقت و انرژی خود را صرف دنبال کردن آنها میکنیم. آنقدر به نمایش کتوشلوار اتوکشیده و ظاهر آراسته آنها ایمان آوردهایم که لغزش آنها از این سطح و مرتبه را معادل از بین رفتن ارزشهای انسانی میدانیم.
با یک نگاه وسیعتر درمییابیم: آنها در مسیر خودشان بودند، ما راه را خطا رفتیم!
ما دوست داریم دروغ بشنویم و ریا ببینیم، چراکه میخواهیم همذاتپنداری کنیم یا آنچه در خود نجستهایم را در دیگری به مقصد برسانیم. اما واقعیت چیز دیگری است؛ آنها از نظر سطح درآمدی، شغلی و حتی اعتقادی با ما متفاوتند و در دغدغهها و مشکلات زیادی با ما فاصله دارند.
به گزارش زیرنویس، واقعیت تلخ این است که باید بپذیریم حتی اگر آنها هم شبیه ما شوند، مشکلات ما با کسی جز خودمان حل نمیشود. ما همچنان همان انسانهای روز قبل هستیم و گرهای از مشکلاتمان باز نشده است. با خیالبافی و رؤیاپردازی، تنها احساسات ما به بازی گرفته شده است، چراکه در حقیقت، آنها مثل ما نبودند…
✅ چگونه بر این توهم غلبه کنیم؟
تحلیل منطقی این واقعیت را آشکار میسازد که:
- کسی که چندین کشتی و امکانات بیشمار دارد، مثل ما نمیخورد، مثل ما نمیپوشد و مثل ما جشن عروسیاش را برگزار نمیکند؛ حتی اگر فیلم و عکسی از او منتشر نشود.
- ساده نشان دادن افراطی زندگی افراد سرشناس، صرفاً یک زندگی در پشت پرده سبز است و آن روی سکه چیز دیگری است.
- راهکار در این است که بیشتر پیگیر مسئولیتهای اجتماعی و کارآمدی افراد در پستهای مختلف باشیم تا جویای زندگی خصوصی نمایشی آنها. تنها اثرات خدمت و کارآمدی است که واقعی و ملموس بوده و به بهبود زندگی خودمان بازمیگردد.
برای عبور از این توهم، باید سواد رسانهای را تقویت کرد. به جای دنبال کردن حواشی و لحظات طراحیشده، باید مطالبهگر نتایج عینی و عملکردی بود.
آیا ما همچنان قصد داریم در این نمایش زندگی کنیم و انرژیمان را صرف آرزوهای واهی کنیم؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود
وقتی رسالت پرورشی قربانی آمار میشودآموزش و پرورش و «گدایی دیده شدن»: قفل ایراد شرعی بر سر راه پرورش نسل جوان
- نویسنده : گلستان علی پور
- منبع خبر : اختصاصی زیرنویس







































