زیرنویس-گروه بینالملل: امروز، نظم نوین جهانی و نهادهای حافظ صلح و حقوق بشر، با بزرگترین چالش مشروعیت خود در فلسطین روبرو هستند. آنچه در غزه میگذرد – کشتار هدفمند غیرنظامیان، استفاده از قحطی به عنوان سلاح جنگی و نقض آشکار قوانین بینالمللی – نه فقط یک تراژدی منطقهای است، بلکه نمادی آشکار از فروپاشی ارزشهایی است که جامعه جهانی ادعای دفاع از آنها را دارد. این بحران، بیش از هر زمان دیگری، بهوضوح استانداردهای دوگانه قدرتهای جهانی و ناکارآمدی ساختارهای بینالمللی را به نمایش گذاشته است.

بحران انسانی و قحطی شدیدی بر فلسطین اشغالی سایه افکنده است. محاصره و جنگهای مکرر در غزه به کشتاری گسترده و ویرانی بیسابقهای انجامیده. رژیم صهیونیستی با نقض مکرر توافقات بینالمللی و آتشبسها، عملیاتهای نظامی متعددی را به راه انداخته که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران فلسطینی بیگناه، از جمله زنان و کودکان، شده است. شمار قربانیان از ۶۰ هزار نفر فراتر رفته که بیش از نیمی از آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند و قحطی و بحران انسانی در این منطقه بیداد میکند.
با وجود این جنایات وحشتناک، سازمانها و نهادهای بینالمللی یا سکوت اختیار کردهاند یا واکنشهایی بیاثر از خود نشان دادهاند. سازمان ملل متحد و شورای امنیت اغلب به صدور بیانیههایی تأسفبار بسنده کرده و از اقدامات عملی و اساسی برای پایان دادن به این کشتار و بحران امتناع ورزیدهاند. جهان با چشمان خود میبیند که بسیاری از کشورهای مدعی دفاع از حقوق بشر، تنها زمانی که منافعشان در خطر باشد وارد عمل میشوند و در برابر تلفات گسترده مردم غزه سکوت کردهاند. این تناقض آشکار، بهویژه در مقایسه با واکنشهای شدید به وقایعی مشابه در دیگر نقاط جهان، نظیر جنگ اوکراین، بسیار دردناک و قابل تأمل است. گویی غرب و همپیمانانش در پیمانی نانوشته، خون برخی انسانها را رنگینتر از دیگران میدانند.
اگرچه جنگ و کشتار در هیچ کجای جهان پذیرفته نیست و جان انسانها همواره محترم است، اما چرا باید در نحوه واکنش جهانی و ارزشگذاری بر جان انسانها چنین تفاوتی وجود داشته باشد؟ چرا در برابر کشتار گسترده در غزه، بسیج جهانی مشابهی را شاهد نیستیم؟ این تفاوت در توجه رسانهای و واکنش افکار عمومی، نشاندهنده تبعیض در برخورد با بحرانهای انسانی است.
قوانین بینالمللی و نهادهای حقوق بشری برای حمایت از جوامع در برابر چنین فجایعی بنا نهاده شدهاند، اما ضعف در اجرای این قوانین و تعارض منافع سیاسی کشورها، مانع از اثربخشی آنها شده است. از سوی دیگر، کشورهای عربی که باید نقشی کلیدی در حمایت از مردم فلسطین ایفا کنند، اغلب به دلیل فشارهای سیاسی، رقابتهای منطقهای یا منافع استراتژیک، به سکوت خود ادامه داده و از ارائه کمکهای مؤثر خودداری نمودهاند.
هرچند برخی از چهرههای مشهور جهانی، مانند کریستیانو رونالدو و آنجلینا جولی، در مقاطعی برای جلب توجه جهان به مشکلات آفریقا یا کودکان محروم تلاش کردهاند، اما در مورد غزه بسیج عمومی تأثیرگذار در سطح جهانی کمتر دیده شده است. پیچیدگیهای سیاسی، فشارهای رسانهای و ملاحظات مالی و امنیتی، از جمله موانعی هستند که از فعالیت جدی و مؤثر افراد تأثیرگذار در این زمینه جلوگیری کردهاند. اما این سکوت دیگر پذیرفتنی نیست؛ ضروری است که این افراد با احساس مسئولیت، در برابر این نسلکشی بیتفاوت نباشند.
راهاندازی پویشهای جهانی برای حمایت از مردم غزه و پیگیری نقض حقوق بشر توسط اسرائیل و آمریکا میتواند این موضوع را در سطح نهادهای بینالمللی مطرح کند. این پویشها با حمایت گسترده مردمی و فشار بر دولتها و سازمانهای بینالمللی، میتوانند زمینهساز اقدامات مؤثر حقوقی و سیاسی برای حفاظت از مردم غزه و توقف این فجایع شوند.
به گزارش زیرنویس، فراتر از ابراز تأسف و محکومیتهای بیاثر، اکنون زمان اقدامی متمرکز و راهبردی است. تشکیل ائتلافهای جهانی میان حقوقدانان، فعالان مدنی و رسانههای مستقل برای مستندسازی جنایات و پیگیری قضایی عاملان آن در محاکم بینالمللی، ضرورتی فوری محسوب میشود. باید با به راه انداختن کارزارهای جهانی، فشار اقتصادی و سیاسی بر حامیان این جنایات را افزایش داد. تنها با تبدیل همبستگی جهانی به یک نیروی عملی و ملموس، میتوان امید داشت که تراژدی غزه به آخرین فصل از تاریخ بیعدالتی علیه مردم فلسطین تبدیل شود.
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود
وقتی رسالت پرورشی قربانی آمار میشودآموزش و پرورش و «گدایی دیده شدن»: قفل ایراد شرعی بر سر راه پرورش نسل جوان






































