در عصر «نشر حداکثری» و «دسترسی آزاد به اطلاعات»، شنیدن جملهای چون «هرگونه کپیبرداری بدون درج لینک… ایراد شرعی دارد»، خود به تنهایی شوکه کننده است. این عبارت نه تنها عجیب و غریب به نظر میرسد، بلکه بلافاصله این پرسش اساسی را در ذهن ایجاد میکند: چگونه ممکن است نهادی که رسالتش پرورش نسل آینده با پول بیتالمال است، برای انتشار محتوای خود، نه تنها محدودیتی شرعی ایجاد کند، بلکه عملاً به «گدایی دیده شدن» متوسل شود و قفلی بر سر راه اصلیترین هدف خود، یعنی پرورش، بزند؟
زیرنویس-گروه جامعه: جمله «هرگونه کپیبرداری بدون درج لینک روابط عمومی معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش ایراد شرعی دارد» به قدری عجیب بود که کنجکاو شدیم ببینیم چه کلیپی تولید کردهاند که «بدون درج لینک» ارسال آن ایراد شرعی پیدا میکند؟! واقعاً باید دید چه شاهکاری با پول بیتالمال ساخته شده است.

غرب برای تهاجم فرهنگی و جذب رایگانِ جوانان هزینههای میلیاردی میکند و ما در مقابل، مجموعههای بزرگی با بودجه بیتالمال تاسیس کردهایم تا جلوی این تهاجم را بگیریم؛ اما حالا میگویند کپیکردن محصولاتشان اشکال شرعی دارد(!) مگر این هزینهها از جیب شخصی کسی پرداخت شده است؟

معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش به جای تولید محتوای موثر و کشف استعدادهای مستعد، از ابزارهای مذهبی برای ایجاد انحصار و مالکیت بر چیزی استفاده میکند که اساساً متعلق به مردم است. آیا این نوع نگرش نسبت به تولیدات فرهنگی واقعاً به نفع جامعه است یا صرفاً برای منافع شخصی و سازمانی انجام میشود؟
ظاهرا هدف وزارت آموزش و پرورش (دیده شدن آمار روابط عمومی) به قدری سطحی و تقلیل یافته که به جای تمرکز بر رسالت اصلی خود یعنی نشر مؤثر محتوا، به «التماس برای درج لینک» متوسل شده است. اینکه نهاد مهم و بزرگی چون آموزش و پرورش عملاً به «گدایی لینک» بپردازد، نه تنها مایه تأسف است، بلکه نشان میدهد که اولویتها تا چه حد از فرهنگسازی به سمت آمارسازی انحراف یافتهاند.
مگر نه این است که هدف اصلی معاونت پرورشی و فرهنگی، گسترش فرهنگ صحیح و ارزشهای اسلامی در بین دانشآموزان و جامعه است؟ اگر چنین است، چرا باید برای انتشار محتوایی که با پول مردم تولید شده، محدودیت ایجاد کرد؟ در حالی که انتظار میرود برای بهرهمندی و دیده شدن هر چه بیشتر محتوای تولیدی، مخاطب با این جمله روبرو شود: «ما را در نشر این محتوا یاری دهید» و یا «با انتشار حداکثری این کلیپ در این کار فرهنگی سهیم شوید.»
به گزارش زیرنویس، این کار نه تنها به اهداف فرهنگی ضربه میزند، بلکه حس بیاعتمادی را در جامعه تقویت میکند. مخاطبان با خود فکر میکنند که اگر محتوا واقعاً مفید و ارزشمند بوده است، چرا باید برای انتشار آن اینقدر سختگیری شود؟ آیا این رفتار، مصداق این نیست که سازمانهای فرهنگی ما از مسیر اصلی خود منحرف شدهاند و به جای تمرکز بر وظیفه اصلی خود که همان تربیت و فرهنگسازی است، به دنبال ایجاد انحصار و کنترل هستند؟
این تناقض، نه تنها از اثرگذاری کار فرهنگی میکاهد، بلکه میتواند مستقیماً به ضد تبلیغ تبدیل شود. وقتی یک نهاد دولتی که با بودجه عمومی تأسیس شده، برای گسترش ارزشهای مردمی، از ابزار «ایراد شرعی» برای مقاصد اداری یا سازمانی استفاده میکند، در واقع اعتماد عمومی را تضعیف کرده و مردم را از محتوای دینی و فرهنگی دور میسازد. این رفتار نشان میدهد که سازمانهای متولی، به جای تمرکز بر رسالت اصلی خود یعنی تربیت و فرهنگسازی، الگوی خود را بر مبنای انحصارطلبی و حفاظت از مالکیت انفرادی قرار دادهاند؛ شیوهای که شاید از برخی چهرههای مشهوری الهام گرفته شده باشد که با استفاده از منابع ملی به شهرت رسیدهاند و اکنون بر داشتههای عمومی تیشه میزنند. سازمانهای فرهنگی و پرورشی ما باید به جای شرط و شروط گذاشتن، با آغوش باز از نشر حداکثری محتوای خود استقبال کنند و بگویند: «ما را در این کار فرهنگی و ملی یاری دهید.»
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود
وقتی رسالت پرورشی قربانی آمار میشودآموزش و پرورش و «گدایی دیده شدن»: قفل ایراد شرعی بر سر راه پرورش نسل جوان
- نویسنده : مطلب علی پور
- منبع خبر : اختصاصی زیرنویس






































