فیلم «پیر پسر»؛ جنگ زرگری برای مهندسی اجتماعی فروش
فیلم «پیر پسر»؛ جنگ زرگری برای مهندسی اجتماعی فروش

رسانه‌ها دیگر صرفاً ابزار اطلاع‌رسانی نیستند؛ گاه به میدانی برای جنگ‌های زرگری تبدیل می‌شوند و گاه ابزاری قدرتمند برای تبلیغات هوشمندانه. ماجرای فیلم «پیر پسر» که پس از گذشت چند سال از تولید و اکران اولیه آن، ناگهان در کانون توجه قرار گرفت و موجی از حمایت‌ها و انتقادات را برانگیخت، نمونه‌ای آشکار از استفاده از تکنیک‌های «بازاریابی بحران» و «بازاریابی ویروسی» است؛ رویکردی که در «اقتصاد توجه»، راز دیده شدن و فروش بیشتر را در دل جنجال‌ها جستجو می‌کند.

زیرنویس-گروه فرهنگ و جامعه: فیلم «پیر پسر» که مدتی در صف اکران بود، چند هفته بعد از آغاز اکران در سینما؛ ناگهان به سوژه داغ رسانه‌های رسمی و غیر رسمی تبدیل شد. از نقدهای مفصل در تلویزیون گرفته تا واکنش سخنگوی دولت و موج گسترده حمایت و انتقاد در شبکه‌های اجتماعی. واقعیت این است که «پیر پسر»، نمونه‌ای بارز از استفاده هوشمندانه از دو تکنیک قدرتمند تبلیغاتی است: «بازاریابی بحران» و «بازاریابی ویروسی».

در «بازاریابی بحران»، یک موضوع حساس یا بحث‌برانگیز بهانه‌ای می‌شود تا یک بحران رسانه‌ای ساختگی یا مهندسی‌شده ایجاد شود. در مورد «پیر پسر»، مسائلی مانند خانواده و اختلاف نسل‌ها، سوخت این بحران را تامین کردند. هدف این است که با برانگیختن احساسات و نظرات متفاوت، توجه عمومی را به خود جلب کنند.

«بازاریابی ویروسی»: انتشار جنجال در فضای مجازی

اما بحران به تنهایی کافی نیست؛ این جنجال باید مانند یک ویروس در شبکه‌های اجتماعی منتشر شود. واکنش‌های تند، ترند شدن هشتگ‌ها و نقدهای تخصصی، همه‌جا را فرا می‌گیرد. این انتشار سریع و گسترده، بدون پرداخت هزینه تبلیغات مستقیم، مخاطبان بی‌شماری را جذب می‌کند. این اتفاق غالباً در هماهنگی‌هایی مافیاگونه رخ می‌دهد تا حداکثر تاثیرگذاری را داشته باشد.

نکته قابل تامل این است که این جنجال‌ها اغلب با ورود نهادهای رسمی و دولتی به بحث، ابعاد وسیع‌تری پیدا می‌کنند. زمانی که سخنگوی دولت یا مسئولان فرهنگی و نظارتی وارد میدان شده و درباره محتوا یا توقیف یک اثر اظهار نظر می‌کنند، ناخواسته (یا حتی خواسته) به این بحران مهندسی‌شده مشروعیت و گستردگی بیشتری می‌بخشند. این ورود، جنجال را از یک بحث صرفاً رسانه‌ای فراتر برده و آن را به یک مسئله ملی یا حاکمیتی تبدیل می‌کند که به نوبه خود، توجه عمومی را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد و به تقویت چرخه تبلیغاتی کمک می‌کند.

به گزارش زیرنویس، حتی اظهارنظرها درباره امکان توقیف مجدد فیلم یا بازنگری در مجوز آن پس از گذشت چند سال از تولید و اکران اولیه، به این بحران دامن زد. برای مثال، حمید رسایی، نایب رئیس اول کمیسیون فرهنگی مجلس، با حمله به فیلم و ادعای «زدن ولایت پدر و مفهوم خانواده» توسط آن، از بررسی پرونده فیلم در این کمیسیون خبر داد. این اقدام، در حالی صورت می‌گیرد که کمیسیون فرهنگی مجلس مستقیماً اختیار توقف اکران یک فیلم دارای مجوز را ندارد و این‌گونه اظهارات بیشتر به فشار رسانه‌ای و ایجاد جنجال عمومی کمک می‌کند. نکته قابل تأمل اینجاست که چرا نمایندگانی که چنین دغدغه‌های فرهنگی عمیقی دارند، فیلمی که سال‌ها در کشور موجود بوده و پروانه نمایش دریافت کرده را زودتر از این‌ها ندیده‌اند و نسبت به آن واکنشی نشان نداده‌اند؟ این تعلل در واکنش، عملاً آن‌ها را نیز ناخواسته وارد بازی افزایش فروش و جلب توجه بیشتر می‌کند. همین مسائل، به خودی خود عاملی قدرتمند برای جلب توجه بیشتر بود و پرسش کلیدی «چرا حالا؟» را پررنگ‌تر ساخت؛ چرا پس از مدت‌ها، ناگهان چنین بحثی مطرح می‌شود؟

علاوه بر این، حضور بازیگران مشهور و شناخته‌شده‌ای چون لیلا حاتمی، حامد بهداد، محمد ولی‌زادگان، حسن پورشیرازی، بابک حمیدیان در فیلم «پیر پسر»، همان‌طور که یک مزیت بزرگ برای تیم پخش به شمار می‌رفت. حتی اگر فیلم در ابتدا فروش خیره‌کننده‌ای نداشته باشد-یا دست‌مزد بازیگران چهره تامین نشود-، نام این بازیگران به خودی خود کنجکاوی اولیه ایجاد می‌کند. تیم پخش با آگاهی از این پتانسیل با ترکیب شهرت بازیگران با جنجال‌های رسانه‌ای، این کنجکاوی را به تمایل برای دیدن فیلم تبدیل کند. هواداران این بازیگران و حتی منتقدان، با شنیدن نام‌های آشنا در کنار حواشی داغ، بیشتر ترغیب می‌شوند تا فیلم را تماشا کنند و این هم‌افزایی، فروش فیلم را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد.

چگونه بحران‌سازی‌های ساختگی، اذهان عمومی را درگیر می‌کند و به سود چه کسانی تمام می‌شود؟

موفقیت این روش ریشه در مفهوم «اقتصاد توجه» دارد: هر چه بیشتر دیده شوی، بیشتر می‌فروشی. در دنیای امروز، سکوت مرگ است و دیده شدن، همه‌چیز و بحران، ساده‌ترین و سریع‌ترین راه برای جلب توجه است. باید جامعه را به صورتی مهندسی کنیم تا مردم و حتی نخبگان درباره‌اش دعوا کنند، نقد کنند اما به نتیجه‌ای نرسند و این چرخه ادامه پیدا کند تا محصول یا موضوع مورد نظر به فروش برسد. چه از فیلم «پیر پسر» متنفر و یا طرفدارش باشید، در هر دو حالت، شما بخشی از چرخه تبلیغات آن شده‌اید.

این تکنیکِ بحران‌سازی به عنوان استراتژی فروش، نمونه‌های متعدد جهانی دارد. برای مثال، در سال ۲۰۲۰ نتفلیکس با پخش فیلم فرانسوی «Cuties» موجی از اتهامات جنسی‌سازی کودکان را برانگیخت که واکنش‌های شدید باعث شد این فیلم به یکی از پربازدیدترین آثار آن سال تبدیل شود.

درباره «پیر پسر» سوالات زیادی مطرح شده: آیا این فیلم ضدخانواده است؟ آیا باید توقیف شود؟ صدور مجوز آن اشتباه بوده؟ سیاه‌نمایی کرده یا واقعیت را نشان داده؟ اما آیا کسی پرسیده است: چرا حالا؟ آیا کسی به چرایی زمان‌بندی این جنجال پرداخته است؟

فیلمی که چند سال قبل تولید و حتی اکران شد، ناگهان به این اندازه اهمیت پیدا کرده است و تکرار این‌گونه مباحث و «جنگ‌های زرگری» هرگز به نفع فرهنگ و جامعه تمام نمی‌شود. در حالی که جامعه در این هیاهو سردرگم می‌ماند؛ گروه‌هایی که نگران فرهنگ هستند، به جای علاج واقعه قبل از وقوع، با احساسِ تکلیفی دیرهنگام؛ هر بار نه تنها تاثیر مثبت فرهنگی ندارند، بلکه باعث افزایش استقبال از چنین آثاری می‌شوند.

چهره‌های مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی ۱۷ آبان ۱۴۰۴

لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهره‌های مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی

آموزش و پرورش و «گدایی دیده شدن»: قفل ایراد شرعی بر سر راه پرورش نسل جوان ۱۴ مهر ۱۴۰۴

وقتی رسالت پرورشی قربانی آمار می‌شودآموزش و پرورش و «گدایی دیده شدن»: قفل ایراد شرعی بر سر راه پرورش نسل جوان

زیرنویس را در شبکه‌های اجتماعی همراهتان داشته باشید
 

 

  • منبع خبر : زیرنویس نیوز