اگر فکر می‌کنید همه چیز در چین کاملا روی حساب و کتاب است سخت در اشتباهید! اینجا قانون دارند اما همه قوانین منطقی نیستند!

حاشیه‌نگاری از هانگژو؛ چینی‌ها مردمانی عجیب هستند با قوانین عجیب و غریب‌تر ! این‌جا برای ساده‌ترین اتفاقات -مثل رفت‌وآمد- هم قانون دارند و حتی یک نفر هم نیست که این قوانین را زیر پا بگذارد. اما از آن مهم‌تر، حتی یک نفر هم نیست که به این قوانین فکر کند و در مورد آن سوال بپرسد!

مثلا وقتی شما برای پوشش یک مسابقه وارد استادیومی می‌شوید، تنها از یک در حق ورود و از یک در حق خروج دارید! اگر به هر دلیلی -حتی به دستور خودشان مثلا برای گذاشتن یک آشغال درون سطل زباله مخصوص- از در بیرون بروید، دیگر نمی‌توانید از همان در برگردید! باید کل ورزشگاه و خیابان‌های اطراف را دور زده و بعد از ۴۰ دقیقه پیاده‌روی از همان دری که می‌گویند، وارد شوید! اگر هم بخواهی با آن‌ها صحبت و متقاعدشان کنی که «خودت گفتی برو این کار را آن‌جا انجام بده» در واقع سرت را به دیوار کوبیده‌ای! چون چینی‌ها حتی زبان خودشان را هم متوجه نمی‌شوند چه رسد به زبان شما!

این‌جا در هر شهر و منطقه به زبان خودشان حرف می‌زنند و زبان رسمی یا همان ماندارین را فقط درس‌خوانده‌ها بلدند! در نتیجه در بازار یا تاکسی یا هر کجا، اگر ماندارین هم حرف بزنی کلی باید بگردی تا یک نفر بلد باشد ترجمه کند، وای به‌حال انگلیسی! آن‌ها فقط یک چیز می‌فهمند و آن هم «قانون» است. هرچه به آن‌ها به عنوان قانون دیکته شود، دیگر قابل بحث و حتی فکر کردن هم نیست. دوستی می‌گفت اگر غیر از این بود یک کشور ۲میلیارد نفری را نمی‌شد اداره کرد چه رسد به این‌که از آن یک ابرقدرت بسازید!
این قوانین گاهی ما را به دردسر انداخته و اذیت می‌کنند اگر برای خیلی‌هایشان هیچ منطقی پیدا نکنیم، اما در کارکرد و خروجی این قوانین نباید تردید کرد. مردم چین جوری بار آمده‌اند که اصلا فکرشان به سمت برخی چیزها نمی‌رود، چه رسد به این‌که بخواهند امتحان کنند ! مثال می‌خواهید؟

برای مراسم افتتاحیه بازی‌های پاراآسیایی ۲۰۲۲ هانگژو قوانین لحظه‌ای مصوب شد. آی‌دی‌کارت‌هایی که در طول مسابقات با آن اجازه داشتید به تمام مراکز بازی‌ها وارد شوید، از اعتبار افتاد و یک آی‌دی‌کارت برای همان شب و تنها برای چند ساعت تعریف شد. علاوه بر این آی‌دی‌کارت برای هر نفر یک بلیت جداگانه صادر شد که به او اجازه می‌داد تنها از یک در و روی یک صندلی هدایت شود. کسی حق نداشت حتی برای احوال‌پرسی با نفر ردیف کناری، از جایش حرکت کند!

تمام خبرنگاران باید یک‌جا جمع می‌شدند تا از آن‌جا با اتوبوس و از یک درب به‌خصوص وارد ورزشگاه شوند و از همه جالب‌تر این‌که وسایلی که خودشان به خبرنگاران داده بودند، اجازه ورود به سالن را نداشتند! مثل بطری آب یا شارژر و یا پاوربانک! خیلی از خبرنگاران وسایل شخصی همراه دارند که برای ورود به هیچ سالن یا مکانی ممنوع نیست. مثل خودکار یا کاغذ، ادکلن یا آبمیوه و… اما در این لحظه خاص ورود تمام این‌ها ممنوع بود و خبرنگاران باید همه‌چیز را تحویل می‌دادند تا سوار اتوبوس شوند. طبعا برای نگهداری لپ‌تاپ، دوربین یا وسایل گران‌قیمت شما باید یا به کمدتان مراجعه می‌کردید و یا به یکی از نگهبانان مرکز خبری به امانت می‌سپردید اما خیلی‌ها در آن کمبود وقت یا قید سفر را زدند و یا وسایلشان را همان جا رها کردند!

نظم و قانون در چین

ساعت ۱ بامداد وقتی به مرکز رسانه‌ای برگشتیم، مقابل درب خروجی برای عزیمت به سمت هتل یعنی همان‌جایی که سوار اتوبوس‌ها شده بودیم، با صحنه عجیبی روبه‌رو و تازه فهمیدیم چرا چینی‌ها مشکلی با این قانون بی‌منطق و خلق‌الساعه نداشتند! تک‌تک وسایلی که موقع رفتن به مراسم افتتاحیه تحویل ماموران دادیم -یا از ما به زور گرفتند!- درست همان‌جا روی میز و درون جعبه‌ها بود، حتی یک سانتی‌متر هم جابه‌جا نشده بود! جالب‌تر این‌که در شعاع یک کیلومتری آن‌جا هیچ موجود زنده‌ای وجود نداشت که نگهبانی بدهد!

تصور کنید که شما در خیابانی موبایل یا شارژر یا ساعت خود را رها کنید و بروید، ساعت‌ها بعد نیمه شب برگردید و آن وسیله را از همان‌جایی که گذاشتید بردارید و به خانه بروید؛ بدون نگهبان و بدون سپردن امانت! این تصویر را در چین در شهر ۱۰میلیون نفری هانگجو هر روز می‌توانید ببینید. این‌جا هیچکس موقع صحبت با موبایل نگران پشت سرش نیست؛ هیچ‌کس مدام دوروبرش را نگاه نمی‌کند و چیزی که مال خودشان نیست را اصلا نمی‌بینند…

شاید دوست داشته باشید:

منبع: خبـر ورزشی