زیرنویس-گروه جامعه: هر از چندگاهی، خبر اختلاس، ترک فعل، حیف و میل بیتالمال و… در صدر اخبار رسانهها قرار میگیرد؛ اخباری که به سرعت در میان افکار عمومی موجی از نگرانی و بیاعتمادی را رقم میزند. این اخبار پس از مدتی فروکش کرده و به فراموشی شپرده میشوند، اما ناگهان همان چهرههای مورد اشاره، ناگهان با ظاهری موجه و در قامت مسئولان ارشد، سکان هدایت بخشهای مهمی از اقتصاد و معیشت مردم را به دست میگیرند.
بابک زنجانی، نمونهای آشکار از این دست افراد است که با افتخار از سرمایهگذاری ۶۴ هزار میلیارد تومانی خود در صنعت ریلی خبر میدهد! این اقدام، در حالی صورت میگیرد که سایه سنگین اتهامات اقتصادی و ابهامات پیرامون پروندههای پیشین این فرد همچنان بر اذهان عمومی سنگینی میکند. نگرانکنندهتر آنکه، این نمایشهای ظاهری موفقیت، در غیاب پاسخگویی شفاف، میتواند به الگویی نادرست برای نسل جوان و فعالان اقتصادی تلقی شده و این باور نادرست را ترویج کند که ثروتاندوزی از طرق مشکوک و نادیده گرفتن قوانین، مسیری هموار برای پیشرفت محسوب میشود.
صرف نظر از صحت و سقم اتهامات اقتصادی مطروحه علیه این افراد، این سوال اساسی مطرح است که چگونه ممکن است اشخاصی که مراحل طولانی دادرسی را طی کرده و احکام قضایی در مورد آنها به اجرا درآمده است؛ اگر اندوختهای در حسابهای خود داشتهاند، چرا بدهیشان تسویه نشده و روانه زندان شدهاند؟ و اگر مفلس بودهاند، این بریز و بپاشهای چند ماه پس از آزادی از کجا نشأت میگیرد؟
به گزارش زیرنویس، این ابهامات، پرسشهای جدی را متوجه نهادهای اجرایی و امنیتی کشور میسازد که آیا در برابر چنین روندهایی احساس خطر نمیکنند یا عبور از خطوط قرمزهای مشخص را امری قابل اغماض میدانند؟ سکوت و مماشات در برابر چنین افرادی، نه تنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه بستری برای تکرار این رفتارهای پرهزینه و الگوبرداری از آنها در سطوح مختلف میشود.
چگونه فردی که نامش با اتهامات سنگین اقتصادی و بدهیهای کلان به بیتالمال گره خورده، اکنون با اعطای اعتماد و اطمینان، در جایگاه سرمایهگذار کلان در زیرساختهای حیاتی کشور قرار میگیرد؟ این وضعیت، پیامی نومیدکننده برای فعالان اقتصادی سالم و شفاف است که با تلاش و کوشش در پی کسب و کار مشروع هستند و احساس میکنند مسیر برای سودجویان بیپروا و قانونگریز هموارتر است.
طنز تلخ ماجرا آنجاست که این افراد، از به ریل انداختن اقتصاد کشور سخن میگویند! آیا حافظه مسئولان محترم دچار اختلال شده یا تصور میکنند جامعه، فاقد حافظه تاریخی است؟ واقعیت آن است که اقتصاد کشور، سالها پیش، خواسته یا ناخواسته، با اقدامات برخی افراد از مسیر اصلی خود منحرف شده و بار سنگینی از رانت و بدهیهای میلیاردی را بر دوش میکشد.

تصویر ایستادن یک متهم اقتصادی در کنار یک مقام رسمی و سخن گفتن با افتخار از نجات اقتصاد، دیگر فساد نامیده نمیشود؛ بلکه تثبیت، تضمین و تداوم ساختارمند پولهای آلوده و روندهای معیوب است. این تصویر، به مثابه چراغ سبزی برای دیگر متخلفان عمل کرده و این باور را تقویت میکند که میتوان با دور زدن قانون و دستاندازی به منابع عمومی، نه تنها مجازات نشد، بلکه به جایگاه رفیع نیز دست یافت.
البته امیدواریم این بار واگنهای وعدهداده شده؛ به مقصد واقعی مردم حرکت کنند و به مسیرهای انحرافی گذشته بازنگردند!
و درخواست داریم که با مشارکت ایشان، افتتاح تونل زمان نیز کلید بخورد تا شاید به گذشته بازگردند و سرنوشت سرمایههای گمشده یا سوءتفاهمهای اقتصادی ایجاد شده هر چه سریعتر مشخص شود!
در پایان، این نکته حائز اهمیت است که الگو قرار دادن افرادی با سوابق تاریک اقتصادی، نه تنها گرهای از مشکلات اقتصادی کشور باز نخواهد کرد، بلکه بنیانهای اخلاقی جامعه را نیز به مخاطره خواهد انداخت.
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود
- منبع خبر : این گزارش به همت تحریریه سایت خبری-تحلیلی زیرنویس به صورت اختصاصی تهیه شده است.








































