زیرنویس-گروه جامعه: واکنش نرگس آبیار به توقیف سریال «سووشون» بیش از گلهمندی، تلاشی برای وارونه جلوه دادن حقیقت و فرار از مسئولیت به نظر میرسد. کارگردانی که با خط قرمزهای کشورش آشناست، نمیتواند پس از ساخت اثری جنجالی، خود را مبرا از هر اشتباهی بداند. آبیار پیشتر در ساخت آثار ارزشی فعالیت داشته و حتی مورد تشویق برخی نهادها قرار گرفته بود، اما اکنون به نظر میرسد هم خودش و هم فیلمهایش به سمت ضد ارزشها گرایش پیدا کردهاند.
ادعای آبیار مبنی بر اینکه سریال بر اساس رمان «سووشون» و با رعایت خط قرمزها ساخته شده، تنها یک ادعای صرف است و با توقیف اثر توسط ساترا در تناقض قرار میگیرد. اینکه خودش اذعان کرده بخشهایی از کارش به دلیل ممیزی «از صداقت افتاده»، گواه این است که از ابتدا، برخی مضامین و تعابیر محتوا با حساسیتها و ممنوعیتها در تضاد بودهاند. برخی صحنههای اروتیک موجود در این اثر، حتی در فیلمهای خارجی نیز سانسور میشوند؛ چطور خانم «آبیار» و «نماوا»با این مسئله آشنایی نداشتند؟
معرفی کارگردان از خود بهعنوان «صدای یک زن در میان هیاهوی مردانه قدرت» و ادعای «مقاومت، درد و ایستادگی»، بیشتر تلاشی برای فرار از پاسخگویی و جلب ترحم عمومی به نظر میرسد.
گرچه هنر صرفاً تریبون قدرت نیست، اما چارچوبها و قوانین مشخصی دارد که فعالان این عرصه باید به آنها احترام بگذارند. هیچ هنرمندی فارغ یا مصون از قانون نیست و نمیتواند با شعار «صدای مستقل» یا «هنر تریبون قدرت نیست»، خود را فراتر از قانون بداند. این پرسش مطرح میشود که آیا این فیلمسازان، از جمله آبیار، بدون بودجه دولتی اصلاً میتوانستند به فعالیت خود ادامه دهند؟ نرگس آبیار شهرت و امکان ساخت فیلمهایش را مدیون چه ساختار و حمایتهایی است؟
متأسفانه، سناریوی سریالهایی که با نادیده گرفتن خط قرمزها آغاز میشوند، توقیف میگردند و سپس با بهانههایی مجدداً به کار خود ادامه میدهند، برای مخاطب ایرانی آشناست. این روند، ناخواسته به نوعی تبلیغ برای این آثار تبدیل شده است. این چرخه معیوب، به جای بازدارندگی، جسارت تولیدکنندگان را برای عبور از خط قرمزها افزایش میدهد؛ چراکه میدانند در نهایت با کمی هیاهو، فرصتی برای ادامه کار و حتی جذب مخاطب بیشتر خواهند داشت.

به گزارش زیرنویس، با توجه به اینکه تیزر سریال «سووشون» هفتهها پیش از آغاز اکران رسمی در شبکه نمایش خانگی، به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شده بود، این سوال اساسی و مهم مطرح میشود که نهادهای نظارتی مسئول، در طول این مدت کجا بوده و چرا واکنشی نشان ندادهاند؟ انتشار گسترده تیزر، فرصت کافی را برای بررسی محتوایی و مطابقت آن با خط قرمزها و شئونات فرهنگی فراهم میکرد. سکوت و عدم اقدام در آن مقطع، این پرسش را به وجود میآورد که آیا رویکرد نظارتی تنها پس از ایجاد هیاهو و جنجال عمومی فعال میشود یا اینکه نقص سیستمی در رصد و پایش اولیه وجود دارد. این عدم شفافیت در فرآیند نظارت، باعث میشود افکار عمومی به درستی متوجه نشود که مسئولیت اصلی کوتاهی بر عهده چه کسی بوده است و آیا در این میان، قصوری از جانب نهادهای ذیربط صورت گرفته یا خیر. این غفلت اولیه، به نوعی مشروعیتبخشی ناخواسته به محتوای جنجالی تلقی میشود و توقیف دیرهنگام، اثرگذاری لازم را نخواهد داشت.
بیانیه نماوا که از «مجوز تولید»، «بازبینیهای متعدد ساترا» و «اختلاف سلیقه فقط بر سر ۶۲ ثانیه» سخن میگوید، به جای رفع ابهام، بر پیچیدگی و تناقضات این ماجرا میافزاید. مسئله اصلی، عدم مجوز پخش است که ظاهراً خود نماوا در همین بیانیه به آن اذعان کرده؛ یعنی ۶۲ ثانیه خلاف تذکرات ساترا پخش شده است. این تناقضات، یا نشان از عدم هماهنگی درونی نهادهای نظارتی دارد، یا تلاشی است برای توجیه عدم رعایت کامل قوانین و فرار از مسئولیت. چنین بیانیههایی بیشتر شبیه به فضاسازی برای جلب ترحم و افزایش فشار عمومی است تا پذیرش اشتباه یا شفافسازی فرآیند. امیدواریم پاسخ قاطع نهادهای نظارتی، پلتفرمها را متوجه ضرورت رعایت خطقرمزها کند.
اگر قرار است پاسخی مناسب به اینگونه دهانکجیها داده شود، باید با توقیف کامل «سووشون» و جریمه سنگین «نماوا»، به دومینوی ساخت سریالهای خلاف شئونات اسلامی پایان داد. این اقدام نه تنها پاسخی قاطع به عدم رعایت قوانین و بازی با افکار عمومی در رسانه است، بلکه پیامی روشن به سایر تولیدکنندگان و فعالان این حوزه میدهد که خط قرمزها را نمیتوان ساده انگاشت. نباید نهادهای دینی بدون تحقیق کافی از پیشینه افراد، آنها را بزرگ کنند که بعدها تبدیل به معضلی شوند. حفظ و پایداری چارچوبهای فرهنگی و اجتماعی کشور، نیازمند قاطعیت در برخورد با تخلفات است.
اجازه ندهیم اینگونه واکنشها، مسئولیتپذیری را به فراموشی بسپارند و فرد خاطی، به جای پذیرش اشتباهات احتمالیاش، فضای مظلومنمایی و حمله به نهادهای ناظر را شکل دهد. این توقیف باید نقطهی پایانی بر این نوع رویکردها و سرآغازی بر حراست از باورها و اعتقادات جامعه باشد. تا دیگر شاهد تولید آثاری نباشیم که از ابتدا مشخص است با هدف قرار دادن حساسیتها و عبور از خط قرمزها، در تضاد محتوایی و معنایی با بستر جامعه هستند و اما با هیاهو و مظلومنمایی، سعی در نادیدهگرفتن این تضادها و مشروعیتبخشی به سفارشیسازی خود دارند.
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود








































