اعتراضات اخیر مردم ایران با پوشش بیسابقه رسانههای رسمی و بازتاب گسترده در فضای مجازی همراه بود؛ اما در این میان، تصویر مردی تنها که در مقابل صف نیروهای نظامی موتورسوار بر زمین نشسته بود، به نماد اصلی این اعتراضات بدل شد. این مرد که از سوی برخی «مرد تهران» نامیده شده، فارغ از هویت […]
اعتراضات اخیر مردم ایران با پوشش بیسابقه رسانههای رسمی و بازتاب گسترده در فضای مجازی همراه بود؛ اما در این میان، تصویر مردی تنها که در مقابل صف نیروهای نظامی موتورسوار بر زمین نشسته بود، به نماد اصلی این اعتراضات بدل شد. این مرد که از سوی برخی «مرد تهران» نامیده شده، فارغ از هویت واقعیاش، روایتگر لبریز شدن صبر مردمی است که زیر فشار خردکننده اقتصادی و دیگر مشکلات ریز و درشت، سکوت را به اعتراض تبدیل کردهاند. تقابل این تنهایی و سادگی با نیروهای امنیتی، نشاندهنده شکاف عمیق میان جامعه و حاکمیت و ماندگاری مقاومت مدنی در حافظه تاریخی ایران است. این تصویر چنان وایرال شد که برخی از رسانههای خارجی نیز به آن پرداختهاند.

به نقل از رویداد ۲۴، اعتراضات دیروز بر خلاف تجارب قبلی خیلی زود روی خط رسانههای رسمی رفت گویی که حاکمان در گذر زمان بیاثری سیاست انکار را باور کرده باشند. عکسها و فیلمهای این اعتراضات نیز در فضای مجازی به قدری دست به دست شد که بعید است کسی ندارد دیروز در تهران و بعد هم در ملارد و همدان و … چه گذشت.
در این بین، اما از همه بیشتر عکسی نگاهها را خیره کرد که در رسانههای داخلی منتشر نشده بود. یک مرد تنها، نشسته روی آسفالت، روبروی صفی از نیروهای ویژه موتورسوار مجهز به کلاه و لباس محافظ. اما همین سادگی، گویاترین روایت روزگار ما بود: تصویری از صبر لبریز شده یک ملت و سکوتی که بلندتر از هر فریاد است. این تصویر در فضای مجازی غوغا کرد و با موجی از واکنشها و روایتها همراه شد. برخی او را یک جان به لب رسیده از دل مردم دانستند و گروهی باور داشتند که او یکی از همان ماموران است که با مردم همراه شده و مقابل نیروهای گارد نشسته! در هر صورت رفتار ماموران با این مرد که در ادامه ویدیو دیده میشود، گوآه آن است که این مرد در هر کسوتی، یک معترض به وضعیت موجود است.
هر کدام که باشد، فرقی ندارد. مردی که در تصویر نشسته از سوی بسیاری از کاربران «نماد شجاعت» دانسته و «مرد تهران» خوانده شد. او نماد هزاران ایرانی درمانده است که روزانه با گرانی، تورم و کاهش قدرت خرید دست و پنجه نرم میکنند؛ مردمی که دیگر توان حرف زدن ندارند و مجبورند حتی صدای اعتراضشان را به یک نگاه و یک نشستن خلاصه کنند. این تصویر، تراژدی معیشت و سیاستهای اقتصادی و غیراقتصادی ناکارآمد دولت و حاکمیت را بدون هیچ دیالوگ یا شعاری منتقل کرد. کاربری در این خصوص نوشته بود: «این یک عکس نیست این لحظه ایست که یک ملت تمام بغضهایش را فریاد میزند.»
در پس این تصویر، صف موتورسواران نیروهای امنیتی نه صرفاً یک ابزار قدرت، بلکه نمادی از فاصله میان حکومت و مردم است. همان فاصلهای که اجازه نمیدهد درد و خستگی مردمی که زندگیشان در فشار روزمره له شده، دیده شود یا شنیده شود. شاهد اینکه در ویدیوهای منتشر شده از این صحنه نیروهای امنیتی به سوی مرد نشسته روی زمین میآیند و آن صحبت ظاهرا آرام به کتک زدن وی ختم میشود.
این عکس، به ما یادآوری میکند که اعتراض واقعی همیشه صدای بلند ندارد؛ گاهی به سادگی یک سکوت، یک نگاه، و یک حضور آرام، اما مقاوم خود را نشان میدهد. حتی اگر فارس و تسنیم و رسانههای از این دست، این تصویر منتشر نکنند هم بعید است از ذهن کسی پاک شده یا در تاریخ ماندگار نشود. این مرد خسته نماد مقاومت آرام، اما نافذ مردم در برابر فشار اقتصادی و اجتماعی شد.
این خبر از سایت منبع نقل شده و پایگاه خبری زیرنویس در قبال محتوای آن مسئولیتی ندارد. در صورت نیاز، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا بررسی گردد.
واکاوی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حذف کودکان از مراسمها«از کودکان در مراسمی دیگر پذیرایی میشود»؛ جمله ای شیک، اما ویرانگر
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی





























