زیرنویس-گروه فرهنگ: در دنیای رسانههای تصویری، آثار بسیاری با جنجالهای رسانهای پیش از پخش یا در جریان آن، توجه مخاطبان را جلب کرده و با کمک فضای مجازی و انفعال متولیان فرهنگی، مسیری پربازدید به سوی پلتفرمهای پخش آنلاین گشودهاند تا در رقابت برای جذب مخاطب و سودآوری از قافله حاشیهسازی عقب نمانند.
از جمله این سریالهای نمایش خانگی ایرانی میتوان به «تاسیان» و فصل دوم «جوکر» اشاره کرد که با دست گذاشتن بر موضوعات بهظاهر تابوشکن یا حساسیتبرانگیز دینی و اجتماعی و انتشار تیزرهای جهتدار و مرموز با تصاویر تحریکآمیز و اخبار ضد و نقیض، کنجکاوی مخاطبان را برانگیختند تا به تماشای آثاری بنشینند که احتمالاً فراتر از عرف جامعه به تصویر کشیده شدهاند و اغلب پس از مدتی با رویکرد ساختارشکنانه به پخش خود ادامه میدهند و خط قرمزها را چندان جدی نمیگیرند.
جالب اینکه این حاشیهسازی مصنوعی به رویهای متداول تبدیل شده و حتی در «جوکر ۲» شاهد کنایه و طنازیهای احسان علیخانی به سانسور هستیم، در حالی که محتوای «سریال جوکر» مملو از نادیده گرفتن خطوط اخلاقی، رفتارهای سبکسرانه، لودگیهای بیمورد از سوی برخی بازیگران و نمایش غیرواقعی زندگی است که انتظار سانسور آنها میرفت. علاوه بر این تجمل و سبک زندگی تبلیغ شده در جوکر، به ویژه دکور پرهزینهی آن، در تضاد با واقعیتهای زندگی بسیاری از اقشار جامعه ایرانی است.
رفتارهای زننده و خارج از عرف برخی بازیگران زن و مرد، که در مواردی از حدود اخلاق و شئون اجتماعی نیز فراتر رفته است، این پرسش اساسی را پیش میکشد که آیا همین نوع پوشش، آرایش و رفتارهای نمایشی، در سطح جامعه و در میان عموم مردم نیز پذیرفته شده و رایج است؟ و یا آرزوی مخاطبان رسیدن به این مدینه فاضله است؟ و پرسش اساسی این است که چرا رسانههای تحت مجوز نهادهای دولتی باید مشوق چنین الگوهایی باشند؟
اگر فرد یا گروه دیگری با همین رویکردِ حاشیهسازانه و با عبور آشکار از ارزشهای فرهنگی و اعتقادی جامعه، اقدام به ساخت اثری مشابه کند، آیا باز هم شاهد مماشات و چشمپوشی خواهیم بود و مجوز ساخت و پخش دریافت خواهد کرد؟ چرا باید در قبال برخی افراد و آثار، تا این حد تساهل و تسامح غیرقابل توجیه انجام شود و بعد از اینکه این دمل چرکین شد، در صدد عمل جراحی برآییم؟ این ذهنیت ایجاد میشود که شاید صدور مجوز به جای بررسی محتوا، بر اساس نام سازنده صورت میگیرد. مگر مسائل فرهنگی و اعتقادی، اموری کماهمیت و قابل چشمپوشی هستند که همچون تخلفات ساختمانی (ماده ۱۰۰) با تذکر و جریمهای ناچیز از آنها بگذریم؟
مسئله، فراتر از یک تخلف ساده یا یک اشتباه هنری است؛ صحبت از ضربه تدریجی اما عمیق به پیکره فرهنگ و اعتقادات جوانان است. سازندگان آثار نمایشی، خواه در عرصه سینما و خواه در شبکه نمایش خانگی باید با در نظر گرفتن اصول و ارزشهای پذیرفته شده این کشور قدم بردارند.
اگر اثری آگاهانه از این چارچوب تخطی میکند و هنجارهای جامعه را نادیده میگیرد، -که البته سهوی آن هم توجیه پذیر نیست- آیا نباید در همان مراحل اولیه تولید و پیش از دریافت مجوز پخش، مورد بازبینی جدی قرار گیرد؟ این تساهل بیجا و سکوت نهادهای نظارتی، چه پیام ناامیدکنندهای به دیگر فعالان متعهد عرصه فرهنگ و هنر میفرستد و چه آیندهای را برای تولیدات فرهنگی این مرز و بوم رقم خواهد زد؟ بیتوجهی و انفعال در برابر این بدعتها و روندهای نگرانکننده، دیر یا زود، هزینههای جبرانناپذیری بر هویت فرهنگی ما تحمیل خواهد کرد و نسلی را با الگوهای رفتاری و ارزشی بیگانه با فرهنگ اصیل خود پرورش خواهد داد.
چه این حاشیهها از پیش طراحی شده باشند و چه برآمده از جذابیتهای سطحی اثر، نمیتوان نقش مخرب آنها را در بلندمدت بر ذائقه فرهنگی مخاطب و ترویج الگوهای نامناسب نادیده گرفت. همچنان که جامعه امروز گرفتار ناهنجاریها و بی توجهی های دهه های قبل شده است. لازم است دستگاههای مسئول به جای اقدامات دیرهنگام و پرهزینه، در همان ابتدای بروز این ناهنجاریها، به درمان آنها بپردازند؛ چرا که نوشدارو پس از مرگ سهراب اثری ندارد.
این گزارش به همت تحریریه سایت خبری-تحلیلی زیرنویس به صورت اختصاصی تهیه شده است.
تحلیل جامعهشناختی کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایرانازدواج؛ از اجبار اجتماعی تا انتخاب فردی: چرا برخوردارها کمتر ازدواج میکنند؟
لزوم تمرکز بر خدمت به جای زندگی خصوصیچهرههای مشهور و القای مصرف گرایی و مصرف زدگی
به بهانه روز جهانی عصای سفیددیده نشدن رنج نابینایی/وقتی «عصای سفید» هم قربانی گزارشدهی میشود
- منبع خبر : زیرنویس نیوز








































